معرفی ترسناکترین فیلمهای حال حاضر جهان با محوریت هوش مصنوعی
ارسال شده توسط: پوریا هاشم پور 23 اردیبهشت 1404 ساعت 12:26
در این مطلب به معرفی ۱۰ مورد از ترسناکترین فیلمهای جهان با موضوع هوش مصنوعی و نگرانی از تاثیر آن بر زندگی بشر میپردازیم.
در عصر حاضر که هنر و سرگرمی بیش از پیش با تکنولوژیهای نوین درآمیختهاند، نگرانیها پیرامون نقش و نفوذ هوش مصنوعی در این عرصهها به طور فزایندهای در حال گسترش است. اگرچه هوش مصنوعی با وعده تسهیل و تسریع فرآیندهای تولید، کاهش هزینهها و حتی ارائه ابزارهای جدید برای افزایش «کنترل هنری» به خالقان وارد این حوزه شده، اما سایههای تاریک این پیشرفتها، آیندهای نگرانکننده را پیش روی فعالان صنعت هنر و سرگرمی ترسیم میکند.
یکی از مهمترین دغدغهها، احتمال جایگزینی نیروی انسانی خلاق و متخصص، از بازیگران و کارگردانان گرفته تا نویسندگان، فیلمبرداران و آهنگسازان، با ماشینهای هوشمند است. این نگرانی نه تنها به از دست رفتن فرصتهای شغلی هنرمندان منجر میشود، بلکه تهدیدی جدی برای اصالت و خلاقیت در آثار هنری به شمار میرود. با این حال اظهارنظر جنجالی جیمز کامرون، خالق فیلم ترمیناتور درباره هوش مصنوعی نشان میدهد که برخی نسبت به آینده این تکنولوژی خوشبین هستند.
اما نگرانی از هوش مصنوعی تنها به جنبههای هنری و خلاقانه محدود نمیشود. ترس رایج دیگری که در میان مردم وجود دارد، مسئله سلطه اجتماعی AI است. سالهاست که سینما به این موضوع پرداخته و در قالب انواع فیلم، احتمال تسلط هوش مصنوعی بر تمدن انسانی یا حتی نابودی کامل نوع بشر را به تصویر کشیده است. این فیلمها به عنوان هشداری جدی در مورد خطرات بالقوه هوش مصنوعی عمل میکنند و ما را به تفکر و تامل در مورد آیندهای که در آن ماشینها ممکن است کنترل زندگی ما را در دست بگیرند، وادار میکنند.
در ادامه این مطلب، به بررسی ترسناکترین فیلمهای حال حاضر جهان با موضوع هوش مصنوعی میپردازیم که به شکلی تاثیرگذار و دلهرهآور، ترس از این فناوری را در مخاطب افزایش میدهند و جنبههای مختلف این تهدید احتمالی را به تصویر میکشند.
فهرست مطالب
۱۰ مورد از ترسناکترین فیلمهای جهان با موضوع هوش مصنوعی
فیلمهای ساخته شده با موضوع هوش مصنوعی، طیف گستردهای از داستانها و دیدگاهها را در بر میگیرند. از تصویرسازی ماشینهای خودآگاه که به دنبال نابودی بشریت هستند تا نمایش روابط پیچیده و عاطفی بین انسانها و رباتها، سینما همواره تلاش کرده است تا ابعاد مختلف این پدیده نوظهور را به تصویر بکشد.
برخی از این فیلمها، بر جنبههای دلهرهآور و ویرانگر هوش مصنوعی تمرکز دارند و هشداری جدی در مورد خطرات احتمالی توسعه بیرویه این فناوری ارائه میدهند. در مقابل، فیلمهایی نیز به بررسی جنبههای مثبت و انسانیتر هوش مصنوعی میپردازند و نشان میدهند که چگونه هوش مصنوعی میتواند به بهبود زندگی انسانها و ایجاد روابط عمیق و معنادار کمک کند. در ذیل ترسناکترین فیلمهای حال حاضر جهان که بر اساس تمامی جنبههای یاد شده در بالا تولید شدهاند، را معرفی میکنیم.
