نیلی بلاگ‌

تصاویر؛ معرفی بهترین سریال‌های عاشقانه ایرانی

فرادید| قصه‌های عاشقانه‌ از جنس دیگری هستند. روی قلب و احساس ما دست می‌گذارند و اشک‌ها و لبخندها را برای‌مان به ارمغان می‌آورند.

به گزارش فرادید؛ در این مطلب قبل از پرداختن به سریال‌های جدید عاشقانه، به آثاری پرداختیم که بسیار خاطره‌انگیر هستند و آنقدر خوب بوده‌اند که با گذشت زمان هنوز در خاطرمان بمانند، مانند مدار صفر درجه که نامش زمزمه‌ای آشنا را در ذهن‌های‌مان زنده می‌کند:

« تو را به جای همه کسانی که نشناخته‌ام دوست می‌دارم

تو را به خاطر عطر نان گرم

برای برفی که آب می‌شود دوست می‌دارم

تو را برای دوست داشتن دوست می‌دارم

تو را به جای همه کسانی که دوست نداشته‌ام دوست می‌دارم»

1. مدار صفر درجه (1386)

مدار صفر درجه

در دل آشوب‌های جنگ جهانی دوم و بر بستر خیابان‌های پاریس و تهران، «مدار صفر درجه» قصه‌ای عاشقانه و پرالتهاب را روایت می‌کند که از دل فلسفه، تاریخ و سیاست می‌جوشد. دانشجویی ایرانی به نام حبیب، در میانه‌ی درس و درگیری، دل به دختری یهودی می‌بازد؛ عشقی ممنوعه که در آتش جنگ و تعصب می‌سوزد. به جرات می‌توان گفت سریال مدار صفر درجه که در سال 1386 از شبکه یک سیما پخش می‌شد، یکی از بهترین‌ها در کارنامه هنری حسن فتحی است.

2. درچشم باد (1389-1385)

در چشم باد

«در چشم باد» مثل ورق زدن آلبومی‌ست از تاریخ معاصر ایران؛ روایتی پرشور، حماسی و عاطفی که در دل سه دهه پرحادثه، سرنوشت یک خانواده را با سرنوشت یک ملت گره می‌زند. از جنگل‌های شمال در دوران میرزا کوچک‌خان گرفته تا خاکریزهای خرمشهر، قصه زندگی بیژن ایرانی نه‌تنها یک عاشقانه خانوادگی است، بلکه تماشاگر را در میانه گردباد حوادث تاریخی قرار می‌دهد. مسعود جعفری جوزانی با نگاهی حماسی و انسانی، یکی از بزرگ‌ترین پروژه‌های تلویزیونی ایران را خلق کرده؛ سریالی که برای‌مان بسیار خاطره‌انگیز است.

3. شهرزاد (1397-1394)

شهرزاد

«شهرزاد» عاشقانه‌ای‌ست میان دود سیاست و دودلی‌های تاریخ. در تهران دهه ۳۰، عشق دو جوان به نام‌های شهرزاد و فرهاد زیر چرخ‌دنده‌های قدرت و مصلحت له می‌شود؛ عشقی که بهای آن، شکستن قلبی است برای نجات جان معشوق. حسن فتحی در این سریال، داستانی پرتعلیق و پرکشش را با فضاسازی کم‌نظیر و دیالوگ‌های حساب‌شده به تصویر کشیده؛ روایتی که در آن عشق، خیانت، جاه‌طلبی و انتخاب‌های سخت، سرنوشت شخصیت‌ها را رقم می‌زند.

4. خاتون (1400)

خاتون

«خاتون» روایت زنی‌ست که در میانه‌ی آتش جنگ جهانی دوم و آوار سیاست‌های خارجی و داخلی، نه‌تنها برای وطن، بلکه برای عشق و هویت زنانه‌اش می‌جنگد. تینا پاکروان با نگاهی زن‌محور و تاریخی، قصه‌ی زنی بختیاری را روایت می‌کند که در دل سال‌های اشغال ایران، بارها و بارها از نو برمی‌خیزد. رابطه‌ی پیچیده‌ی خاتون با شیرزاد نظامی و رضا فخارِ مرموز، به مثلثی عاطفی بدل می‌شود که سرنوشت همه‌شان را زیر و رو می‌کند. «خاتون» با فضاسازی سینمایی، موسیقی نفس‌گیر کیهان کلهر، و بازی‌های ماندگارش، از آن سریال‌هایی‌ست که هم دل‌ها را با خود هم‌سو می‌کند، هم تاریخ را به یاد می‌آورد.

