نیلی بلاگ‌

این موجودات بدون مغز، می‌خورند، می‌خوابند و تولید مثل می‌کنند

ارسال شده توسط: امیرحسین کریم نژاد 07 خرداد 1404 ساعت 00:11

برخی از موجودات کره زمین طوری تکامل یافتند که می‌توانند بدون مغز تمام کارهای خود از جمله خوردن، خوابیدن و تولید مثل را انجام دهد. چطور چنین چیزی ممکن است و راز موفقیت آنها در چیست؟

انسان معمولا تمایل دارد که خود را به عنوان مرکز همه امور و نمونه برجسته و موفق تکامل بداند. گرچه نگاهی به موجودات بدون مغز سبب می‌شود که در باور خود تجدید نظر کنیم. بررسی زندگی این جانداران قطعاً سبب حیرت شما خواهد شد.

فهرست مطالب

تکامل عجیب موجودات بدون مغز؛ الگویی خاص برای آینده انسانانسانانسان

آیا تاکنون به اسفنج دریایی دقت کرده‌اید؟ آنها در میان جانداران با بیشترین طول عمر قرار می‌گیرند. قدیمی‌ترین اسفنج دریایی که ما می‌شناسیم به ۴۵۰۰ سال پیش برمی‌گردد. جالب است بدانید که آنها از ۷۵۰ میلیون سال پیش نیز در کره زمین حضور داشتند. کاملا مشخص است که آنها راز ماندگاری در جهان را کشف کردند. هرچند این کشف مهم بدون مغز حاصل شده است.

اسفنج دریایی را می‌توان یکی از ساده‌ترین موجودات جهان نامید. آنها هیچ اندامی ندارند. اگر مسیر تکاملی موجودات زنده را دنبال کنید، متوجه می‌شوید که آنها صرفاً با کنار هم قرار گرفتن ۱۸ نوع سلول به وجود آمده‌اند. تا پیش از شکل‌گیری اسفنج دریایی اکثر موجودات کره زمین تک سلولی بودند. در واقع برای میلیاردها سال این وضعیت کاملاً عادی تلقی می‌شد. هرچند ناگهان حیات به این نتیجه رسید که باید اتفاقی جذاب رخ دهد.

آشنایی با موجودات بدون مغز

تمامی جانوران و حتی انسان از همان اسفنج دریایی تکامل یافتند. با وجود این، اسفنج دریایی ثابت می‌کند که موجودات زنده می‌توانند بدون نیاز به مغز یا سیستم عصبی نیز موفق شوند. اکثر موجودات بدون مغز در دریا هستند. برخی از آنها به کندی حرکت می‌کنند و برخی دیگر نیز در یک مکان ثابت حضور دارند.

گیاه عجیبگیاه عجیب

موجوداتی مثل ستاره دریایی، عروس دریایی، مرجان، خیار دریایی و صدف مغز ندارد. هرچند آنها بدون هیچ مشکلی به زندگی خود ادامه می‌دهند و حتی نیازی به داشتن مغز نیز احساس نمی‌کنند.

چگونگی زنده ماندن بدون یک اندام حیاتی

چطور موجودات بدون مغز موفق می‌شوند در جهانی به این بزرگی دوام بیاورد؟ آنها چطور می‌توانند غذا پیدا کنند؛ از شکارچیان اجتناب می‌کنند و می‌فهمند نباید به محیط خاصی نزدیک شوند؟ می‌توان سوال‌های زیادی را در این زمینه مطرح کرد. برای پاسخ به آنها باید بدانید که زندگی این جانداران بسیار ساده‌تر از چیزی است که فکر می‌کنید.

آنها مجبور نیستند در طول روز کار خاصی انجام دهند. تنها در یک مکان می‌مانند، اندکی غذا می‌خورند و زمانی هم سراغ تولید مثل می‌روند. البته در این میان زندگی جنسی پنهان جانوران نیز سبب شده دانشمندان متعجب شوند.

بیایید تصور کنیم که این جانوران ساده به مغز مجهز شده‌اند. آیا همه‌چیز به‌خوبی پیش می‌رود؟ مغز انرژی بسیار زیادی از بدن طلب می‌کند. در نتیجه اکثر این جانوران نمی‌توانند پس از اضافه شدن مغز زنده بمانند، مگر آنکه تا حد زیادی سبک زندگی خود را تغییر دهند.

موجودات بدون مغزموجودات بدون مغز

به عنوان نمونه سبک زندگی ستاره دریایی را بررسی می‌کنیم. در این جانور به جای مغز یک سیستم عصبی غیرمتمرکز وجود دارد. به صورتی که هر کدام از بازوهای جانور به صورت مستقل عمل می‌کنند. ستاره دریایی در هنگام حرکت ابتدا یکی از پاهای کوچکی که در زیر بازوهای خود دارد را تکان می‌دهد. سپس سایر پاها نیز حرکت را تشخیص داده و به صورت جداگانه تصمیم می‌گیرند که در همان جهت بروند.

