چطور آواتارها باعث میشوند افراد تصمیمات پرریسکتری بگیرند؟
1
در دنیایی که تعاملات مجازی شکل تازهای به خود گرفتهاند، آواتارها اکنون چهرهی جدید ارتباطات شدهاند. در بازیها، محیطهای کاری، خرید آنلاین یا حتی جلسات درمانی، این نمایندگان دیجیتال مانند انسانهای واقعی عمل میکنند، احساسات و عواطف را نشان میدهند و حتی بر تمایل ما به ریسک کردن تأثیر میگذارند.
اما چه اتفاقی میافتد وقتی مغز ما شروع به درک این جانشینهای دیجیتال به شکلی متفاوت از انسانهای واقعی میکند؟
مطالعهای توسط «توشیکو تاناکا» و «ماساهیکو هارونو» از مؤسسه ملی فناوری اطلاعات و ارتباطات ژاپن (NICT) این پرسش را به طور جدی مطرح کرده است.
این تحقیق بررسی میکند که آواتارها چگونه بر رفتار انسان، به ویژه در زمینهی ریسکپذیری، تأثیر میگذارند و بینشی عمیقتر دربارهی سازوکارهای عصبی این تغییر ارائه میدهد.
افزایش ریسک با بازخورد آواتار
طراحی آزمایش برای بررسی رفتار در محیطهای مجازی
تاناکا و هارونو مطالعهای طراحی کردند که تصمیمگیری انسانی را در محیطهای مجازی زیر ذرهبین قرار داد. شرکتکنندگان در یک بازی قمار شرکت کردند که باید بین یک جایزهی کوچک تضمینی و گزینهای پرریسکتر با پاداش بالقوهی بزرگتر یکی را انتخاب میکردند. پس از انتخاب، بازخوردی به صورت حالات چهره از یک انسان واقعی یا یک آواتار با همان حالات دریافت میکردند.
یافتههای کلیدی
نتایج این مطالعه حیرتآور بود: افراد زمانی که انتظار دریافت بازخورد از یک آواتار را داشتند، تصمیمات پرریسکتری میگرفتند. این تفاوت چشمگیر بود و هم در رفتار و هم در تصویربرداری عصبی مشاهده شد و نشان داد تعامل با آواتارها به طور اساسی نحوهی ارزیابی ارزش ریسک توسط افراد را تغییر میدهد.
واکنش مغز به آواتارها
تغییر در پردازش احساسی ریسک
محققان دریافتند که آواتارها پردازش احساسی ریسک را در مغز تغییر میدهند. شرکتکنندگان بازخوردهای چهرهای از آواتارها – چه تحسینآمیز و چه تحقیرآمیز – را کمتر از بازخوردهای انسانی از نظر احساسی بارمند میدانستند. این برداشت منجر به ارزیابی مطلوبتر از عدم قطعیت بازخورد شد.
به عبارت دیگر، وقتی افراد مطمئن نبودند چه نوع پاسخی دریافت خواهند کرد، این ابهام در صورت دریافت از آواتار کمتر تهدیدآمیز به نظر میرسید و تمرکز بیشتری بر پاداشهای بالقوه ایجاد میکرد.
آرام کردن زنگ خطر احساسی مغز
برای درک نقش مغز در این رفتار، از تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی (fMRI) استفاده شد. یافتهها نشان داد که مرکز کلیدی پردازش احساسی مغز – آمیگدال – به شدت درگیر این فرآیند بود.
به طور خاص، فعالیت در بخش مرکزی آمیگدال (CM) هنگام دریافت بازخورد از آواتار کاهش یافت. این کاهش نشاندهندهی هزینهی احساسی کمتر در مواجهه با بازخورد آواتار بود. به عبارت سادهتر، آواتارها باعث میشدند مخاطره کمتر جدی به نظر برسد، حتی زمانی که سطح واقعی ریسک تغییر نمیکرد.
این واکنش عصبی به دقت با نحوهی ارزیابی عدم قطعیت بازخورد و دفعات انتخاب گزینهی پرریسک توسط شرکتکنندگان همبستگی داشت.
تأثیر ویژگیهای روانشناختی بر واکنش به آواتارها
نقش همدلی در پذیرش ریسک
پاسخ همهی افراد به بازخورد آواتار یکسان نبود. ارزیابیهای روانشناختی نشان داد که افرادی که نمرهی بالایی در شاخص همدلی داشتند – یعنی کسانی که از نظر احساسی به دیگران حساستر بودند – بیشتر احتمال داشت کاهش واکنش آمیگدال و افزایش ریسکپذیری را در مواجهه با آواتار نشان دهند.