5. می‌خواهم زنده بمانم (1399-1400)

میخواهم زنده بمانم

«می‌خواهم زنده بمانم» در فضایی پرتنش از سال‌های پس از جنگ ایران و عراق، پرده از یک قصه عاشقانه‌ـ‌جنایی برمی‌دارد که در دل جامعه‌ای پر از دود و دسیسه شکل می‌گیرد. هما حقی و نادر، زوجی جوان در آستانه‌ی زندگی مشترک، ناگهان با طوفانی از اتفاقات سیاسی و خانوادگی روبه‌رو می‌شوند؛ ماجرایی که از یک شب تولد آغاز شده و به ماجرایی پر رمز و راز ختم می‌شود. سریال با حال‌وهوای دهه‌ی شصت، بازی‌های درخشان (به‌خصوص سحر دولتشاهی) و روایتی پرتعلیق، تماشاگر را تا انتها درگیر خود نگه می‌دارد.

6. در انتهای شب (1403)

در انتهای شب

«در انتهای شب» قصه‌ای تلخ اما ملموس از عشق و فرسودگی‌ست؛ جایی که زن و مردی عاشق، زیر فشار سنگین زندگی و بحران‌های اقتصادی، تصمیم می‌گیرند راهشان را از هم جدا کنند. اما جدایی همیشه پایان نیست، گاهی آینه‌ای‌ست برای دیدن عمق احساساتِ پنهان. این مینی‌سریال ۹ قسمتی با نگاهی واقع‌گرایانه، ظریف و بی‌ادعا، به پیچیدگی روابط انسانی و شکنندگی عشق در بزنگاه‌های زندگی می‌پردازد. «در انتهای شب» روایتی صادقانه است از عشقی که نه فریاد می‌زند، نه دروغ می‌گوید؛ فقط آهسته محو می‌شود… مگر اینکه نجاتش دهند. اگر هنوز به تماشای این سریال ننشسته‌اید، آن را در اولویت‌های‌تان قرار بدهید و بدانید قرار است با اثری روبه‌رو شوید که نه تنها از بهترین سریال‌های عاشقانه است بلکه یکی از بهترین سریال‌‌های سال‌های اخیر ایران است.

7. تاسیان (1404- 1403)

تاسیان (1)

شاید درست نباشد که سریال تاسیان را نیز جزء این لیست قرار دهیم. درست است که این سریال شروع خوب و پرکششی داشت اما در ادامه نتوانست آن طور که شایسته است این جذابیت و کشش را حفظ کند و می‌توان می‌گفت این اثر تینا پاکروان به هیچ عنوان قابل مقایسه با سریال خاتون که پیش از این ساخته بود، نیست. اما از آن‌جایی که با وجود افت شدید در پیش‌روی و جذابیت قصه هنوز هم مخاطبان خود را دارد؛ مخاطبانی که شاید بیشتر آن‌ها با بی‌میلی منتظر انتهای این داستان عاشقانه هستند، آن را در این لیست قرار داده و چند خطی راجع به داستان آن خواهیم گفت:

تینا پاکروان پس از «خاتون»، بار دیگر به تاریخ بازمی‌گردد، اما این‌بار تاریک‌تر، شخصی‌تر و جسورتر. «تاسیان» با قاب‌هایی از سال ۱۳۵۶، نگاهی بی‌پروا دارد به روزگاری که عشق در کوچه‌های تهران قدم می‌زد، اما هم‌زمان سایه‌ی انقلاب، هراس و سرکوب بر آن سنگینی می‌کرد.

منبع خبر

مطالب مشابه را ببینید!