نقد انیمه Vinland Saga؛ وایکینگهای انیمهای
انیمه Vinland Saga را صرفا به دلیل آنکه شنیده بودم تِمی وایکینگی دارد، در لیست خود برای تماشا گذاشتم و خیلی طول کشید تا نوبت به تماشایش برسد اما بعد از تماشا، بنظرم آمد که باید نقدش را نوشت چون در وضعیتِ فعلی دنیای انیمه چنین داستانی واقعا جایش خالی بود. نمیدانم که سریال Vikings را به تماشا نشستهاید یا خیر اما Vinland Saga را از دست ندهید.
انیمه Vinland Saga یک رویکرد رئال و بُرشی مناسب و حرفهای از تاریخ وایکینگها است. سریال Vikings که حول محور شخصیت تاریخی رگنار لاثبورگ (Ragnar Lothbrok) ساخته شده در مقایسه با انیمه Vinland Saga که حول محور تورفین کارلسِفنی (Thorfinn Karlsefni) که او هم شخصی تاریخی بوده، ساخته شده و چیزی کم ندارد جز قدرتی که انیماتورها در ساخت انیمه دارند اما تیمهای تولید فیلم در آن محدود هستند. Vinland Saga قرار است ما را با شخصی آشنا کند که قرار نیست جعلی باشد یا با مبالغهای زیاد از آن، داستان زندگی او اساطیری شود. بیایید در ادامه با من به نقد و بررسی انیمه Vinland Saga بپردازیم پس همراه ما باشید.
Vinland Saga شما را به سفری میبرد که از انتقام شروع میشود
مسیری که انیمه Vinland Saga طی میکند، بیشتر از آنکه شبیه به انیمهها باشد، مانند سریالهای غربی است. روند پیشرفت داستانی و روایت آن در ابتدا مرا به یاد سریال گیم او ترونز (Game of Thrones) میاندخت که شاید مثال اشتباهی باشد اما حقیقتی بود که صادقانه آن را مینویسم. داستانی که Vinland Saga سعی بر روایت آن دارد درواقع ماجراهایی است که در قرن یازدهم میلادی رخ داده و انیمه هم همان تاریخ را دنبال میکند. این اثر اکشن میزان مناسبی از مبارزه را به تصویر میکشد و بهخوبی سبکهای درام و روانشناختی خود را همراه با تاملات فلسفی ارائه میدهد. درواقع Vinland Saga قصد دارد با الهام از شخصیتهای تاریخیای مانند تورفین کارلسفنی و لیف اریکسون (Leif Erikson)، داستانی را تحویل دهد که در عین وفاداری به تاریخ، از تخیل برای تعمیق روایت بهره میبرد و با سوالاتی که برای شما میسازد، فلسفه خود را شکل میدهد.
داستان Vinland Saga همانطور که پیشتر هم گفتم، حول شخصی به نام تورفین است، کسی که پدرش جنگجویی افسانهای است و تورز (Thors Snorresson) نام دارد. داستان خیلی درام شروع میشود، اینطور که تورفین زمانی که کودک است، در مقابل چشمان پدرش به قتل میرسد آن هم توسط کسی که آسکلاد (Askeladd) نام دارد و مورد اعتماد پدرش بوده است. سرآغاز روایت این انیمه با تغییر اساسی در زندگی تورفین شروع میشود و این تراژدی، تورفین را به مسیری تاریک از انتقام سوق میدهد. البته آسکلاد رهبر باندی از وایکینگهای مزدور بوده و به همین دلیل تورفین به گروه او میپیوندد اما نه برای مزدوری یا طلا بلکه با هدف قدرتمندتر شدن و یافتن فرصتی برای دوئل با قاتل پدرش.
تورفین در این مسیر خوب پیش میرود و واقعا تبدیل به مبارزی کارآمد حتی برای آسکلاد میشود اما در دوئل، شرایط باب میلش پیش نمیرود. این دوئلی که گفته شد، نوعی مبارزه طلبی خاصی بود که در میان وایکینگها رواج داشت و هر کسی میتوانست فردی را (بدون در نظر گرفتن جایگاه) به این چالش دعوت کند، این نوع دوئل Holmgang نام دارد. در فصل اول شاهد آرک اول انیمه هستیم و جهانی را دنبال میکنیم که خشن و بیرحم است، جنگ، امری عادی محسوب شده و در کنار این موارد، غارت و خیانت هم بخشی از زندگی روزمره حساب میشود، دقیقا همانطور که روزگار وایکینگها را توصیف میکنند.