تفاوت با اضطراب اجتماعی
این الگو در افرادی که نمرهی بالایی در اضطراب اجتماعی داشتند مشاهده نشد، که نشان میدهد کاهش بار احساسی بدون کاهش مؤلفهی اجتماعی تعامل اتفاق افتاده است.
سایر بخشهای مغز در پاسخ به آواتار
هرچند آمیگدال نقش اصلی را ایفا کرد، اما بخشهای دیگری از مغز نیز واکنش نشان دادند. بخش استریاتوم شکمی (vSTR) و قشر کمربندی قدامی شکمی (vACC) فعالیتهایی مرتبط با عدم قطعیت بازخورد نشان دادند، هرچند نقش آنها نسبت به آمیگدال کمتر مستقیم بود.
این نواحی اطلاعات مرتبط با پاداش و احساسات را پردازش کردند، اما توانایی پیشبینی رفتار تغییر یافته توسط آنها به اندازهی آمیگدال نبود.
نحوهی اندازهگیری تأثیر آواتار
طراحی دقیق آزمایش
استحکام نتایج این مطالعه بر پایهی طراحی آزمایش دقیق بنا شده است. شرکتکنندگان با ناظری همجنس خود تعامل داشتند که باور داشتند رفتار قمار آنها را زیر نظر دارد. در واقع، بازخوردها از پیش ضبط شده بودند و ظاهر ناظر بین شرایط آواتار و چهرهی واقعی تغییر میکرد.
تأیید نتایج با آزمایشهای اضافی
آزمایشهای پایلوت شامل شرایط بدون ناظر نیز اجرا شد. در این حالت، نرخ ریسکپذیری به طور قابل توجهی کمتر از شرایط بازخورد آواتار بود که نشان داد شرکتکنندگان بازخورد آواتار را نادیده نمیگیرند. حتی در مقایسه با بازخورد انسانی، آواتارها ریسکپذیری بیشتری را تحریک کردند.
پیامدهای واقعی استفاده از آواتارها
“ما دریافتیم که افراد زمانی که پاسخ شریک خود را از طریق آواتار دریافت میکنند، بیشتر ریسک میکنند تا زمانی که چهرهی واقعی او را میبینند. این موضوع احتمالاً ناشی از تغییری در نحوهی پردازش عدم قطعیت توسط مغز است که در فعالیت آمیگدال نیز منعکس میشود”، هارونو توضیح داد.
تاناکا افزود: “استفاده از همان ناظر در هر بار و اینکه او برای هر شرکتکننده فردی جدید به نظر برسد، بسیار دشوار بود.”
این یافتهها فراتر از محیط آزمایشگاهی اهمیت دارند. در محیطهای کاری مجازی، جلسات درمانی آنلاین و تعاملات خدمات مشتری، آواتارها ممکن است به طور غیرمستقیم کاربران را به سمت رفتارهای پرریسکتر سوق دهند. این میتواند هم موجب افزایش اعتمادبهنفس شود و هم در مواردی موجب افزایش رفتارهای تکانشی گردد.
گامهای بعدی در تحقیق دربارهی آواتارها
ویژگیهای آواتار و پاسخ کاربران
مطالعات آینده احتمالاً بررسی خواهند کرد که ویژگیهای آواتار مانند سن، جنسیت یا میزان واقعی بودن چقدر بر واکنش کاربران تأثیر میگذارد.
تصمیمگیریهای اخلاقی و بلندمدت
همچنین محققان علاقهمندند بدانند آیا این یافتهها به انواع دیگر تصمیمگیری مانند انتخابهای اخلاقی یا برنامهریزی بلندمدت نیز تعمیمپذیر هستند یا خیر.
تحقیقات نشان میدهد که آواتارهای انسانیتر میتوانند درگیری احساسی را عمیقتر کنند و تعادل بین همدلی و ریسک را بیشتر تغییر دهند.
عصر جدید ریسک در دنیای مجازی
مطالعهی تاناکا و هارونو نگاهی بهموقع به نحوهی شکلگیری رفتار انسانی توسط تعاملات دیجیتال ارائه میدهد. آنها با نشان دادن اینکه آواتارها بر ارزیابی احساسی عدم قطعیت تأثیر میگذارند، عامل پنهانی در افزایش ریسک در دنیای مجازی را آشکار کردند.
آمیگدال، ساختاری مرتبط با حافظهی احساسی و ترس، به عنوان بازیگری کلیدی در این فرآیند ظاهر شده است.
با افزایش زمان حضور ما در محیطهای مجازی، درک این تغییرات ظریف در ادراک و انتخابها اهمیت بیشتری خواهد یافت.
این مطالعه در مجلهی PLOS Biology منتشر شده است.