نیلی بلاگ‌

والدین فرزندان خود را متفاوت تربیت می‌کنند

1

از دعواهای کودکی گرفته تا خاطرات مشترک و سنت‌های ارزشمند، پیوندی خاص میان خواهر و برادرها وجود دارد. اما یک موضوع همیشه بحث‌برانگیز بوده است: چه کسی فرزند مورد علاقه است؟

الکس جنسن، استاد مدرسه زندگی خانوادگی در دانشگاه بریگام یانگ (BYU)، در پژوهش اخیر خود به این موضوع پرداخته است و بینش‌های ارزشمندی درباره این رقابت ظاهراً دوستانه ارائه می‌دهد. این تحقیق به بررسی نمایش‌های ظریف اولویت‌بندی والدین بر اساس ترتیب تولد، شخصیت و جنسیت می‌پردازد.

خواهر و برادر کوچک‌تر در مقابل بزرگ‌تر

طبق گفته پروفسور جنسن، والدین معمولاً بر اساس ترتیب تولد، رفتار متفاوتی با فرزندان خود دارند و اغلب یک فرزند مورد علاقه دارند.

فرزندان کوچک‌تر معمولاً توجه، محبت و حمایت بیشتری از والدین دریافت می‌کنند. این ممکن است به این دلیل باشد که والدین تا زمان تولد فرزندان کوچک‌تر تجربه بیشتری در تربیت فرزندان کسب کرده‌اند و در نتیجه، آرام‌تر و مهربان‌تر می‌شوند.
از سوی دیگر، فرزندان بزرگ‌تر معمولاً با رشدشان استقلال بیشتری پیدا می‌کنند. والدین معمولاً با فرزند اول سخت‌گیرتر هستند، اما به مرور زمان کنترل کمتری اعمال می‌کنند.

از آنجا که فرزندان بزرگ‌تر اولین کسانی هستند که مراحل مختلف زندگی را تجربه می‌کنند، والدین ممکن است انتظار بیشتری از آن‌ها برای مسئولیت‌پذیری و خودکفایی داشته باشند.

به طور خلاصه، فرزندان کوچک‌تر ممکن است حمایت عاطفی بیشتری دریافت کنند، در حالی که فرزندان بزرگ‌تر آزادی بیشتری دارند. این تفاوت در رفتار می‌تواند روابط میان خواهر و برادرها را شکل دهد و بر نحوه درک عدالت در خانواده تأثیر بگذارد.

جنسن می‌گوید: «یافته‌های این مطالعه می‌تواند به والدین کمک کند الگوهایی را که ممکن است در خانواده‌شان وجود داشته باشد شناسایی کنند. آگاهی والدین می‌تواند باعث ایجاد تغییرات کوچکی شود که به نفع همه اعضای خانواده باشد.»

آیا والدین دختران را بیشتر ترجیح می‌دهند؟

پژوهشگران دریافتند که والدین به طور معمول دختران را کمی بیشتر از پسران مورد توجه قرار می‌دهند و اغلب آن‌ها را به عنوان فرزند مورد علاقه می‌بینند.

این ترجیح در تعاملات والدین با فرزندان و همچنین در نحوه تخصیص منابعی مانند پول، زمان و توجه ظاهر می‌شود. جالب اینجاست که با وجود آگاهی والدین از این سوگیری، خود فرزندان متوجه آن نمی‌شوند.

نتایج بررسی داده‌های ۱۹,۴۶۹ شرکت‌کننده نشان داد که هم مادران و هم پدران تمایل بیشتری دارند تا با دختران خود با گرمی رفتار کنند، تعاملات مثبتی با آن‌ها داشته باشند و منابع بیشتری نسبت به پسران در اختیارشان قرار دهند.

این موضوع ممکن است به دلیل انتظارات فرهنگی، نزدیکی عاطفی یا تصوری باشد که دختران به حمایت و حفاظت بیشتری نیاز دارند.

اگرچه این سوگیری ظریف است، اما می‌تواند بر نحوه درک فرزندان از روابط‌شان با والدین و خواهر و برادرها تأثیر بگذارد. درک این تمایلات می‌تواند به والدین کمک کند تا عدالت را رعایت کنند و پیوندهای خانوادگی را تقویت کنند.

شخصیت فرزند مورد علاقه مهم است

تنها ترتیب تولد یا جنسیت تعیین‌کننده نیست؛ شخصیت نیز بر اولویت‌بندی تأثیر می‌گذارد. این مطالعه نشان داد که کودکانی که وظیفه‌شناس‌تر و سازگارتر هستند، صرف‌نظر از اینکه بزرگ‌ترین یا کوچک‌ترین فرزند باشند، رفتار بهتری دریافت می‌کنند.

جنسن می‌گوید: «بیشتر والدین احتمالاً با یکی از فرزندان خود ارتباط راحت‌تری برقرار می‌کنند، خواه به دلیل شخصیت، ترتیب تولد، جنسیت یا عواملی دیگر مانند علایق مشترک.»

