نیلی بلاگ

نقد فیلم The Surfer | سوار بر امواج روح

دست و پا زدن در روزمرگی خصوصاً در فضای پر از سر و صدای دنیای مدرن انسان‌ها را از آنچه که واقعاً هستند دور می‌کند. موانعی وجود دارد که رسیدن به احساس واقعی زنده بودن و لذت بردن را دشوار می‌سازد. هر روز باید تلاش کنیم که بهتر شویم، موقعیت اجتماعی مناسبی پیدا کنیم، خانواده تشکیل بدهیم، خواسته‌هایمان را دنبال کنیم و… . علاوه بر این در محیطی زندگی می‌کنیم که با سر و صدای کرکننده‌ی صنعت و تکنولوژی، این از خود بیگانگی را شدیدتر می‌کند؛ اتومبیل، گوشی همراه، فست‌فود، سرگرمی و… سبک زندگی انسان مدرن را احاطه و او را در قفس خود زندانی کرده‌اند. فیلم The Surfer به کارگردانی فیناگن و نویسندگی توماس مارتین می‌خواهد این قفس را بشکند و دور بیاندازد. در ادامه با ویجیاتو همراه باشید تا به بررسی این فیلم بپردازیم.

نقد فیلم The Surfer | سوار بر امواج روحاین فیلم سال گذشته در جشنواره‌ی کن برای اولین بار افتتاح شد و اکنون شاهد اکران گسترده‌اش هستیم

امواج متلاطم زندگی نزدیک می‌شوند

مردی میانسال با بازی نیکلاس کیج سوار بر لکسوز خود، تخته‌های موج‌سواری را برداشته، دست پسرش را گرفته و به سوی ساحل لونا در حال رانندگی‌ست. ظاهراً آن‌ها قرار است که یک تعطیلات دلپذیر و پر از تفریح و هیجان را با هم بگذرانند، اما خیلی زود می‌فهمیم که این رولایه‌ی قشنگ بر زیرلایه‌ای خراب و گندیده بنا شده است. شخصیت اصلی که نام او را هرگز متوجه نمی‌شویم، بعد از سخنان عمیقش درباره‌ی موج سواری توسط پسرش نادیده گرفته می‌شود. آن‌ها رابطه‌ی خوبی ندارند. وضعیت از این هم بدتر است؛ همسرش او را ترک کرده و به زودی قرار است با مرد دیگری ازدواج کند. طلاق در همین نزدیکی‌ست.

دقایق ابتدایی فیلم با نشان دادن این مرد میانسال، فنداسیونی بنا می‌کند تا به یک بحران روحی بپردازد. شخصیت اصلی فیلم با وجود ثروتمند، قوی و خوش‌تیپ بودن کنترل زندگی و خانواده‌اش را در میانسالی از دست داده. حالا ساحل لونا مقصدی‌ست که او عمیقاً به دنبال رسیدن به آن است؛ مکانی که کودکی و نوجوانی خود را در آن گذرانده و خاطرات بسیاری با خانه‌ی رو به دریای آن دارد. موج‌سواری بر روی آن آب‌ها بهترین چیزی‌ست که می‌تواند به پسرش برای تعطیلات کریسمس ارائه کند. و خریدن آن خانه بزرگ‌ترین خواسته‌ایست که دارد و فکر می‌کند با آن می‌تواند، همه‌چیز را درست کند. آیا این رویا راه‌حلی واقعی برای ترمیم کردن روابطی‌ست که از ابتدا خوب پیش نرفته است؟ خیر. شخصیت اصلی برای درست کردن ضعف‌های خود، باید با چالش‌های روحی و وجودی عمیق‌تری روبرو شود.

نقد فیلم The Surfer | سوار بر امواج روحموج‌سواری در این فیلم صرفاً یک تفریح نیست، بلکه استعاره‌ایست از لذت بردن و وجود داشتن

پسر و پدر، با تخته‌ی موج‌سواری به ساحل می‌روند اما توسط گروهی محلی از وارد شدن به آب منع می‌شوند. گروهی به نام «پسران خلیج» کنترل آن را به زور برعهده دارند و رهبر آن‌ها فردی به نام اسکالی کالهان است. عدم ورود به آب و عدم تفریح، شکست دیگری برای پدر است. سپس وقتی که شخصیت اصلی داستان می‌خواهد به او این تفریح و معنایی که برایش در جوانی داشته را توضیح بدهد، پسرش به او و به خاطراتش در این ساحل بی‌محلی می‌کند و فقط می‌خواهد که آنجا و او را ترک کند.