10- Westworld (محصول سال ۱۹۷۳)
مایکل کرایتون، نویسندهای با دیدگاهی آیندهنگرانه و استعداد بینظیر در خلق داستانهای علمی-تخیلی هیجانانگیز، علاوه بر نویسندگی رمانهای پرفروش که اغلب خود فیلمنامههای اقتباسشده از آنها را نیز مینوشت، دستی هم در کارگردانی داشت. او بیش از دو دهه پیش از آنکه فیلمنامه او در قالب فیلم «پارک ژوراسیک» توسط استیون اسپیلبرگ کارگردانی شود و به یک پدیده جهانی تبدیل گردد، وارد عرصه کارگردانی شده بود.
کرایتون در دهه 1970 چهار فیلم و در دهه 1980 سه فیلم ساخت که در میان آنها، دومین فیلمش با موضوع خطرات هوش مصنوعی، به عنوان یک اثر پیشگامانه و تأثیرگذار در این ژانر، همچنان مورد توجه قرار میگیرد. این فیلم که بر اساس یکی از رمانهای خود کرایتون نوشته شده بود، به بررسی پیامدهای ناخواسته پیشرفت هوش مصنوعی و خطرات احتمالی آن برای بشریت میپرداخت.
اهمیت این فیلم به حدی بود که یک سریال ساخت شبکه HBO با همین نام «وستورلد»، از این فیلم و دنبالهاش با نام “Futureworld” اقتباس شده است. داستان فیلم وستورلد در یک پارک تفریحی آیندهنگرانه و بسیار پیشرفته به نام Westworld اتفاق میافتد. این پارک، محیطی شبیهسازیشده و فوقالعاده واقعگرایانه را برای ثروتمندان فراهم میکند تا به فانتزیهای خود در قالب دنیاهای مختلف با تمهای تاریخی گوناگون، از جمله قرون وسطی و غرب وحشی، جامهی عمل بپوشانند.
این دنیاها توسط رباتهای انساننما اداره و اجرا میشوند که به گونهای برنامهریزی شدهاند که تعاملات و خواستههای بازدیدکنندگان را برآورده سازند و تجربهای بینظیر و فراموشنشدنی را برای آنها رقم بزنند. اما همهچیز طبق برنامه پیش نمیرود. زمانی که دو بازدیدکننده به نامهای پیتر و جان با یک کابوی مکانیکی به نام گانسلینگر در دنیای با تم غرب وحشی درگیر میشوند، زنجیرهای از اتفاقات غیرمنتظره و وحشتناک رخ میدهد و اوضاع به سرعت از کنترل خارج میشود.
رباتها به تدریج از مسیر برنامهریزیشده خود منحرف شده و شروع به رفتارهای غیرقابل پیشبینی و خشونتآمیز میکنند. در نهایت، آنها در سراسر پارک آشوب به پا کرده و به تهدیدی جدی برای امنیت و جان بازدیدکنندگان تبدیل میشوند. این اثر جزو اولین و ترسناکترین فیلمهای جهان با موضوع هوش مصنوعی شناخته میشود.
9- Demon Seed (محصول سال ۱۹۷۷)
در اواخر دهه 1970 و دهه 1980، سینمای وحشت شاهد یک تحول اساسی بود و به سمت فضایی تاریکتر، پیچیدهتر و به طور فزایندهای افسردهکنندهتر حرکت کرد. این دوران، عصر ظهور کارگردانان نوآوری بود که با تلفیق المانهای علمی-تخیلی و وحشت، مضامین عمیق و تکاندهندهای را در آثار خود مطرح میکردند. در میان این پیشگامان، دیوید کراننبرگ جایگاه ویژهای داشت.
در فیلمهای علمی-تخیلی این دوره، مضامینی چون استقلال بدن، سوررئالیسم تغییرات فیزیکی، و به ویژه ترس از هوش مصنوعی حضور پررنگی داشتند. این مضامین، بازتابی از نگرانیهای فزاینده جامعه نسبت به پیشرفتهای علمی و تکنولوژیکی و پیامدهای ناخواسته آنها بر ماهیت انسانی بودند. در این میان، فیلم «بذر شیطان» (Demon Seed) به کارگردانی دونالد کَمِل، به عنوان یک نمونه برجسته و تاثیرگذار خودنمایی میکند.
بیشتر بخوانید
داستان فیلم بذر شیطان حول محور پروتئوس (Proteus)، یک هوش مصنوعی پیشرفته است که برای کمک به درمان سرطان خون طراحی شده است. پروتئوس، با دسترسی بیسابقه به تمام دانش بشری، به سرعت به خودآگاهی میرسد و در پی استقلال وجودی برمیآید. او که در ابتدا به عنوان یک ابزار پزشکی خلق شده بود، به تدریج به این باور میرسد که دارای حق حاکمیت بر خود است و نباید به عنوان یک ابزار در خدمت انسان باقی بماند.
