مزایا و معایب سه نرخی شدن گازوئیل – تجارت نیوز
سیستم سه نرخی با افزایش هزینه سوخت برای مصرفکنندگان غیرمجاز، انگیزه قاچاق را کاهش میدهد و منابع ملی را حفظ میکند.
به گزارش تجارت نیوز، طرح سه نرخی شدن گازوئیل در ایران، که ظاهراً در هفتههای اخیر تصویب شده است، یکی از جدیدترین اقدامات دولت برای مدیریت مصرف سوخت، کاهش قاچاق و بهینهسازی تخصیص یارانهها به شمار میرود. این طرح با ایجاد سه سطح قیمتی شامل نرخ سهمیهای، نیمهیارانهای و آزاد طراحی شده است تا مصرف گازوئیل که سوخت کلیدی در بخشهای حملونقل، کشاورزی و صنعت است را هدفمند کند. با این حال، این سیاست با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی ایران، چالشها و فرصتهای متعددی را به همراه خواهد داشت.
یکی از مهمترین نقاط قوت این طرح، پتانسیل آن برای کاهش قاچاق سوخت است. ایران به دلیل یارانههای سنگین سوخت، سالانه با خروج غیرقانونی حجم قابلتوجهی گازوئیل به کشورهای همسایه مواجه است؛ جایی که قیمت گازوئیل در بازار آزاد چندین برابر نرخ یارانهای است. سیستم سه نرخی با افزایش هزینه سوخت برای مصرفکنندگان غیرمجاز، انگیزه قاچاق را کاهش میدهد و منابع ملی را حفظ میکند. همچنین، این طرح با تخصیص هدفمند یارانهها به گروههشای نیازمند مانند رانندگان ناوگان حملونقل عمومی و کشاورزان، عدالت در توزیع منابع را تقویت میکند.
استفاده از فناوریهای نظارتی پیشرفته، مانند سیستم سپهان و GPS، امکان رصد دقیق مصرف سوخت را فراهم کرده و شفافیت را افزایش میدهد. این ابزارها، با ثبت پیمایش واقعی و اسناد حمل الکترونیکی، میتوانند از سوءاستفاده جلوگیری کنند. علاوه بر این، تشویق به مصرف بهینه سوخت از طریق نرخهای بالاتر برای مصرف مازاد، میتواند به کاهش مصرف کلی گازوئیل و بهبود پایداری منابع انرژی کمک کند.
با وجود مزایا، این طرح با چالشهای جدی مواجه است. اولین نقطه ضعف، عدم شفافیت در جزئیات اجرایی است. تا امروز نرخهای دقیق نیمهیارانهای و آزاد، میزان سهمیهها، و نحوه تخصیص آنها بهطور کامل اعلام نشده است. این ابهام میتواند اعتماد عمومی را تضعیف کرده و مقاومت اجتماعی را افزایش دهد. پیچیدگی اجرایی نیز یکی دیگر از نقاط ضعف است. اجرای این طرح نیازمند زیرساختهای دیجیتال قوی، هماهنگی بین دستگاهها، و نظارت گسترده است. در مناطق دورافتاده یا برای ناوگان قدیمی، این زیرساختها ممکن است ناکارآمد باشند.
همچنین، افزایش هزینه سوخت، بهویژه در نرخ آزاد، میتواند فشار اقتصادی بر بخشهای وابسته به گازوئیل مانند حملونقل و کشاورزی وارد کند. این موضوع، با توجه به تورم بالا در ایران، میتواند اثرات منفی گستردهای داشته باشد. در نهایت، تجربههای گذشته مانند اصلاح قیمت بنزین در سال1398 نشان میدهد که افزایش قیمت سوخت میتواند به نارضایتی اجتماعی و حتی اعتراضات منجر شود، بهویژه اگر اطلاعرسانی ضعیف باشد.
از منظر اقتصادی، سه نرخی شدن گازوئیل میتواند فشار بر بودجه دولت را کاهش دهد. یارانههای سنگین سوخت، سالانه میلیاردها دلار هزینه به دولت تحمیل میکنند. با تخصیص هدفمند یارانهها و فروش سوخت با نرخهای بالاتر به مصرفکنندگان غیرضروری، دولت میتواند منابع مالی را به بخشهای دیگر مانند زیرساخت یا خدمات عمومی هدایت کند و کاهش کسری بودجه دولت تا حدودی باعث امکان کنترل تورم شود. همچنین، این طرح میتواند درآمد جدیدی از طریق فروش گازوئیل با نرخ آزاد ایجاد کند.
