وجود یک حفره داستانی باعث شده تا یکی از بهترین صحنههای سریال The Walking Dead: Dead City به خوبی نتواند خودش را نشان دهد.
متن زیر داستان سریال The Walking Dead: Dead City را لو خواهد داد.
در طی این سالها سریال The Walking Dead همیشه دارای سکانسهای جذاب، هیجانانگیز و دیدنی بوده، اما یک حفرهی داستانی تاثیرگذاری یکی از صحنههای The Walking Dead: Dead City را از بین برده است. از زمانی که سریال The Walking Dead به پایان رسیده و تبدیل به چند اسپینآف مختلف شده، این مجموعه چیزهای جدیدی را نشان داده و هر اسپینآف رویکرد خاص خودش را داشته است.
در قسمت آخر فصل دوم سریال The Walking Dead: Dead City هیجان و اکشن به اوج خودش میرسد؛ نبرد نهایی میان مگی، نیگان و پرلی با خطرات بسیار بالایی همراه بود، اما با این حال، جالبترین صحنه این قسمت تقابل نیگان و بورازی با جناح بروگل بود. اگرچه هر دو گروه ادعا میکردند که میخواهند مذاکره کنند، اما در واقع از ابتدا قصد خیانت به یکدیگر را داشتند. نیگان با تلهای برای او کمین کرد، اما مشکلی در این صحنه وجود داشت که نمیتوان آن را نادیده گرفت، البته نیگان در نهایت بروگل را بهطرز خشنی کشت.
نیگان ضیافتی برای افراد بروگل ترتیب داد و اصرار داشت که جناح رقیب غذا بخورد، اما بروگل امتناع کرد و به بورازیها گفت از این ضیافت لذت ببرند تا غذا هدر نرود. او در سکوت فرض را بر این گذاشت که نیگان غذا را مسموم کرده است. با توجه به این که نیگان پیشتر در فصل دربارهی مسموم کردن دشمنانش داستانی تعریف کرده بود، منطقی به نظر میرسید که بروگل این تصور را داشته باشد. اما نیگان نقشهی متفاوتی در سر داشت؛ پس از این که لقمهای از غذا خورد، میز را برگرداند و مشخص شد که زامبیها زیر آن پنهان شده بودند و بلافاصله به سمت گروه بروگل حملهور شدند.
نیگان بلافاصله درها را قفل کرد و محل را به آتش کشید، طوری که دشمنانش هیچ راه فراری نداشتند. در ظاهر، این حرکت یک استراتژی فوقالعاده بود که نشان میداد نیگان چقدر میتواند باهوش باشد؛ اما یک نکتهی مهم باعث میشود این صحنه بیمنطق به نظر برسد؛ زامبیها تا زمانی که میز برگردانده شد، هیچ صدایی از خودشان در نیاوردند. عجیب است که زامبیها این همه مدت هیچ صدایی نداشتند و این مسئله منطقی به نظر نمیرسد. این یک حفرهی بزرگ در منطق داستان است.
با وجود جذابیت این سکانس، ایراد منطقی موجود در اجرای آن باعث شد تا انسجام داستانی آن زیر سؤال برود و فرصت تبدیل شدن به صحنهای ماندگار را از آن بگیرد. متاسفانه حتی در ادامه هیچ توضیح منطقیای داده نشد که چطور زامبیها آنقدر ساکت مانده بودند، بهخصوص که بلافاصله پس از دیدنشان، شروع به سروصدا کردند.
منبع: Screenrant
نظرات کاربران