نیلی بلاگ‌

ما در شبیه سازی حضور داریم و هر انسان ۵۲ میلیون بار زندگی می‌کند

ارسال شده توسط: امیرحسین کریم نژاد 23 آذر 1403 ساعت 20:36

برخی معتقد هستند جهان کنونی واقعی نیست و انسان ها درون یک شبیه سازی زندگی می‌کنند. حالا جنبه‌های جدیدی به این نظریه اضافه شده و ادعا می‌شود که ما ۵۲ میلیون بار زندگی خواهیم کرد.

پیشرفت علم در سال‌های اخیر باعث شده که انسان به اطلاعات شگفت‌انگیزی در رابطه با جهان هستی دست یابد. همین اطلاعات عجیب نیز باعث شده که برخی در رابطه با ماهیت این جهان دچار تردید شوند. یکی از اساتید فیزیک دانشگاه پورتسموث به‌نام ملوین واپسون تئوری فوق‌العاده عجیب زندگی انسان در شبیه سازی را ارائه کرده است. این ایده متفاوت همه‌چیز را زیر سوال می‌برد.

زندگی انسان در جهان شبیه سازی شده با اهداف مختلفی انجام می‌شود

اگر نگاهی به اخبار نجوم بیندازید، از عظمت جهان هستی شگفت‌زده خواهید شد. تلسکوپ جیمز وب توانسته تصاویر قدیمی ترین کهکشان های جهان را ثبت کند. آنها میلیاردها سال نوری از ما فاصله دارند. گرچه این تنها قسمت شگفت‌آور جهان نیست. به‌باور دانشمندان تعداد کهکشان های جهان هستی افراد عادی را حیرت‌زده می‌کند. چراکه آنها باور ندارند بی‌نهایت ستاره و سیاره در جهان وجود داشته باشد.

در کنار این دستاوردها شاهد پیشرفت هوش مصنوعی هستیم که می‌تواند آینده‌ای کاملا متفاوت و خاص را برای تمدن انسانی رقم بزند. برخی باور دارند که انسان ممکن است در گام‌های اولیه بر ستارگان و کهکشان‌ها تسلط پیدا کند و در مرحله بعد نیز سراغ خلق جهان‌های جدید برود. همین افکار باعث شده که برخی نسبت به ماهیت جهان هستی دچار تردید شوند.

دکتر واپسون تصور می‌کند که کل جهان هستی کنونی یک شبیه سازی است و تحت کنترل یک هوش مصنوعی برتر قرار دارد. وی معتقد است که این هوش مصنوعی توسط نسخه‌ای از تمدن انسانی که در آینده قرار دارد ساخته شده است. واپسون تاکید می‌کند که هیچ‌کس بیدار نیست و همه ما درون یک شبیه‌سازی گیر افتاده‌ایم.

چنین تصویری می‌تواند تا حدودی قسمتی از فیلم تلقین را به‌ما یادآوری کند. جایی که انسان‌ها برای فرار از جهان تاریک و سخت خود به رویا پناه می‌برند. آنها آنقدر در رویا باقی می‌مانند که فراموش می‌کنند جهان واقعی کجاست. جالب اینجاست که نظریه زندگی انسان در شبیه سازی طرفداران زیادی دارد. حتی ایلان ماسک نیز گفته است احتمال اینکه در یک واقعیت پایه (در تضاد با واقعیت شبیه سازی شده) زندگی می‌کنیم یک در چندین میلیارد است.

دکتر واپسون عمر آکادمیک خود را صرف پژوهش بر اصول پایه‌ای و کاربردی فیزیک گذاشته است؛ اما یک نکته باعث شده که به همه‌چیز شک کند. بر اساس قانون دوم ترمودینامیک آنتروپی جهان در حال افزایش است. یعنی اینکه به‌طور کلی جهان به‌سمت بی‌نظمی بیشتر حرکت می‌کند. چنین وضعیتی برای پیکان زمان و حرکت اتفاق‌ها به‌سمت جلو ضروری است.  گرچه اطلاعات و داده‌ها این وضعیت را نقض می‌کنند. چراکه آنها با گذر زمان دچار آنتروپی کمتری می‌شوند.

به‌باور واپسون این واقعیت را باید به‌عنوان نشانه‌ای تلقی کرد که از زندگی انسان در شبیه سازی حکایت دارد. او سه سناریو را برای وضعیت کنونی مطرح می‌کند.