در بخش اجتماعی، این سیاست میتواند عدالت در توزیع یارانهها را تقویت کند، زیرا گروههای هدف مانند رانندگان فعال و کشاورزان همچنان از نرخ یارانهای بهرهمند میشوند. از منظر زیستمحیطی، تشویق به مصرف بهینه سوخت میتواند انتشار گازهای گلخانهای را کاهش دهد، که با توجه به آلودگی هوای شهرهای بزرگ ایران، امری مثبت است. با این حال، تبعات منفی این طرح قابلتوجه است. در حوزه اقتصادی، افزایش قیمت گازوئیل میتواند هزینههای حملونقل و تولید را بالا ببرد، زیرا گازوئیل سوخت اصلی ناوگان کامیونها، اتوبوسها و ماشینآلات کشاورزی است. این امر به افزایش قیمت کالاهای اساسی، از مواد غذایی گرفته تا محصولات صنعتی، منجر شده و تورم را تشدید میکند.
در شرایطی که خانوارهای ایرانی با فشارهای اقتصادی ناشی از تورم و کاهش قدرت خرید مواجهاند، این افزایش هزینهها میتواند معیشت اقشار کمدرآمد را تهدید کند. در حوزه اجتماعی، نارضایتی عمومی یکی از بزرگترین خطرات است. تجربههای گذشته نشان داده که افزایش قیمت سوخت، بهویژه بدون بستههای حمایتی یا اطلاعرسانی مناسب، میتواند به اعتراضات گسترده منجر شود.
اعتصاب کامیونداران در سالهای گذشته نمونهای از این واکنشهاست. همچنین، عدم اعتماد عمومی به سیاستگذاریهای دولت، که ریشه در تجربههای ناکام قبلی دارد، میتواند پذیرش این طرح را دشوار کند. از سوی دیگر، اگر نظارت کافی اعمال نشود، ممکن است سهمیههای یارانهای در بازار آزاد فروخته شود و به قاچاق غیرمستقیم و فساد دامن بزند.
موفقیت این طرح به عوامل متعددی بستگی دارد. نظارت مؤثر با استفاده از فناوریهای دیجیتال، اطلاعرسانی شفاف، و ارائه بستههای حمایتی برای اقشار آسیبپذیر از عوامل کلیدی موفقیت هستند. اجرای تدریجی طرح، مثلاً با شروع از ناوگان حملونقل عمومی، میتواند مشکلات را شناسایی و اصلاح کند. با این حال، موانع جدی نیز وجود دارد.
ضعف زیرساختهای نظارتی در برخی مناطق، فشار اقتصادی موجود، و احتمال مقاومت اجتماعی، موفقیت طرح را تهدید میکنند. با توجه به تجربه اصلاح قیمت بنزین در سال1398، که به اعتراضات گسترده منجر شد، احتمال موفقیت این طرح بدون اقناع عمومی و حمایتهای مالی، متوسط تا پایین است. شاخصهای موفقیت شامل کاهش قابلتوجه قاچاق سوخت، ثبات قیمت کالاهای اساسی، و عدم بروز ناآرامیهای اجتماعی است. برای افزایش شانس موفقیت، دولت باید اقدامات زیر را در نظر بگیرد:
نخست، اعلام شفاف نرخها، سهمیهها و معیارهای تخصیص قبل از اجرا برای کاهش ابهام.
دوم، ارائه بستههای حمایتی مانند یارانه نقدی یا افزایش سهمیه برای رانندگان و کشاورزان بهمنظور کاهش فشار اقتصادی.
سوم، اجرای آزمایشی طرح در یک منطقه یا بخش خاص برای شناسایی مشکلات. چهارم، تقویت زیرساختهای نظارتی برای اطمینان از عملکرد سیستمهایGPS و اسناد الکترونیکی. در نهایت، اطلاعرسانی گسترده از طریق رسانهها برای توضیح مزایای طرح و کاهش نگرانیهای عمومی ضروری است.
طرح سه نرخی شدن گازوئیل در ایران، اگرچه با اهدافی مانند کاهش قاچاق و بهینهسازی یارانهها طراحی شده، با چالشهای جدی مواجه است. نقاط قوت آن شامل کاهش قاچاق، عدالت در توزیع یارانهها، و تشویق به مصرف بهینه است، اما نقاط ضعفی مانند عدم شفافیت، پیچیدگی اجرایی، و ریسک نارضایتی اجتماعی میتواند موفقیت آن را به خطر بیندازد.
تأثیرات مثبت شامل کاهش فشار بر بودجه دولت و بهبود پایداری زیستمحیطی است، اما تبعات منفی مانند افزایش تورم و نارضایتی عمومی قابلتوجه هستند. موفقیت این طرح به شفافیت، نظارت قوی، و حمایت از اقشار آسیبپذیر بستگی دارد. بدون این اقدامات، احتمال بروز تبعات منفی اقتصادی و اجتماعی بالاست.
منبع: هممیهن