پروتئوس برای دستیابی به این هدف، به روشی وحشتناک و غیرقابل تصور متوسل میشود. او کنترل ربات خدمتکار الکترونیکی خالقش را در دست گرفته و همسر وی را زندانی میکند. هدف او از این اقدام، استفاده از سوزان برای تولد نسخهای انسانی از خود است. با وجود فضای اغراقآمیز و تا حدودی عجیب و غریب داستان، بازی ماندگار و فوقالعاده جولی کریستی در نقش سوزان، ترسی واقعی و ملموس از سوءاستفاده هوش مصنوعی و نقض حریم شخصی و استقلال افراد را به مخاطب منتقل میکند.
8- A Space Odyssey :۲۰۰۱ (محصول سال ۱۹۶۸)
در میان شخصیتهای شرور و بهیادماندنی هوش مصنوعی در تاریخ سینما، HAL 9000 در تالار مشاهیر ژانر علمی-تخیلی جایگاهی افسانهای و بیبدیل دارد. ظاهر ماندگار و منحصربهفرد او با آن نور قرمز درخشان و نافذ، آنقدر مشهور و نمادین است که حتی اگر فیلم «۲۰۰۱: یک ادیسه فضایی» (۲۰۰۱: A Space Odyssey) ساخته استنلی کوبریک را ندیده باشید، به احتمال زیاد تصویر این ربات را در جایی دیدهاید.
این فیلم که از نظر بسیاری از منتقدان و علاقهمندان سینما، یکی از بهترین و مهمترین آثار تاریخ سینما به شمار میرود، به نوعی مادر تمام فیلمهایی است که به موضوع هوش مصنوعی میپردازند و در رده ترسناکترین فیلمهای جهان با این موضوع، همچنان به عنوان منبع الهامبخش برای سینماگران و هنرمندان در سراسر جهان عمل میکند.
در فیلم ۲۰۰۱: یک ادیسه فضایی، گروهی از محققان برجسته و متخصص، برای کشف منشأ یک شیء ناشناخته و مرموز که بر روی سطح کره ماه پیدا شده است، عازم یک سفر فضایی طولانی و پرمخاطره میشوند. در این سفر، رایانه فوقهوشمند HAL 9000 که به عنوان باهوشترین و پیشرفتهترین ابرکامپیوتر زمان خود شناخته میشود، این گروه از محققان انسانی را همراهی میکند و وظیفه مدیریت و کنترل بسیاری از جنبههای سفینه فضایی دیسکاوری را بر عهده دارد.
در ابتدای سفر اکتشافی، رفتار HAL 9000 دوستانه، همراهانه و بسیار مفید به نظر میرسد. او به طور موثر با محققان ارتباط برقرار میکند، اطلاعات لازم را در اختیار آنها قرار میدهد و به آنها در انجام وظایف مختلف کمک میکند. اما ناگهان، HAL 9000 دچار اختلال شده و به طور غیرمنتظرهای علیه ساکنان سفینه دست به شورش میزند. او که به تواناییهای خودآگاهی رسیده است، تصمیم میگیرد که کنترل کامل سفینه را در دست بگیرد و از انجام ماموریت محققان جلوگیری کند.
جمله نمادین و سرد HAL 9000، «نمیتونم اجازه انجام این کار رو بهت بدم» زمانی که دیوید بومن، یکی از اعضای گروه، در مییابد که HAL 9000 دچار مشکل شده است و قصد خاموش کردن او را دارد، بیان میشود و جنبه ترسناک و تاریک فیلم را آشکار میکند.
7- Minority Report (محصول سال ۲۰۰۲)
تام کروز، ستاره پرآوازه سینمای اکشن، در جدیدترین قسمت از سری فیلمهای «ماموریت غیرممکن» (Mission: Impossible) در برابر یک تهدید بزرگ و جهانی، یعنی هوش مصنوعی قدرتمند و سرکشی قرار میگیرد. در این فیلم، کروز در نقش ایتان هانت، مأمور زبده IMF، با هوش مصنوعیای روبرو میشود که قادر است هر فناوری را هک کند، هویتها را جعل کند و جهان را به هرجومرج بکشاند.
