به تازگی گفته شده که قهرمان یائوتجا در فیلم Predator: Badlands شبیه به کانن یا مکس دیوانه است.
اکنون زمان خوبی برای طرفداران Predator است. در حالی که نسخه اصلی از دهه ۸۰ همچنان یکی از محبوب‌ترین آثار علمی تخیلی و اکشن مردانه محسوب می‌شود، آثار اخیر نشان داده‌اند که این مجموعه در سلامت کامل و درخشانی به سر می‌برد. دن ترختنبرگ با فیلم Prey که در دهه ۱۷۰۰ میلادی می‌گذشت و در آن یک جنگجوی کومانچی با یک یائوتجای مو بلند روبرو می‌شد، جان تازه‌ای به این مجموعه بخشید.
امسال این فیلمساز با دو اثر پیاپی بازگشته است: انیمیشن خون‌بار و آنتولوژیک Predator: Killer Of Killers که اخیراً در سرویس آنلاین +Disney منتشر شد و فیلم لایواکشن Predator: Badlands که به‌زودی اکران خواهد شد. این فیلم قرار است بلندپروازانه‌ترین اثر ترختنبرگ تا به امروز باشد، چرا که در آینده می‌گذرد و شکارچی نقش اصلی آن را ایفا می‌کند.
با «دِک» آشنا شوید؛ یائوتجایی که حتی در میان نژاد خشن و بی‌رحمش، به‌عنوان ضعیف‌ترین عضو گروه» شناخته می‌شود. ترختنبرگ، دِک را که توسط دیمیتریوس شوستر-کولواماتانگی بازی می‌شود، در ادامه قهرمانان تنها و منزوی‌ای قرار می‌دهد که در آثار کلاسیکی چون Conan The Barbarian و Mad Max دیده‌ایم.
ترختنبرگ می‌گوید:
دِک مأموریتی پیدا می‌کند تا خودش را ثابت کند. او موجودی کم‌حرف و کاملاً صریح است. مستقیم می‌رود سر اصل مطلب؛ هم به‌صورت لفظی و هم واقعی.
از آنجا که در تصویر بالا، پدر دِک را در حال حمل سلاحی مرگبار می‌بینید، می‌توان حدس زد که چرا شخصیت اصلی داستان این‌گونه شکل گرفته است. به نظر نمی‌رسد در این خانواده یائوتجا چیزی به نام تربیت محبت‌آمیز وجود داشته باشد.
برای ترختنبرگ، این که تماشاگران با شخصیتی مثل دِک همذات‌پنداری کنند، هدف اصلی بوده است. او می‌گوید:
این ایده بزرگی است، نه فقط در چارچوب Predator بلکه به‌طور کلی در ژانر علمی‌تخیلی. در اغلب جهان‌های علمی‌تخیلی، موجودات فضایی یا نقش منفی دارند یا در نقش‌های فرعی ظاهر می‌شوند. اما در Badlands همه‌چیز این است: اگر با همان موجود در این مأموریت عجیب برای اثبات خودش همراه شوید و دنیا را از زاویه دید او ببینید، چه؟
این ایده‌ای جالب و متفاوت است. و به نظر می‌رسد ترختنبرگ ایده‌های تازه دیگری هم در آستین دارد. او می‌گوید:
بعد از Prey، سه ایده داشتم. یکی Killer Of Killers بود، یکی Badlands و یکی دیگر که هنوز نساخته‌ام. بنابراین ایده‌ها و بازه‌های زمانی جذاب دیگری وجود دارند که می‌توان در آینده به آن‌ها پرداخت. این موضوع بخشی از گفتگوهای ما برای پروژه‌های بعدی بوده است.
نظرات کاربران