سناریوهای مختلف برای جهان شبیه سازی شده

در حالت اول ما از لحظه تولد زندگی در شبیه سازی را به‌عنوان نوعی تفریح انتخاب کرده‌ایم. در واقع می‌خواستیم ذهن خود را مشغول کرده و از دنیای تاریک بیرونی فاصله بگیریم. در این سناریو جهان واقعی چندان جذاب نیست. به همین‌خاطر انسان‌ها دنیایی هیجان‌انگیز را برای خود خلق کرده‌اند.

دنیایی که در آن شاهد رخدادهای ورزشی، رسوایی‌ها سیاسی و شایعات مربوط به سلبریتی‌ها هستیم. واپسون تصور می‌کند که انسان پیش از تولد تصمیم گرفته در چنین جهانی حضور داشته باشد. در واقع ما حتی در آن زمان و پیش از شکل‌گیری ابعاد فیزیکی خود از نوعی آگاهی کامل برخوردار بودیم.

در سناریو دوم زندگی انسان در شبیه سازی با هدف مهم‌تری صورت می‌گیرد. ما می‌توانیم با حضور در دنیای غیرواقعی مواردی را یاد بگیریم که برای حل مشکلات جهان اصلی مفید هستند. در این حالت ما همچون موش‌های آزمایشگاهی هستیم که می‌توانیم تاثیر داروهای مختلف و روش‌های درمان مشکلات را نشان دهیم. در جهان کنونی انسان‌ها با مشکلات محیط‌زیستی، اقتصادی، سیاسی و … مختلفی مواجه هستند. طبیعتا نحوه مواجهه با این مشکلات می‌تواند اطلاعات ارزشمندی را ارائه کند.

البته اگر انسان نیز می‌توانست قطعا همین کار را می‌کرد. تصور کنید که ما نسخه‌های مختلفی از جهان را به‌صورت شبیه سازی ایجاد کنیم و ببینیم که هرکدام از تصمیم‌های مهم ما چه عواقبی می‌توانند داشته باشند. این دقیقا همان کاری است که یک تمدن پیشرفته و قدرتمند با ما انجام می‌دهد.

اما آخرین سناریو مطرح شده در رابطه با نحوه زندگی انسان در شبیه سازی از همه جذاب‌تر است. در این حالت گذر زمان در دنیای واقعی با دنیای کنونی انسان‌ها فرق دارد. به‌صورتی که مثلا هر یک دقیقه در دنیای واقعی معادل ۱۰۰ سال در شبیه سازی خواهد بود. همچنین هر انسان پیشرفته در طول عمر خود می‌تواند (با فرض زندگی تا ۸۰ سالگی) نتیجه یک شبیه سازی ۴.۲ میلیارد ساله را مشاهده کند.

در این حالت هر انسان شبیه سازی پس از پایان عمر در نقطه دیگری از جهان استفاده خواهد شد. دکتر واپسون باور دارد که هرکدام از ما ۵۲ میلیون بار زندگی و مرگ را تجربه می‌کنیم. در واقع انسان در دنیای شبیه سازی به جاودانگی دست پیدا می‌کند. همچنین توجه داشته باشید که ۱۰۰ چرخه مرگ و زندگی در تمدن کنونی همچون یک فیلم سینمایی ۱۰۰ دقیقه‌ای برای تمدن اصلی خواهد بود.

در چنین شرایطی آنها می‌توانند سناریوها و اتفاقات مختلف را روی جامعه انسانی آزمایش کرده و به‌ راه‌حل‌های واقعی برسند. همچنین امکان دارد که وضعیت ترسناک‌تر باشد. اینکه تمدن اصلی به‌درجه‌ای از پیشرفت رسیده که هر فردی می‌تواند با مراجعه به یک مرکز خرید دستگاه شبیه سازی زندگی انسان را خریداری کند. به این‌صورت که فرد به‌صورت تفریجی جهانی را خلق کرده و قوانین مربوط به آن را تعیین می‌کند.

ممکن است در یک جهان شبیه سازی شده افراد بدون دلیل خاصی دچار بیماری‌های عجیب شوند و یا در اوج خوش‌بختی طعم تلخ شکست را تجربه کنند. در چنین جهانی ممکن است هیچ چیزی عادلانه نباشد و عده‌ای کل عمر خود را در سختی زندگی کنند. آن هم به‌خاطر اینکه ایجادکننده اصلی شبیه سازی چنین تصمیمی گرفته است.

واپسون تاکید می‌کند که در رویا نیز ما شرایط مشابهی را تجربه می‌کنیم. گاهی اتفاقاتی که در رویا روزها و سال‌ها طول می‌کشند در دنیای واقعی تنها چند ثانیه یا دقیقه را شامل می‌شوند. همچنین در رویا قوانین دیگری بر جهان حاکم است و انسان می‌تواند از محدودیت‌های خود خارج شود.

استاد فیزیک دانشگاه پورتسموث باور دارد که قوانین فیزیک حاکم بر جهان انسانی در واقع کدهای کامپیوتری هستند. همچنین سرعت نور و یا صورت بر پایه قدرت پردازنده کامپیوتر اصلی شبیه سازی تعیین شده‌اند. او تاکید می‌کند که نشانه‌های زندگی انسان در یک شبیه سازی بزرگ در انجیل نیز دیده می‌شود.

نقدی بر جهان شبیه‌سازی شده

شاید ایده زندگی انسان در شبیه سازی و تجربه ۵۲ میلیون زندگی مختلف در نگاه اول جذاب باشد، اما چندان منطقی به‌نظر نمی‌رسد. بیایید تصور کنیم که یک تمدن فوق‌العاده پیشرفته به‌درجه‌ای از توانایی رسیده که می‌تواند جهان‌های مختلف را با این حجم از جزئیات و تفاوت‌ها ایجاد کنند. چرا باید چنین تمدنی نشانه‌های ساده‌ای را باقی بگذارد تا کل ماجرا لو برود؟ قطعا قرار دادن نشانه‌هایی در کتابی به‌اسم انجیل کار عاقلانه‌ای به‌نظر نمی‌رسد.

همچنین اگر انسان یا یک تمدن پیشرفته توانسته باشد به چنین سطحی از توانایی برسد، دیگر چه نیازی دارد که جامعه کنونی ما را شبیه‌سازی کند. چنین جامعه‌ای چه کمکی به حل مشکلات خاص آنها خواهد کرد؟ ما در برابر آنها همچون یک جامعه بدوی هستیم که هنوز نتوانسته از سیاره اصلی خود خارج شود. آیا بررسی وضعیت زندگی انسان‌های اولیه می‌تواند مشکلات جامعه مدرن را حل کند که بررسی مشکلات جهان ما بتواند مشکلات آنها را برطرف کند؟

مسئله را از جنبه دیگری نیز می‌توان بررسی کرد. ایده زندگی انسان در شبیه سازی برای برخی بسیار سودمند است. اگر بخش قابل توجهی از جامعه انسانی باور کنند که زندگی کنونی بی‌ارزش و کوتاه است و ۵۲ میلیون بار دیگر آن را تجربه خواهند کرد، وضعیت چگونه خواهد شد؟ اگر انسان به این باور برسد که در زندگی اصلی حضور ندارد و روزی از شبیه سازی خارج خواهد شد، دیگر به هیچ مسئله مهمی توجه نخواهد کرد.

انتشار این عقاید باعث می‌شود که دولت‌ها دیگر مجبور نباشند برای موسسات علمی عمومی هزینه کنند و این بار را روی دوش بخش خصوصی بیندازند. همچنین دیگر مسئله حفاظت از محیط‌زیست و جلوگیری از اقدامات صنعتی مخرب اهمیتی نخواهد داشت و دولت‌ها می‌توانند برای رسیدن به رشد اقتصادی بیشتر و حفظ قدرت از نسل‌های آینده هزینه کنند. علاوه بر اینها، انسان‌ها نسبت به حقوق بشر و رنج دیگران نیز بی‌تفاوت می‌شوند. این مسئله هم به‌نفع دولت‌های سرکوب‌گر تمام خواهد شد.

در پایان باید گفت که فعلا هیچ نشانه علمی و قابل‌توجهی برای اثبات زندگی انسان در شبیه سازی وجود ندارد. این ایده شاید در فیلم‌های علمی-تخیلی طرفداران زیادی داشته باشد؛ اما جامعه علمی چندان اعتنایی به آن نمی‌کند.

بیشتر بخوانید: ادعای ترسناک یک دانشمند؛ مدارکی دارم که نشان می دهد ما در یک شبیه سازی زندگی می کنیم فیزیکدانان مایکروسافت مدعی شدند: انسان‌ها داخل یک رایانه خودآموز زندگی می‌کنند! دانشمندان به دنبال کشف جهان معکوس هستند

منبع خبر

برچسب ها : ، ، ،

مطالب مشابه را ببینید!