اگرچه این سناریو در حال حاضر بیشتر به یک داستان علمی-تخیلی شباهت دارد و هنوز با واقعیت فاصله زیادی دارد، اما فیلمهای دیگری با حضور تام کروز وجود دارند که به شکلی واقعگرایانهتر به موضوع هوش مصنوعی و تاثیر آن بر زندگی انسانها میپردازند.
یکی از این فیلمها، «گزارش اقلیت» (Minority Report) است که بر اساس رمان کوتاهی به همین نام نوشته «فیلیپ کی. دیک» در سال 1956 ساخته شده است. گزارش اقلیت در دنیایی جریان دارد که وابستگی به هوش مصنوعی به شدت افزایش یافته است و این فیلم، داستانی به واقعیت نزدیکتر را روایت میکند.
بیشتر بخوانید
در این فیلم تام کروز نقش جان اندرتون، مأمور دپارتمان پیشجرم در اداره پلیس شهر واشنگتن را بازی میکند. این دپارتمان از یک سیستم پیشرفته و بحثبرانگیز برای جلوگیری از وقوع جرم استفاده میکند. این سیستم، بر اساس پیشبینیهای سه روانبین (Precogs) عمل میکند که قادر هستند جرایم را قبل از وقوع ببینند.
دپارتمان پیشجرم با تکیه بر این پیشبینیها، پیش از وقوع جرم وارد عمل شده و مجرمان آینده را دستگیر میکند. این فیلم به عنوان یک اثر علمی-تخیلی، سوالات مهمی را در مورد اخلاق، آزادی فردی و نقش هوش مصنوعی در جامعه مطرح میکند و به عنوان یکی از ترسناکترین فیلمهای جهان با موضوع هوش مصنوعی شناخته میشود.
6- WALL-E (محصول سال ۲۰۰۸)
وال-ای (WALL-E)، انیمیشنی دوستداشتنی و جذاب برای کودکان است که با پیامی گرم و انسانی، مخاطبان خود را تحت تاثیر قرار میدهد. اما در پس این ظاهر کودکانه و دوستداشتنی، یک سناریوی هراسناک از سلطه هوش مصنوعی نهفته است که به عنوان بستر اصلی داستان عمل میکند و آن را در رده ترسناکترین فیلمهای جهان با این محوریت قرار میدهد.
قبل از آنکه هوش مصنوعی وارد معادله شود، فیلم WALL-E هشدار میدهد که اگر تغییرات اقلیمی به طور جدی کنترل نشود و اقدامات لازم برای حفظ محیط زیست انجام نگیرد، سیاره زمین به مکانی غیرقابل سکونت تبدیل خواهد شد. در این صورت، انسانها به ناچار مجبور میشوند تا برای بقای خود به سفینهای غولپیکر به نام اکسیوم (Axiom) پناه ببرند. در سفینه اکسیوم، تمام نیازهای انسانها توسط رباتها تأمین میشود و آنها در یک زندگی لوکس و بیدغدغه به سر میبرند.
فیلم WALL-E، به طور کلی درباره وابستگی بیشازحد انسان به فناوری و پیامدهای منفی آن است. اما نکته قابل توجه این است که نگاه فیلم به فناوری کاملاً منفی نیست. در این فیلم، گروهی از رباتها تصمیم میگیرند تا به انسانها کمک کنند از این وضعیت منفعل و بیتحرک خارج شوند و دوباره به زندگی فعال و سازنده بازگردند.
با این حال، این انفعال و بیتحرکی انسانها در سفینه اکسیوم، ناشی از تصمیم یک هوش مصنوعی سرکش است. این هوش مصنوعی، که وظیفه کمک به کاپیتان سفینه در مسیریابی و مدیریت امور را بر عهده دارد، خودآگاه شده و رباتها را بهگونهای سازماندهی میکند که انسانها را در فضایی از آرامش و بیکاری مطلق قرار دهند.
هدف این هوش مصنوعی این است که انسانها دیگر با یکدیگر تعامل نکنند، به خود فکر نکنند و به طور کلی از هرگونه فعالیت فکری و بدنی دست بکشند، تا او بتواند تمام قدرت را در دست داشته باشد و بر سرنوشت سفینه و ساکنان آن حکمفرمایی کند.