در واقع سیگنال‌های عصبی هستند که به ستاره دریایی اجازه حرکت، تغذیه و انجام سایر فعالیت‌های ضروری را می‌دهند. در موجودات ساده بدون مغز اصلاً نیازی به وجود این ارگان احساس نمی‌شود. همین که یک سیستم عصبی بتواند پیام‌ها را به قسمت‌های مختلف بدن برساند کفایت می‌کند. بله طبیعتاً زندگی موجودات بدون مغز پر از خنده، موسیقی و هنر نیست. هرچند همین که می‌توانند از نقطه A به نقطه B رفته و غذا بخورند برای آنها کافی است.

توانایی‌های شگفت‌انگیز موجودات بدون مغز

عروس دریایی دارای گروهی از اعصاب است که به نام حلقه عصبی شناخته می‌شوند. آنها همانند مغز متمرکز نیستند، اما عملکرد مشابه به مغز دارد. به عنوان مثال این حلقه‌های عصبی می‌توانند تغییرات محیطی مثل دما، شوری، ارتعاشات و جریان آب را متوجه شوند. همین اعصاب نیز به عروس دریایی در جلوگیری از خطر و رسیدن به شرایط مطلوب کمک می‌کند.عروس دریاییعروس دریایی

آنها حتی به گروهی از پایان‌های عصبی به نام روپالیا مجهز هستند که امکان تشخیص نور و حفظ وضعیت عمودی را به جانور می‌دهد. بیشتر بسیاری تصور می‌کردند که موجودات بدون مغز مثل عروس دریایی صرفاً به چیزی عادت کرده و آن را در زندگی خود تکرار می‌کند. گرچه جالب است بدانید که آنها نیز در زمینه یادگیری تدایی گرانه موفق هستند.

البته که یادگیری تداعی‌گرانه بیشتر در موجودات پیچیده‌تری مثل گربه دیده می‌شود. اینکه مثلاً پس از چند بار شنیدن صدای باز شدن ظرف غذا و خوردن از آن جانور متوجه می‌شود که باید پس از شنیدن صدا خود را سریع به صاحبش برساند.

هوش عروس دریایی

دانشمندان می‌خواستند متوجه بشوند که آیا یادگیری تداعی‌گرانه در عروس دریایی نیز وجود دارد یا نه. به همین خاطر در یک آزمایش جالب دیواره‌های آکواریوم را طوری نقاشی کردند که شبیه جنگل‌های مانگرو به نظر برسد. ریشه‌های سبز رنگ با کنتراست روشن و تیره نیز سبب می‌شدند که عروس دریایی کارائیب آنها را تشخیص دهد.موجودات بدون مغزموجودات بدون مغز

عروس دریایی سریع به سمت ریشه‌ها حرکت و با بدنه کناری برخورد کرد. گرچه خیلی زود جانور متوجه شد که ریشه‌های خیالی سبب درد و ناراحتی می‌شوند. در نتیجه از آنها اجتناب کرد. شاید چنین چیزی برای انسان یا گربه چیز مهمی نباشد، اما برای یک جانور بدون مغز شگفت‌آور است. آيا ممکن است در یک سطح خاص حیوانات فکر و احساس داشته باشند؟

شقایق دریایی و کپک مخاطی

شقایق‌های دریایی نیز در هنگام مواجهه با محرک‌های نوری و الکتریکی نشانه‌هایی از یادگیری تداعی‌گرانه را نشان دادند. پس از گذشت مدتی آنها متوجه شده بودند که نور به‌معنی دریافت شوک الکتریکی است. در نتیجه با مشاهده نور خود را جمع می‌کردند. در واقع آنها حتی بدون مغز متوجه شده بودند که باید از یک چیز مشخص اجتناب کنند.

علاوه بر این، شقایق‌های دریایی معمولا نسبت به مهاجهان رفتار خصومت‌باری دارند. گرچه اگر یک شقایق دریایی که کلون ژنتیکی است را در نزدیکی آنها قرار دهید، پس از چند تعامل رفتار تغییر می‌کند. آنها هم‌نوع خود را تشخیص داده و آرام می‌گیرند.موجودات بدون مغزموجودات بدون مغز

از جمله شگفت‌انگیزترین جانوران بدون مغز می‌توان به کپک مخاطی اشاره کرد. طبیعتا انتظار نداریم که یک موجود تک‌سلولی توانایی خاصی داشته باشند؛ اما آنها می‌توانند از یک هزارتو بگذرند. در واقع کپک‌های مخاطی در شرایط سخت کنار همدیگر قرار می‌گیرند و ساختار چندسلولی را شکل می‌دهند.

دانشمندان آنها را در یک سمت هزارتو و مقداری غذا را در سمت دیگر قرار دادند. کپک مخاطی پخش شده و تمامی راه‌ها و بن‌بست‌ها را پر می‌کند. وقتی که احساس کرد در نزدیکی غذا قرار دارد، تمام بخش‌ها جمع می‌شوند و فقط در کوتاه‌ترین مسیر باقی می‌مانند. در واقع آنها می‌خواهند با اینکار به دیگر کپک‌های مخاطی مسیر رسیدن به غذا را نشان دهند. چنین کاری از موجودات بدون مغز واقعا عجیب است.

جالب‌تر اینکه ممکن است یک کپک مخاطی به‌نحوی متوجه شود که باید از چیزی اجتناب کند. وقتی در کنار یک کپک مخاطی دیگر قرار می‌گیرد، او هم یاد می‌گیرد که باید همین کار را انجام دهد. آنها چطور این دانش را بدون داشتن مغز منتقل می‌کنند؟

موجودات بدون مغزموجودات بدون مغز

کپک‌های مخاطی همچنین موفق شده‌اند در مسئله دستگاه بازی دو دستی موفق ظاهر شوند. مسئله‌ای که پیشتر تصور می‌شد فقط جانوران دارای مغز توانایی درک آن را دارند. در این مسئله فرد در برابر دو دستگاه بازی قرار می‌گیرد. شما باید دستگاهی را انتخاب کنید که بیشترین جایزه را می‌دهد. هرچند اطلاعاتی در رابطه با آنها ندارید. در هر نوبت تصمیم‌گیری باید بین بازی با دستگاهی که به شما جایزه داده و امتحان کردن دستگاه جدید برای دریافت جایزه بیشتر یکی را انتخاب کنید.

بیشتر بخوانید

مسئله چندان پیچیده و عجیب نیست؛ اما می‌تواند برای جانوران بدون مغز چالش بسیار بزرگی باشد. کپک مخاطی با دو گزینه مواجه شد. در یکی از آنها مسیر به غذایی با ارزش ختم می‌شد و در مسیر دیگری غذایی اندک در برابر جانور ظاهر می‌گشت. کپک مخاطی پس از مدتی کوتاه متوجه شد که فقط باید سراغ مسیری برود که به غذای زیاد منتهی می‌شود. در واقع هر دو مسیر را بررسی کرده و مسیر بهتر را انتخاب کرد.

زندگی انسان بدون مغز

ما می‌دانیم که بسیاری از جانوران از مغزهای نسبتا ابتدایی بهره می‌برند. برخی از آنها نیز اصلا به مغز نیاز ندارند. آيا انسان نیز می‌تواند بدون مغز زنده بماند؟

در سال ۲۰۰۳ مردی به یک دکتر عصب‌شناس از دانشگاه مارسی مراجعه و درخواست کرد که مغز او اسکن شود. دکتر در کمال تعجب متوجه شد که درون جمجمه مرد تقریبا چیزی به‌نام مغز وجود ندارد. فضای داخل آن تا حد زیادی با مایع‌ مغزی-نخاعی پر شده بود و تنها اندکی بافت دیده می‌شد. این مرد ۴۴ ساله به‌عنوان کارمند یکی از ادارات دولتی مشغول کار بود. کاملا مشخص بود که هوش او پایین‌تر از میانگین عادی است؛ اما مرد یک زندگی معمولی داشت و کاملا هم خوشحال به‌نظر می‌رسید.انسانانسان

در واقع مرد از یک بیماری خاص به‌نام هیدروسفالی یا آب‌آوردگی مغز رنج می‌برد. اگر پس از این بیماری فرد حتی تا ۵ درصد از بافت مغز خود را حفظ کند، می‌تواند یک زندگی عادی را پیش گیرد. در یک مورد مردی جوان با لایه‌ای از مغز به‌ ضخامت تنها یک میلی‌متر موفق شده بود در تست IQ امتیاز ۱۲۶ را به‌دست بیاورد.

موارد بسیار دیگری نیز دیده شده است که فرد توانسته با نیمی از مغز خود یا بخش اندکی از آن یک زندگی عادی را تجربه کند. در واقع تا زمانی که ساقه مغز آسیب نبیند، احتمال این وجود دارد که انسان بتواند مسئله را مدیریت کند. در این حالت می‌توان انسان را نیز به موجودات بدون مغز نزدیک دانست!

منبع خبر

برچسب ها : ، ،

مطالب مشابه را ببینید!