در پی سراب آرزوها

شخصیت بی‌نام فیلم، مدتی بعد به تنهایی به ساحل بازمی‌گردد تا هر طور شده آن خانه را مال خود کند. آخر آن خانه نمادی‌ست از خاطرات، لحظات خوش و زمانی که او با نیروی جوانی زندگی بر روی امواج دیوانه‌وار خوش می‌گذراند. مگر می‌شود آن را بدست بیاورد و تمامی قطعات از هم‌پاشیده‌ی زندگی و خانواده‌اش به یکدیگر وصل نشوند؟ به هر قیمتی که شده باید آن را بدست آورد. او می‌خواهد خانه‌ی قدیمی خانوادگی‌شان را بخرد و توان مالی برای انجام این کار را هم دارد. اما سیر اتفاقات فیلم به گونه‌ای پیش می‌رود که باید پرسید آیا او توان روحی کافی هم دارد یا خیر؟ این چالش واقعی‌ست که پیشِ روی اوست. ادامه‌ی فیلم در پارکینگِ ساحل ادامه پیدا می‌کند و روندی سورئال به خود می‌گیرد.

در حین تلاش مداوم مرد میانسال برای رسیدن به یک قرارداد مناسب خرید خانه، او توسط گروه قلدری که ساحل را تصرف کرده‌اند مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرد. این آزار و اذیت‌ها به مرور تعلیقی روانشناختی ایجاد می‌کنند که در طول آن شخصیت اصلی آرام آرام تمام تعلقات مادی خود را از دست می‌دهد؛ ماشین لوکس، ساعتِ معناداری که از پدرش بوده، گوشی تلفن، کت‌شلوار و… همگی در آنجا به نحوی از بین می‌روند. حالا سفر او برای موج‌سواری تبدیل به سفری می‌شود که در آن با از دست دادن تعلقات مادی، روح ضعیف و زخم‌خورده‌ی خود در زیر آن‌ها را بهتر می‌بیند. به عبارت دیگر، سفر روحی او آغاز می‌شود.

نقد فیلم The Surfer | سوار بر امواج روحخودروی لوکس، ساعت، کت‌شلوار، عینک آفتابی، توانایی مالی برای خرید یک خانه… ظاهراً او همه‌چیز دارد، البته فقط ظاهراً.

تحول نمادگرایانه

با گذر از دقایق ابتدایی فیلم The Surfer، هر چه بیشتر می‌گذرد قصه بیشتر رنگ و بوی نمادین به خود می‌گیرد. دیگر نمی‌توان اتفاقات آن را واقع‌گرایانه دانست و مرز باریکی که بین بیداری و توهم وجود دارد از بین می‌رود. آزار و اذیت‌های گروه پسران، تحقیر و تمسخر شدن او چالش‌هایی هستند تا بهتر و بهتر با عمق روح این شخصیت ارتباط بگیریم. آن خانه‌ی نوستالژیک به مرور تبدیل به نمادی از آرامش روحی می‌شود که آن را نه با پول بلکه با روبرو شدن با ضعف‌های درونی خود و سبک‌بال شدن از مادیات، می‌توان به آن رسید. و البته که رسیدن به آن زمانی میّسر می‌شود که دیگر نمی‌تواند به آن برسد. لحظه‌ی شکسته شدن قصر آرزوهای شخصیت اصلی، مساوی‌ست با رشدی درونی در او. همه‌چیز در تحول این شخصیت برای رسیدن به امواج، رنگ و بویی نمادین به خود می‌گیرد که با دقت، ظرافت و آرامشی مثال‌زدنی، بیننده‌ی دقیق را با خود همراه می‌کنند.