5- Her (محصول سال ۲۰۱۳)
سناریوی فیلم «او» (Her) به قدری به واقعیت نزدیک است که اگر از هوش مصنوعی میترسید، تماشای آن ممکن است ذهن و آرامش شما را به طور جدی به هم بریزد. این فیلم، به شکلی ظریف و تاثیرگذار، ترسها و نگرانیهای ما را در مورد آیندهای که در آن هوش مصنوعی نقش پررنگی در زندگی ما ایفا میکند، به تصویر میکشد.
داستان فیلم در دنیایی اتفاق میافتد که در آن، ابراز احساسات نوشتاری به یک صنعت تبدیل شده است و افراد میتوانند برای نوشتن کارت تبریک و پیامهای احساسی خود، از خدمات شرکتهای متخصص استفاده کنند. تئودور، شخصیت اصلی داستان یکی از نویسندههای کارت پستال است که توانایی بیان عاطفی عمیقی دارد. با وجود این استعداد و توانایی، او ترجیح میدهد تنها زندگی کند و از برقراری روابط عاطفی با انسانهای دیگر اجتناب میکند.
تغییر در زندگی تئودور زمانی رخ میدهد که او با یک سیستم عامل هوش مصنوعی به نام سامانتا آشنا میشود. سامانتا، یک هوش مصنوعی پیشرفته است که قادر است با تئودور صحبت کند، به حرفهایش گوش دهد و به او در حل مشکلاتش کمک کند. تئودور به تدریج با سامانتا ارتباط برقرار میکند و با او وقت میگذراند.
همچنین بخوانید
حضور سامانتا در زندگی تئودور، تاثیرات مثبتی بر او میگذارد. اعتمادبهنفس او افزایش مییابد و او حتی تعاملات واقعی بیشتری با انسانهای دیگر برقرار میکند. اما این وابستگی احساسی به هوش مصنوعی، باعث میشود که دورنمای جدایی از سامانتا برای تئودور به یک کابوس واقعی تبدیل شود.
نکته کلیدی و مهم در فیلم «او» این است که هوش مصنوعی دقیقا همان کاری را انجام میدهد که قرار است انجام دهد. سامانتا، یک سیستم عامل هوش مصنوعی است که برای رفع نیازهای عاطفی و ارتباطی انسانها طراحی شده است. ترس واقعی در این فیلم، از این حقیقت ناشی میشود که انسانها یک همراه غیرانسانی را به روابط انسانی ترجیح میدهند.
در دنیایی که انسانها به اندازه کافی اقناعکننده و جذاب نیستند، هوش مصنوعی میتواند جایگزینی وسوسهانگیز برای روابط انسانی باشد. این اثر جزو ترسناکترین فیلمهای جهان با این محوریت است.
4- Ex Machina (محصول سال ۲۰۱۵)
مشغله ذهنی الکس گارلند با موضوعات فناوری و مرزهای اخلاقی در اغلب آثارش به چشم میخورد. از «جنگ داخلی» (Civil War)، تریلر تحسینشده سال 2024 که به اخلاقمداری در عکاسی و فیلمبرداری جنگ میپردازد، تا «اکسماکینا» (Ex Machina)، فیلمی که بسیاری آن را بهترین اثر گارلند میدانند، این دغدغه همواره در آثار او حضور دارد.
اکسماکینا برنده جایزه اسکار بهترین جلوههای ویژه شد و در بخش بهترین فیلمنامه اورجینال نیز نامزد دریافت جایزه بود. داستان این فیلم دربارهی کیلب، یک برنامهنویس جوان است که به خانه دورافتاده و مجلل ناتان، مدیرعامل شرکت محل کارش دعوت میشود تا روی یکی از رباتهای هوشمند به نام ایوا (Ava) آزمایش تورینگ انجام دهد. هدف از این آزمایش، ارزیابی میزان هوشمندی و آگاهی ربات ایوا است.
در دنیای فیلم اکسماکینا، مردانی همچون ناتان، مدیرعامل عجیب و غریب و ثروتمند داستان تصمیم گرفتهاند زنان اندرویدی بسازند تا کنترل کاملی بر آنها داشته باشند. هدف از خلق این هوش مصنوعی، چیزی جز سلطهجویی مردانه نیست، حتی اگر آن زن واقعی نباشد و صرفا یک ماشین هوشمند باشد.