وی ادامه می‌دهد: «به این الگوها در خودتان دقت کنید. به واکنش فرزندانتان نسبت به چیزهایی که ممکن است به عنوان تبعیض درک شوند، توجه کنید.»

یکی از یافته‌های جالب این بود که برون‌گرایی تأثیری در تبعیض نداشت. جنسن اظهار داشت: «اگرچه آمریکایی‌ها معمولاً افراد برون‌گرا را ارزشمند می‌دانند، اما در خانواده‌ها ممکن است این ویژگی اهمیت کمتری داشته باشد.»

چرا مورد علاقه بودن مهم است؟

اولویت‌بندی در خانواده‌ها فراتر از مزایای کوچک مانند دریافت بزرگ‌ترین برش کیک است – این مسئله می‌تواند تأثیرات عاطفی و روانی جدی بر فرزندان بگذارد.

وقتی کودکی احساس کند که مورد علاقه والدین نیست، ممکن است با مشکلاتی مانند کاهش اعتمادبه‌نفس، اضطراب یا احساس طردشدگی دست‌وپنجه نرم کند. این آشفتگی عاطفی می‌تواند به تغییرات رفتاری مانند نافرمانی، انزوا از اجتماع یا مشکلات تحصیلی منجر شود.

تحقیقات نشان می‌دهد کودکانی که خود را کمتر مورد توجه والدین می‌بینند، بیشتر در معرض چالش‌های سلامت روانی، از جمله افسردگی و مشکلات رفتاری هستند.

این کودکان ممکن است برای جلب توجه به رفتارهای شورشی متوسل شوند یا به طور کامل از تعاملات خانوادگی کناره‌گیری کنند. این پویایی همچنین می‌تواند باعث ایجاد کینه میان خواهر و برادرها شود و به مرور زمان روابط خانوادگی را تضعیف کند.

جنسن می‌گوید: «به مواردی که ممکن است ناعادلانه به نظر برسند، دقت کنید. فرزندانتان به شما اطلاع می‌دهند اگر چیزی را ناعادلانه بدانند. یا آن‌ها نیاز به درک و توضیح بیشتری دارند، یا شما باید تغییراتی در سبک فرزندپروری خود ایجاد کنید. برای پذیرش مورد دوم آماده باشید.»

والدین چه کاری می‌توانند انجام دهند؟

والدین نیازی به احساس گناه ندارند، اما باید به این الگوها توجه داشته باشند. جنسن تأکید می‌کند که اولویت‌بندی همیشه عمدی نیست – این مسئله اغلب به طور طبیعی و بر اساس شخصیت و شرایط رخ می‌دهد.

وی می‌گوید: «گاهی اوقات والدین آن‌قدر نگران رفتار یکسان با فرزندان هستند که ممکن است نیازهای فردی آن‌ها را نادیده بگیرند.»

وی افزود: «ما نمی‌گوییم والدین احساس گناه کنند؛ بلکه والدین می‌توانند این تحقیق را به‌عنوان انگیزه‌ای برای شناسایی نقاط قابل بهبود در نظر بگیرند، بدون اینکه به افراط کشیده شوند.»

تقویت پیوندهای خانوادگی

اولویت‌بندی ممکن است بر روابط خواهر و برادرها تأثیر بگذارد، اما آگاهی می‌تواند به والدین کمک کند تغییرات مثبتی ایجاد کنند. مطالعه مدرسه زندگی خانوادگی BYU خانواده‌ها را تشویق می‌کند به جای مقایسه، بر ارتباط تمرکز کنند.

جنسن می‌گوید: «پاسخ‌های ساده شاید بهترین راه‌حل باشند. با خودتان و فرزندانتان صبور باشید.»

او توصیه می‌کند: «با هم وقت بگذرانید. کارهایی که دوست دارید انجام دهید و همچنین کارهایی که فرزندانتان دوست دارند، با هم انجام دهید. با هم کار کنید، به دیگران خدمت کنید و در فعالیت‌های معنوی شرکت کنید. روابط به زمان نیاز دارند و وقت‌گذرانی با یکدیگر در فعالیت‌های متنوع، فواید مثبتی بسیاری خواهد داشت.»

بنابراین اگر از خود می‌پرسید آیا خواهر یا برادرتان واقعاً «فرزند طلایی» خانواده است، پاسخ ممکن است ساده نباشد. این مسئله تنها به ترتیب تولد، جوان‌تر یا مسحورکننده‌ترین بودن بستگی ندارد – بلکه به شخصیت، مسئولیت‌پذیری و گاهی فقط به این بستگی دارد که چقدر راحت می‌شود با شما کنار آمد.

این مطالعه در مجله Psychological Bulletin منتشر شده است.

منبع خبر

مطالب مشابه را ببینید!