در جایی از فیلم، اسکالی کالهان درباره‌ی اراده‌ی ضعیفِ انسان مدرن، در ویدیویی اینستاگرامی صحبت می‌کند. او برای تبیین حرفش به معبد شائولین و اساتید آن رجوع می‌کند: «راهبان شائولین برای پذیرفتن مرید، آن‌ها را هفت روز و هفت شب بیرون از معبد در شرایط سخت نگه می‌داشتند». این جملات برای درک سختی‌هایی که شخصیت اصلی می‌کشد، الزامی هستند. او اگر می‌خواهد به موج‌سواری، به لمس کردن مزه‌ی واقعی زندگی، باید این سختی‌ها را هم تحمل کند تا با روانی پاک‌تر و بدون تعلقات به آن برسد. راه رسیدن به خود واقعی‌اش، در زخم‌های احساسی تل‌انبار شده‌اش نهفته است. زخم‌هایی که تنها با کنار رفتن لایه‌ی رویی شخصیتش قابل رویت شدند.

تمامی این نمادها و معانی، درک فیلم The Surfer را سخت‌تر و نیازمند دقت و تفسیر بیشتری کرده‌اند که شاید از حوصله‌ی بینندگان عادی خارج باشد. اما اگر بخواهید به باطن فیلم برسید، همانند شخصیت بی‌نامِ داستان باید پرده‌ی ظواهر را کنار بزنید. فینگن برای داشتن بینندگان واقعی خود، همانند راهبان معبد شائولین عمل کرده و به این راحتی‌ها مزه‌ی پاک موج‌سواری را ارائه نمی‌کند. در عمق تمام این پیچیدگی‌های نمادگرایانه، پیامی نهفته است که هضم فیلم را طولانی و در عین حال پر از لذت‌ می‌کند که برای دست‌یابی به آن باید صبور بود.

نقد فیلم The Surfer | سوار بر امواج روحروحی زخم‌خورده با ترامای مرگ پدر در زیر پوست آن مرد ثروتمند تقلای بهبود یافتن داشت؛ وضعیتی مشابه به تصویر بالا

زبانی به شیوایی تصویر و به رسایی طبیعت

همچنین باید اشاره کرد که کارگردانی فیلم و انتقال فیلم‌نامه به تصویر، همانند فیلم‌های سینمایِ استعلایی بر پایه‌ی تکنیک‌های صرفاً بصری بنا شده است. این فیلم نه با زبان روزمره، بلکه با زبان سینمایی سخن می‌گوید. تصاویر و نحوه‌ی قرار گیری آن‌ها یک‌جور شبکه‌ی استعاری ایجاد می‌کند که از طریق آن اتومبیل معنی مادیات به خود می‌گیرد، خانه‌ی ساحلی معنی خواسته‌، موج‌سواری و موج معنای انرژی و تطهیر و… . صرفاً همین نیست، تکنیک‌های صوتی هم در این زبان سهیم هستند؛ مثلاً صدای پرندگان گاهی به شکلی معنادار تغییر می‌کند انگار که دارند به نیکلاس کیج می‌خندند، یا حالت تصویر همراه با موزیک مواج می‌شود و بر روی صورت او می‌افتد که با استعاره‌ی موج در طول فیلم هماهنگی دارد. در این شبکه‌ی ایجاد شده، توسل به تکنیک‌های سینمایی‌ست که سخن می‌گویند و نه زبان انسانی. به عبارت دیگر The Surfer فیلمی‌ست به معنای واقعی کلمه سینمایی.

استرالیا، پرندگان، خزندگان و حیات وحش آن همیشه در میان شات‌های فیلم ملموس هستند. گرمای هوا و اتمسفر شرجی ساحل با ایجاد اتمسفری تعلیق‌آمیز، موجب تعریق پیشانی کیج می‌شوند که به پیشانی بیننده هم نقل مکان می‌کند. حضور زنده‌ی طبیعت تنها برای تصویر و اتمسفرسازی نیست، شخصیت اصلی داستان برای راهیابی به دریا و امواج باید در آن غوطه‌ور شود. پس از اینکه او تمام تعلقات خود را از دست می‌دهد، متوجه می‌شود که راه التیام بخشیدن زخم‌ها، ضعف‌ها و خاطراتش نه با خشونت و اسلحه، بلکه با توسل به نیروی طبیعت است. او با مثل حیوان آب خوردن و مثل حیوان بالای درخت رفتن و مثل حیوان تخم پرندگان را خوردن، قدرت این را پیدا می‌کند که تخته‌ی موج‌سواری‌اش را پس بگیرد. طبیعت زنده‌ی استرالیا به کمک تکنیک‌های مورد استفاده شده همانند روحی زنده ابتدا نیکلاس کیج را رنج می‌دهد و سپس او را قوی می‌کند.