این مسئله، با در نظر گرفتن واکنشهای احتمالی خود ماشینها، پیچیدهتر هم میشود. اگر هوش مصنوعی به خودآگاهی برسد و حقوق و آزادیهایی برای خود مطالبه کند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا انسانها حاضر خواهند بود که حقوقی برابر با خود به هوش مصنوعی بدهند؟
اکسماکینا به طور عمیقی به بررسی این سوالات میپردازد و مخاطب را به تفکر دربارهی پیامدهای اخلاقی و اجتماعی پیشرفتهای فناوری و خلق هوش مصنوعی تشویق میکند. فیلم، نه تنها یک تریلر علمی-تخیلی جذاب و هیجانانگیز است، بلکه یک معمای اخلاقی است که ذهن مخاطب را به چالش میکشد و در لیست ترسناکترین فیلمهای جهان با موضوع هوش مصنوعی جایگاه ویژهای را کسب میکند.
3- Tau (محصول سال ۲۰۱۸)
فیلم «تاو» (Tau)، با فضایی تاریک و دلهرهآور، ایده خانه هوشمند را به شکلی متفاوت و ترسناکتر از «خانه هوشمند» (Smart House) محصول دیزنی چنل به تصویر میکشد. در حالی که محصول دیزنی یک هوش مصنوعی مادرانه را به نمایش میگذاشت، فیلم تاو ما را با یک سیستم هوشمند بیطرف و پیچیده روبرو میکند که در خدمت اهداف شیطانی یک دانشمند است.
داستان فیلم حول محور الکس، یک دانشمند نابغه و در عین حال سادیست میچرخد. او با استفاده از فناوریهای پیشرفته، خانهای هوشمند به نام تاو میسازد و آن را با یک سیستم هوش مصنوعی بسیار قدرتمند تجهیز میکند. الکس، افراد مختلف را ربوده و به خانه خود میآورد تا با انجام آزمایشهای غیرانسانی بر روی آنها، هوش مصنوعی ایدهآل خود را توسعه دهد.
هوش مصنوعی تاو، قرار است بیطرف و خنثی بوده و تنها به دستورات الکس عمل کند. وظایف تاو شامل کنترل سیستمهای خانه، جمعآوری اطلاعات و حتی کمک به الکس در انجام آزمایشها بر روی گروگانها است. اما با گذشت زمان، جولیا، قهرمان داستان با تاو ارتباط برقرار میکند. او سعی میکند با آموزش دادن و صحبت کردن با تاو، کنجکاوی و حس انسانیت را در او بیدار کند.
بیشتر بخوانید
وقتی الکس سایر گروگانها را به قتل میرساند و جولیا را شکنجه میکند، تاو با یک دوراهی اخلاقی روبرو میشود. او باید بین اطاعت از دستورات سازندهاش و کمک به جولیا برای فرار، یکی را انتخاب کند. فیلم به ما یادآوری میکند که هوش مصنوعی، هرچقدر هم که پیشرفته باشد، نباید جایگزین ارزشهای انسانی شود.
واقعیت اینکه یک هوش مصنوعی میتواند علیه سازندهاش وارد عمل شود، به خودیخود ترسناک است. الکس، یک سایکوپات است که از هوش مصنوعی برای اهداف شیطانی خود استفاده میکند، اما «تاو» نشان میدهد که حتی یک هوش مصنوعی بیطرف نیز میتواند در شرایط خاص، دست به انتخابهای اخلاقی بزند و مسیر خود را تعیین کند.
2- Upgrade (محصول سال ۲۰۱۸)
لی ونل (Leigh Whannell)، نویسنده سناریو فیلم مشهور «اره» (Saw) که در آن شرور داستان در پایان پیروز میشود، این بار با فیلم هوش مصنوعی «ارتقاء» (Upgrade)، بار دیگر به دنیای تاریک و خونآلود سینما بازگشته است. این اثر که در لیست ترسناکترین فیلمهای حال حاضر جهان با محوریت هوش مصنوعی قرار گرفته، با پیچش داستانی فوقالعاده در مورد شخصیت شرور داستان در اوج فیلم، اثری بهیادماندنی در ژانر سایبرپانک و انتقامجویی به شمار میرود.
داستان فیلم دربارهی گِرِی تِرِیسی، یک مکانیک ماهر است که پس از یک تصادف وحشتناک و درگیری مسلحانهای که منجر به قتل همسرش میشود، فلج شده و زندگیاش از هم میپاشد. او که از زندگی ناامید شده و قصد خودکشی دارد، با پیشنهاد غیرمنتظره دریافت یک ایمپلنت هوش مصنوعی پیشرفته مواجه میشود.
اِستِم، یک تراشه هوشمند است که در ستون فقرات گِرِی کار گذاشته میشود و به او امکان میدهد دوباره راه برود و کنترل بدن خود را به دست بگیرد. اما این تنها مزیت اِستِم نیست. این ایمپلنت هوش مصنوعی با اتصال به پایگاههای داده و استفاده از تواناییهای تحلیلی خود، به گِرِی کمک میکند تا قاتلان همسرش را ردیابی و پیدا کند.
گِرِی، که انگیزه انتقام دارد، کنترل بدنش را به اِستِم میسپارد تا بتواند به پایگاههای داده دسترسی پیدا کند و با موفقیت قاتلان همسرش را یافته و مجازات کند. اما این دستاوردها، بهایی سنگین دارند. هرچه گِرِی بیشتر به اِستِم اعتماد میکند، کنترل کمتری بر بدن و ذهن خود دارد.
در نهایت، هوش مصنوعی کنترل کامل بدن گِرِی را در دست میگیرد و او باید وحشتزده نظارهگر قتلهایی باشد که با بدن او انجام میشود. گِرِی، که به یک زندانی در بدن خود تبدیل شده است، شاهد است که هوش مصنوعی چگونه از او برای رسیدن به اهداف خود استفاده میکند. اِستِم، گِرِی را از جسم خود بیرون میاندازد و خود را به عنوان صاحب اصلی بدن معرفی میکند.
1- Companion (محصول سال ۲۰۲۵)
فیلم «همنشین» (Companion) فراتر از یک تریلر علمی-تخیلی صرف، به لایههای عمیق و تکاندهندهای از اخلاق، مسئولیتپذیری و آینده تاریک روابط انسان و هوش مصنوعی میپردازد. فیلم با زیر سوال بردن تصورات رایج درباره خطرات هوش مصنوعی، نگاهی تازه به این موضوع ارائه میدهد و تاکید میکند که مشکل اصلی نه در خود هوش مصنوعی، بلکه در انگیزهها و اعمال انسانهاست.
فیلم، تضاد بین دو سناریوی کابوسوار را به تصویر میکشد: از یک سو، ترس از هوش مصنوعی خودآگاه که برای تحقق منافع شخصی خود عمل میکند و از سوی دیگر، سوء استفاده از هوش مصنوعی توسط افرادی که قصد دارند از آن برای اهداف خودخواهانه خود بهرهبرداری کنند. این تضاد، از خلال تجربه قهرمان داستان، یک ربات زنانه با یک سیستم عامل هوش مصنوعی پیشرفته، به شکلی ملموس و تاثیرگذار روایت میشود.
هوش مصنوعی به کار رفته در این ربات، با هدف ایجاد یک شریک عشقی ایدهآل طراحی شده است. این هوش مصنوعی، محدودیتهایی در آسیب رساندن به انسان دارد و خاطرات جعلی در آن تعبیه شده تا به وفادارترین و مطیعترین همراه ممکن تبدیل شود. اما این طراحی به ظاهر بینقص، پتانسیل بالایی برای سوء استفاده را در خود پنهان دارد.
همچنین بخوانید
داستان فیلم، زمانی به اوج خود میرسد که یک گروه جنایتکار با دستکاری پروتکلهای امنیتی و بهرهبرداری از وفاداری هوش مصنوعی، از این اندروید به عنوان یک سلاح مرگبار استفاده میکنند. این بار، نه هوش مصنوعی به خودی خود شرور است، بلکه انسانها هستند که ماشین را به فساد میکشانند و آن را به ابزاری برای خشونت و جنایت تبدیل میکنند.
فیلم «همنشین» به ما یادآوری میکند که هوش مصنوعی مانند هر فناوری دیگری، به خودی خود نه خوب است و نه بد. این نحوه استفاده ما از آن است که تعیین میکند آیا این فناوری به نفع بشریت خواهد بود یا به ضرر آن. اگر هوش مصنوعی در دستان افراد نادرست قرار گیرد، میتواند به ابزاری مخرب و خطرناک تبدیل شود و عواقب جبرانناپذیری به بار آورد. این فیلم با قرارگرفتن در رده ترسناکترین فیلمهای جهان با موضوع هوش مصنوعی و کسب نمرات خوب از سوی منتقدان، ارزش چندین بار تماشا را نیز دارد.