نقاشی استثنایی 300 ساله که «آرایشِ زنان» را عملی «شیطانی» معرفی میکند
فرادید| این تابلوی نقاشی استثنایی قرن هفدهمی که دو زن سیاهپوست و سفیدپوست را کنار هم به تصویر کشیده، برای نخستین بار در کامپتون وِرنی، یک عمارت تاریخی در شهرستان وارویکشِر در انگلیس به نمایش عمومی درآمده است. این اثر پس از یک پروژهی تحقیقاتی و حفاظتی ۱۸ ماهه تازه تمیز شده است. نتیجهی این پروژهی تحقیقاتی، فاش شدن اطلاعات جدید درباره چگونگی منعکس کردن اضطرابهای فرهنگی زمانه و همچنین باورهای خاصی در مورد زنان است که در این اثر متجلی شدهاند.
به گزارش فرادید؛ جِین سیمپکیس، متصدی نمایشگاه، در جریان بازدید از نمایش این اثر در کتابخانهی زنان گفته: «این یک نقاشی بسیار پیچیده است که عقایدی خلاف عقاید جوامع غربی امروزی را نشان میدهد؛ اما در عی حال این اثر در هنر بریتانیا بیهمتاست و به ما اجازه میدهد بفهمیم مردم قرن هفدهم چگونه موضوعاتی را که امروزه هنوز هم مهم هستند، درک میکردند.»
این نقاشی تمثیلی به نام «دو زن با وصلههای آرایشی»، حدود سال ۱۶۵۵ به احتمال زیاد برای راجر کِنیون، یک سیاستمدار محلی از لَنکِشِر انگلستان کشیده شده است. هنوز معلوم نیست چرا تابلویی با این موضوع سفارش داده شده است. این دو زن با لباسهای مجلل کنار هم هستند و روی صورتهایشان با وصلهها و برچسبهای آرایشی آراسته شده است. روی صورت زن سیاهپوست، وصلههای سفید و روی صورت زن سفیدپوست، وصلههای سیاه کشیده شده و بهنظر میرسد با سرخی گونهها و لبهایش، آرایش غلیظی دارد و احتمالاً پوست صورتش را با سفیداب سفید کردهند.
از وصلههای آرایشی در آن دوران برای پوشاندن جاهای زخم و لکههای صورت که شاید ناشی از آبله یا بیماریهای مقاربتی بوده، استفاده میکردند. این وصلهها را که بیشتر از جنس ابریشم، ساتن یا چرم بودند، به اشکال دلخواه میبریدند و با استفاده از چسب حیوانی به پوست صورت میچسباندند.
کتابی قرن هفدهمی از فرانسیس هاکینز با عنوان «رفتار جوانان یا نجابت در گفتگو میان مردان» (۱۶۶۳)
حس و حال سرزنشآمیز و متعصب نقاشی از نوشتهی بالای سر زنان معلوم میشود: «من سیاهم با وصلههای سفید؛ تو سفیدی با وصلههای سیاه؛ این شیطانی است که از قلب مغرور تو سرچشمه میگیرد.» این عبارت با الفاظ انتقادی شدید، استفاده از وصلههای آرایشی را به عنوان نمایش غروری توصیف میکند که گناهکار را به جهنم محکوم میکند.
اگرچه استفاده از وصلههای آرایشی عملی است که قدمت آن به دوران باستان باز میگردد، انگلستان اواسط قرن هفدهم نسبت به غرور بیش از حد زنان، یک وحشت اخلاقی را تجربه میکرد. سال ۱۶۴۹، پارلمان پیشنهاد ممنوعیت «استفاده از وصلههای آرایشی» را در نظر میگیرد، اما در نهایت آن را رد میکند.
این تابلو در کامپتون ورنی به همراه دو کتاب به نمایش درآمده که حاوی توضیحاتی درباره این اثر هستند. یکی از آنها که سال ۱۶۶۳ منتشر شده، ترجمه فرانسیس هاکینز از یک راهنمای رفتار فرانسوی به نام «رفتار جوانان» یا «نجابت در گفتگو میان مردان» است که استفاده از وصلهها را به عنوان یک رسم «ناشایست» توصیف میکند. در این کتاب، زنی با لباس بسیار متواضعانه «نجیب» توصیف شده، در حالی که به زنی با موهای حالتدادهشده و وصلههای آرایشی روی صورت، برچسب «هرزهگی» زده شده است.
در یک کتاب قدیمی دیگر از جان بولور نوشته شده که وصلههای آرایشی «اختراع بدوی نقاشان وحشی هندوستان است».
جان بولوِر، Anthrometamorphosis: the man transform’d or the artificially changeing (۱۶۵۳)
این نگرانیها درباره بیاخلاقی در طول دورهای از تحولات شدید سیاسی و اجتماعی در بریتانیای پس از جنگ داخلی، اعدام شاه چارلز اول در سال ۱۶۴۹ و به قدرت رسیدن اُلیوِر کراموِل، بروز کردند. این نقاشی بینشی ارائه میدهد از اینکه چگونه کسانی که صاحب قدرت بودند سعی میکردند در یک زمانهی بسیار ناپایدار حس اطمینان و ثبات را حفظ کنند.
اما چرا یک زن سیاهپوست هم در این نقاشی به تصویر کشیده شده؟ احتمالا حضور زن سیاهپوست میخواهد نشان بدهد که نه تنها استفاده از وصلههای آرایشی بیهوده است، بلکه زن سفیدپوست را با آداب و رسوم دیگران و هویتی غیراروپایی تضعیف میکند.
این نقاشی به دلیل نادر بودن و اهمیتی که داشت، سال ۲۰۲۱ در یک منع صادراتی موقت قرار گرفت و یک موسسه بریتانیایی آن را به قیمت ۳۰۰.۰۰۰ پوند (۳۸۰.۰۰۰ دلار) خریداری کرد.
مترجم: زهرا ذوالقدر