شما وقتی به تماشای Vinland Saga مینشینید، با صحنههای مبارزهای بسیاری روبهرو میشوید که دقت و جزئیات طراحی آن هنرمندانه به تصویر کشیده میشود. نبردها نفسگیر، خشن و بیرحمانه پیش میروند و میتوانند بهخوبی حس سنگینی را منتقل کنند اما چیزی که آرک اول را متمایز میکند، نمایش تاثیرات مخرب انتقام بر روان تورفین است. او که در ابتدای داستان کودکی شاد و کنجکاو بود حال به جنگجویی سرد و بیاحساس مبدل شده که زندگیاش در نفرت خلاصه میشود.
آرک دوم Vinland Saga که نامش آرک مزرعه (Farmland Arc) است، تغییری چشمگیر در ریتم و مضمون روایت رخ میدهد. حال دیگر تورفین مبارز یا مزدور نیست بلکه یک بردهی مزرعهای در دانمارک است و گذشتهاش و گناهانی که در راه انتقام مرتکب شده، دستوپنجهنرم میکند. اینجای داستان، دیگر خبری از اکشن نیست و داستان به درامی روانشناختی تبدیل میشود؛ حال در این بخش از روایت، Vinland Saga در تلاش است تا بخشش، صلح و معنای زندگی را کاوش کند.
اینجای داستان شخصی دیگر با نام اینار (Einar) وارد میشود که او هم بردهای دیگر است و به همین سبب دوست صمیمی تورفین میشود، درواقع او است که نقشی کلیدی این تحول را بازی میکند. رویکردی که انیمه در این بخش دارد، گفتوگوهای عمیق بین تورفین و اینار است که عمق فصل دوم را شکل میدهد. شاید طرفدار اکشن باشید اما این تغییر ریتم نشاندهندهی شجاعتی است که سازندگان دارند در اولویت دادن به رشد شخصیتها و پیامهای فلسفی که باید به مخاطب برساند.
میتوان به خوبی در داستان Vinland Saga چرخهی خشونت و تلاش برای شکستن آن را دید که دائما باعث میشد، من از خود بپرسم آیا بشر هیچگاه به صلح میرسد؟ خلاصه که چرخه نفرت Vinland Saga فکر کردن در مورد طبیعت بشری و امکان تغییر را میخواهد که بهوجود بیاورد. در کنار قدرت نمایی انیمه در روایت خود، روایت حاشیهای تاریخی از جمله زندگی وایکینگها، روابط سیاسی بین قبایل و تاثیر مسیحیت بر فرهنگ اسکاندیناوی هم بهخوبی به تصویر کشیده شده است و قرن یازدهم را خوب بازسازی میکند.
شخصیتها همانهایی هستند که میتپند
شخصیتهای Vinland Saga روح و جان این اثر هستند. تورفین به عنوان شخصیت اصلی قرار است سفری پیچیده از کودکی معصوم خود، به جنگجویی خشمگین و سپس به فردی در جستجوی صلح طی کند. در فصل اول او تحت تاثیر نفرت و ترومای از دست دادن پدرش است در نتیجه شخصیتی تکبعدیرا نمایش میدهد که تنها هدفش کشتن آسکلاد است. البته ضعف پرداختن به شخصیتها در انیمه وجود دارد و برخی شخصیتهای فرعی مانند اعضای گروه آسکلاد یا خانوادههای مزرعه در فصل دوم، پتانسیل بیشتری برای توسعه داشتند ولی داستان Vinland Saga بیش از حد بر شخصیتهای اصلی متمرکز شده و برخی خطوط داستانی فرعی را ناتمام رها میکند.
Vinland Saga در فصل دوم، تورفین را با قرار دادن در موقعیت بردهای که باید برای بقا تلاش کند، مجبور به شروع بازنگری در گذشتهاش میکند. لحظات زیادی است که او با خاطرات جنایاتش مواجه میشود. او در گفتوگو با اینار یا رویارویی با کابوسهایش، صحنههای عمیق روانشناختی انیمه را رقم میزند. این تحولی که بهتدریج و با ظرافت در Vinland Saga به تصویر کشیده شده، تورفین را به یکی از بهیادماندنیترین شخصیتهای انیمههای سینن تبدیل کرده است.
آسکلاد که شاید ضد قهرمان تلقی شود، کسی است که قهرمان داستان یعنی تروفین را بهخوبی پرورش میدهد. او ترکیبی از هوش، بیرحمی و گذشتهای غمانگیز است که انگیزههایش را عمق میبخشد، همچنین او نهتنها یک جنگجوی ماهر و استراتژیست باهوش است بلکه ذات شخصیتش به فرهنگ، تاریخ خود و ریشههای ولزیاش، عمیقا اهمیت میدهد. او طوری رفتار میکند که شما دائما درباره ماهیت واقعی او دچار تردید شوید و نظرم یکی از بهترین شخصیتهایی است که در Vinland Saga به تصویر کشیده شده است.