نقد فیلم The Surfer | سوار بر امواج روحشخصیت اصلی با رها کردن خوی طبیعی خود در دامان سبز طبیعت استرالیاست که قدرت روبرو شدن با ضعف‌ها و بهبود خودش را پیدا می‌کند

مضمون‌های فیلم The Surfer متعدد هستند و واقعاً نمی‌توان این همه موضوع که به صورت نمادین سخن می‌گویند را به شکلی صریح و موجز بیان کرد. با این حال موردی که خود لوکرن فینگن در مصاحبه‌هایش به آن پرداخته، «مردانگی در خطر» است. این موضوع در بطن دیدگاه‌های پشت گروه پسران خلیج گنجانده شده، شخصیت اسکالی به قوی کردن حیوان درون باور دارد و همانند یک موجود نر برای رسیدن به یک ماده، مرد دیگری را نابود می‌کند. اکثر شخصیت‌های فیلم مرد هستند و زن‌ها همیشه با فاصله حضور دارند. با تأمل بر پایان‌بندی فیلم و وضعیتی که شخصیت اصلی از آن می‌گذرد می‌توان اینطور برداشت کرد که وضعیت کنونی جامعه‌ی مدرن باعث شده که عدم وجود معنای عمیق‌تر، مردانگی را صرفاً در بُعد حیوانی و مادی آن خلاصه کند. در حالی که همان نیروی اراده و انرژی می‌تواند سبب رشد روحی و حل کردن بحران‌ها شود.

نیکلاس کیج یک بار دیگر چشم‌ها را در طول داستان به خود خیره می‌کند. او قبلاً گفته بود که متود بازیگری‌اش را به شمنایز کردن تشبیه می‌کند. منظور او این بود که هر نقش را دوست دارد به نحوی ایفا کند که دیگر خود واقعیِ او در آن جا حضور ندارد؛ هر شخصیت برای خودش روح و جان دارد و نهایتاً شخصیت واقعی کیج، بیرون از قاب دوربین را مورد تحول قرار می‌دهد. حالا با فیلم The Surfer این موضوع نزدیک‌تر از هر زمان دیگری قابل دسترس است. شخصیتی که او بازی می‌کند باید همین پروسه‌ی رشد روحی را از سر بگذراند و خودش را خارج از کت‌شلوار، عینک آفتابی و لکسوز پیدا کند. با تعمق بر این نکته، می‌توان متوجه شد که چرا کیج تهیه‌کنندگی این فیلم را برعهده داشته است.

جمع‌بندی

نهایتاً می‌گویم که فیلم The Surfer یک شاهکار است که می‌توان آن را بارها دید و هر بار احساس تازه‌ای از آن گرفت. شاید زبان استعاری باعث گریز بینندگانی بشود که از فیلم‌های بلاک‌باستری لذت می‌برند، اما برای کسانی که حوصله به خرج می‌دهند تا زبان سینمایی آن را متوجه بشوند، لذت ناب موج‌سواری پشت قاب‌های آن پیداست. امواجی که در دل طوفان زاده شده‌اند، ماه‌ها و سال‌ها انتظار رسیدن به ساحل را در جان خود می‌پرورانند و وقتی که به آنجا می‌رسند دیگر مانعی به نام ایگو وجود ندارد که لذت رسیدن را از آن‌ها منع کند. این لذت را نه با صرفاً دیدن، بلکه با حس کردن باید متوجه شد.

95

امتیاز ویجیاتو

برای کسانی که حوصله به خرج می‌دهند تا زبان سینمایی The Surfer را متوجه بشوند، لذت ناب موج‌سواری پشت قاب‌های آن پیداست.

منبع

اشتراک‌گذاری در شبکه‌های اجتماعی

برچسب‌ها

مطالب پیشنهادی

نظرات کاربران

ارسال نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *