سفر در تاریخ؛ شاه دستور داده بود هرکدام از کشورهای جهان سوم که کمکی خواستند به آن ها داده شود
اکبر اعتماد، موسس و نخستین رئیس سازمان انرژی اتمی بود. در سال ۱۳۴۷ به سمت اولین رئیس مؤسسه تحقیقات و برنامهریزی علمی و آموزشی، که بدیل ایرانی مرکز ملی پژوهشهای علمی (CNRS) در فرانسه بود، منصوب شد. در سال ۱۳۵۳ ریاست سازمان انرژی اتمی ایران را به دست گرفت و این سازمان را بنیان نهاد. اعتماد تا سال ۱۳۵۷ ریاست سازمان انرژی اتمی ایران را به دست داشت. این گفتگوها توسط فرخ غفاری در پاریس انجام شده است.
کارشناس و کارگر خارجی در بوشهر درحدود هزار نفر داشتیم که البته، چون خانوادههای آنها هم بودند و بچه و زن و فامیلشان را آورده بودند درحدود دو تاســـــــه هزار نفر خارجی در آن محل زندگی میکردند. در دارخوئین بنده رقم دقیق را الان یادم نیست ولی تقریباً میتوانم بگویم که در حدود سیصد نفر خارجی داشتیم که عده آنها به سرعت داشت زیاد میشد. سؤال در بوشهر چند نفر کارگر ایرانی داشتید؟ دکتر اعتماد دربوشهر در ماکسیمم کار چهارهزار نفر کارگرداشتیم بنابرا در حدود سه هزار نفر آنها ایرانی بودند.
فرانسویها در نیجریه فوق العاده دست داشتن اورانیوم اکتشاف و استخراج میکردند و قسمتی از اورانیوم فرانسه از نیجریه میآمد در قالب آن از آنها خواستیم که تمام اطلاعاتی که نسبت به نیجریه دارند که جدید هست به ما بدهند که مطالعه کنیم. یک مقداری دادند و مطالعه کردیم که البته معلوم شد که یک قسمتی از نیجریه خیلی جالب است برای اکتشاف بیشتر یکمقداری اکتشاف کرده بودند ول برای اکتشاف بیشتر و بعد یک کنسرسیوم درست کردیم با فرانسویها و ایتالیاییها و ایرانیها که در آنجا اکتشاف بکنیم.
فرانسویها، چون با دولت نیجریه بیشتر تمـ اس داشتند قرار شد که بروند و با دولت نیجریه صحبت بکنند و امتیاز آنجا را بگیرند. بعداز مدتی دیدیم که اینها هر چه رفتند و آمدند نشد و خلاصه موفق نشدند، دقیقاً هم فرانسویها به ما نمیگفتند که چرا موفق نمیشوند برای اینکه فکر میکردند که اگر بگویند یک کمی به “پرستیژ” آنها آسیب میرسد.
تا بالاخره یک روز من تصمیم گرفتم که موضوع را روشن کنم و رفتم به نیجریه و با دولت نیجریه و رئیس جمهور نیجریه صحبت کردم و آنچیزی که خیل عجیب بود و من اول فکر میکردم که ایشان احیانا ممکن است یک مقداری از لحاظ سیاست سی بینالمللی و موقعیتی که ایران در آنروز داشت یک کمی شروع کند که بگوید که ما که با فرانسویها هستیم و این همه ارتباط داریم ولی یکدفعه رئیس جمهور برگشت و به من گفت که خیلی بعد از اینکه راجع بایران صحبت کرد و راجع به اعلیحضرت محبت کرد و راجع به نقش اعلیحضرت در افریقا صحبت کرد که اینها همه بعداز مدتها حرف بود، قبل از من والاحضرت اشرف تشریف برده بودند آنجا و خیلی روابط دوستانه با رئیس جمهور نیجری برقرار کردند و خیلی نظر خوبی راجع به ایران داشت،
بعد یکددفعه برگشت و به من گفت شما اگر میخواهید از ما امتیازی بگیرید برای اکتشاف اورانیوم چرا خودتان نمیآئی اصلاً من به خودشما میدهم و من فرانسوی وایتالیایی را نمیشناسم و گفت که من امتیاز این زمین را فقط به شما میدهم. من هم گفتم که جز این چیز دیگری نمیخواهم و برای همین آمدم و امتیاز را به ما داد وما بعد رفتیم به فرانسویها و ایتالیاییها گفتیم که حالا بیائید ولی امتیاز را ما گرفتیم و به این علت هم توانستیم شرایط مناسبی از لحاظ ما به ایتالیاییها و فرانسویها تحمیل بکنیم. این را من اگر ذکر کردم برای اینست که در صحنه سیاست بینالمللی چطور ایران نقش داشت بدون اینکه ایرانیها بفهمند.
در یک مملکتی وسط صحرای آفریقا و مستعمره فرانسه و الان رزق و روزی هر روز آنها در دست فرانسه یک دفعه مسا توانستیم به آنجا وارد بشویم و باین ترتیب بتوانیم امتیاز بگیریم. تنها در آنجا نبودو در گابن هم بود.
من چند دفعه به گابن رفتم و با آنها مذاکره کردم راجع به اورانی اگر گابونیها که جنسشان خیلی بدتر از نیجریه بودند یک کمی بازی میکردند به علت این بود که گابونیها یک تقاضاهایی داشتند و ما آن تقاضاها را نمیتوانستیم برآورده کنیم. بعد از ایران کمکهای اقتصادی میخواستند که نمیتوانستیم بدهیم یا صلاح نبود، ولی مشکل داشتیم با کشورهای دیگر دنیا؛ اگر بخواهم بگویم خیلی طولانی میشود.
شاید با ده کشور مختلف ما مذاکره داشتیم مثلاً با زامبیا و جاهای دیگر مذاکرات داشتیم برای پایهگذاری یک صنعت اورانیوم در آن کشورها و یکی از موضوعات جالبی که لازم است عرض بکنم از لحاظ رفتار اعلیحضرت اینست که دستور داده بودند به وزارت خارجه و دولت و سازمان برنامه و وزارت اموراقتصادی و دارایی که هر یک از کشوهای دنیای سوم که از ایران چیزی میخواهند و تقاضای کمک پولی دارند یا نظامی دارند یا جنس میخواهند بخرندیا بفروشند یا روابط اقتصادی میخواهند برقرارکنند، تا سازمان انرژی اتمی دچار مشکل نشود.
یعنی کلید تمام کار را دادند به دست علت این بود که میگفتند اگر شما در آن مملکت اورانیوم میخواهید اول شما باید بروید و هدفهایتان را انجام بدهید بعد آن وقت اینها هر کاری که میخواهند با آنها بکنند و در عمل اتفاقاً وزارت خارجه و وزارت امور اقتصادی و دارائی و سازمان برنامه ایــــــــــــــن نقش را خیلی خوب انجام دادند یعنی همیشه وقتی که جلسات داشتند و یکمقداری وعده بهم میدادند آخرش با ما چک میکردند و با هم همآهنگ میکردیم سیاستها را و بعد کمک هایشان را میکردند. گابن فوق العاده دندانش تیز بود و چیزهای زیادی میخواست که یک مقداری را هم گرفت و رفت قبل از اینکه با خبر بشویم ولی بالاخره با گابن تا آخر مشغول مذاکـره بودیم و نتوانستیم کناربیآئیم.
این یک مقدار از فعالیتهایی بود که در خارج از آن و در زمینه اورانیوم کردیم. یک کار دیگری که کردیم و فوق العاده جالب بوداین بود که یک متال گزل شافت تقریباً شرکتی است که شرکت بسیار بزرگ و معروف در آلمان هست بنام مزاداولیه صنایع آلمان را تهیه میکند از همه دنیا. متال گزل شافت یک شعبه دارد بنام اوران گزل شافت که اورانیوم برای آلمان تهیه میکند…
منبع: انتخاب