یکی از مرموزترین شخصیتهایی که در وینلند ساگا دیده میشود، کانوت (Canute) شاهزاده دانمارک است که او هم استادانه به تصویر کشیده شده است. او که در ابتدا ضعیف و ترسو به نظر میرسد، در طول داستان به پادشاهی جاهطلب و مصمم تبدیل میشود که تحول او در مواجهه با مفاهیم همچون قدرت، دین و مسئولیت، یکی از نقاط اوج را در فصل اول رقم میزند. اینار هم بهخوبی به تصویر کشیده شده و نماینده انسانهای عادی است که در چرخه خشونت گرفتار شدهاند.
اقتباس مانگایی تا اقتباس تاریخی وینلند ساگا
وینلند ساگا از وفادارانهترینها اقتباسها به مانگای خود است، مانگایی که ماکوتو یوکیمورا (Makoto Yukimura) آن را نگاشته. البته که تفاوتهایی بین انیمه و مانگا وینلند ساگا وجود دارد. فصل اول انیمه که آرک اول مانگا را پوشش میدهد، بهطرز شگفتانگیزی به منبع اصلی وفادار است. این وفاداری، به قدری قوی است که کلمه به کلمه، مکالمات فصل اول دقیقا از روی مانگا وینلند ساگا نوشته شده است. اینجاست که استودیو ویت (Wit Studio) قدرت خود را به نمایش گذاشته است چرا که مانگا را با آرتی فوقالعاده تبدیل به انیمه کرده است.
اما اقتباس فصل دوم که آرک مزرعه است، تغییرات زیادی نسبت به مانگا دارد که مهمترین آن افزودن صحنههای جدید برای عمق بخشیدن به رابطه تورفین و اینار است. این تفاوت اگرچه گفتوگوها را طولانیتر کرده است و عمق عاطفی به بخشیده اما به قیمت کندتر شدن ریتم داستان تمام شده است. فلشبکها هم حذف یا خلاصه شدند تا حال بیشتر روایت شود اینجاست که باید بگویم استودیوی مطرحی مانند ماپا (MAPPA) ناامیدکننده عمل کرده است.
شاید اختلاف دیگری که در مانگا و انیمه دیده شود، این است که مانگا به دلیل ماهیت گرافیکیاش، خشونت را با جزئیات بیشتری نشان میدهد اما انیمه برای آنکه مجوز رده سنی مدنظر خود را بگیرد و بتواند برای پخش تلویزیونی مناسب شود، این دست از صحنهها را تعدیل کرده است. این تعادل اما واقعا با کیفیت بوده چرا که حس و حال خشن دنیای وایکینگها تمام و کمال در آن وجود دارد، بدون کم و کاستی.
انیمه وینلند ساگا در اوج
جداً وینلند ساگا فراتر از یک انیمهی تاریخی یا اکشن ظاهر میشود و میتواند برای شما سوالات عمیقی درباره ماهیت انسان، جنگ و صلح بوجود بیاورد. اینکه آیا چرخهی پایانناپذیر خشونت قابل کنترل یا اتمام است، یا اینکه آیا شما توانایی بریدن چنین چرخهای را دارید؟ انیمه وینلند ساگا بهخوبی میتواند تاثیرات خشونت و انتقام را به تصویر بکشد اما در باقی موارد شاید علاقهای به خودنمایی نداشته است. فراموش نکنید که انیمه وینلند ساگا جایزه بهترین درام را در جشنواره کرانچیرول را بدست آورده و رتبه ۴۴ در سایت MyAnimeList را به خود اختصاص داده است.
انیمه وینلند ساگا یک حماسهی تاریخی و تا حد بالایی انسانی را به تصویر میکشد و داستانپردازیاش عمق واقعا بالایی دارد. جدا از بحث انیمه بودنش، این اقتباس تاریخیاش است که مطرح است، یک واقعهی تاریخی که با مضامین فلسفی، ترکیبی فوقالعاده را ارائه میدهد. در انتها تماشای این انیمه را به همه پیشنهاد میکنم، جزء افرادی که صرفا انیمه وینلند ساگا را به دلیل خشونت یا مبارزهاش میخواهند نگاه کنند. شما چطور فکر میکنید؟ نظرتان را با من و مجله بازار در میان بگذارید.
منبع: مجله بازار