مروری بر سریالهای مهمی که با تمرکز روی مشکلات شهری و آسیبهای اجتماعی ساخته شدهاند به بهانه پخش «یزدان»؛ زیر پوست شهر
به بهانه پخش سریال «یزدان» از شبکه سه، مروری داریم بر هفت سریال مهمی که با تمرکز روی مشکلات و آسیبهای اجتماعی و شهری ساخته شدهاند.
یزدان | 1404
«یزدان» تلاش داشت معضلات کلانشهر تهران را به تصویر بکشد.
«یزدان» یکی از سریالهایی است که این روزها با موضوع مشکلات شهری و بحث آسیبهای اجتماعی در سطح شهر تهران روی آنتن رفته است. در این سریال یکی از ماموران مدیریت شهری به نام عماد با بازی پژمان بازغی، در هر قسمت با یکی از مشکلات شهری و اجتماعی روبهرو میشود. نکته مهم درباره «یزدان» این است که با مشکلاتی نظیر بحث کودکان کار و پدیده تکدیگری تا مافیای سدمعبر و زباله و … بهصورت گسترده روبهرو میشود. به این معنا که پرونده مشکلات در طول سریال بسته نمیشود و ما مرحله به مرحله در همراهی با عماد و پسرش امیرعلی با این آسیبها، عوامل ایجاد شدن آنها و چگونگی رفعشان پیش میرویم.
کته مهم دیگر اینکه در «یزدان» به ریشه این آسیبها هم پرداخته میشود. مثلا کاراکتر یزدان که قسمت ابتدایی به عنوان کودک کار معرفی میشود، در طول سریال بهصورت مداوم حضور دارد. ما اطلاعاتی درباره مشکلات خانوادگی او در گذشته و دلایلی که او را به ورطه فروش مواد کشانده است، آشنا میشویم. سریال در بحث مافیای زباله هم تنها به یک جنبه ورود نمیکند و ابعاد مختلف این پدیده را مدنظر قرار میدهد. بدون توجه به نقدهایی که میتوان به سریال وارد دانست، «یزدان» به لحاظ داشتن نگاهی همهجانبه به مسئله آسیبهای اجتماعی و شهری، اثری قابلقبول به حساب میآید.
ملکه گدایان | 1400
حسین سهیلیزاده در «ملکه گدایان» بازهم سراغ کودکان کار و ماجرای متکدیان رفت.
حسین سهیلیزاده بعد از موفقیت «آوای باران» تصمیم گرفت بار دیگر دست روی این سوژه بگذارد و آن را به شکلی دیگر در سریال «ملکه گدایان» پیش ببرد. این سریال در شبکه نمایش خانگی تولید شد و دست کارگردان برای نشان دادن برخی آسیبها بازتر بود. در «ملکه گدایان» با کودکانی روبهرو بودیم که به اسم تکدیگری یا فروش آدامس و سیگار، سر چهارراهها مواد میفروختند و گهگاه گیر میافتادند. سردسته این بچهها برای سود بیشتر آنها را به هر کاری وا میداشت و فقط یکی از اعضای با سابقه آنجا بود که در دفاع از بچهها مقابل قدرت اصلی میایستاد. در «ملکه گدایان» جدای از پدیده تکدیگری، به بحث باندهای قاچاق دختران هم نگاهی جدی داشت. «ملکه گدایان» با وجود اینکه اثری پرمخاطب به نظر میرسید، جزو سریالهای موفق شبکه نمایش خانگی نبود.
محکومین | 1396
«محکومین» در میان سریالهایی که با موضوع معضلات اجتماعی ساخته شد سوژه جذابی داشت.
سید جمال سیدحاتمی، بعد از موفقیت فیلم اجتماعی «لاک قرمز» در سینما در دومین تجربه کارگردانیاش در سال 1396 سراغ ساخت مجموعه اپیزودیک «محکومین» رفت. اپیزودهای این مجموعه بهنحوی با قانون مجازات جایگزین که سال 1394 تصویب شده بود ارتباط داشت. درواقع ترکیبی از 30 داستان بود که در کنار موضوع مجازات جایگزین، هربار به یک مقوله اجتماعی هم میپرداخت. اکثر سوژهها جدید و قابل تأمل بودند و با فضای شهر تهران ارتباط داشتند. با توجه به واقعی بودن سوژهها، بیشتر آنها آثاری تلخ به نظر میرسیدند. به همین دلیل هم برای کاستن از حجم تلخی، سعی کرده بودند در نقطه پایانی اتفاق خوشایندی رخ دهد که در بعضی موارد باورپذیر نبود.
دیوار شیشهای | 1395
«دیوار شیشهای» سعی داشت داستان آدمها در ارتباط با مسائل و مشکلات جامعه را به تصویر بکشد.
سریال «دیوار شیشهای» به کارگردانی راما قویدل، نوید میهن دوست و احمد معظمی هم اثری مرتبط با آسیبهای اجتماعی و مشکلات شهری بود. سریال ساختار متفاوتی داشت. برنامهای به نام دیوار شیشهای با حضور یک مجری به نام فرهاد با بازی مجید واشقانی ضبط میشد و مجری هربار به واسطه حضور یک مهمان، وارد گفتوگو درباره یک ماجرا یا مشکل میشد. پس از پخش اولین قسمت، فردی ناشناس پیغامی تهدیدآمیز به برنامه ارسال میکرد و به فرهاد میگفت که اگر به حرفش گوش ندهد مسئلهای را از دوران دانشجویی برای همه فاش خواهد کرد. فرهاد از ترس برملا شدن این راز و آسیب به زندگی زناشویی و شهرتش، تصمیم میگرفت به این فرد حقالسکوت پرداخت کند. علاوه بر این مسئله اصلی که در پسزمین اپیزودها در جریان بود، فرهاد در هر برنامه با مشکلات و آسیبهای اجتماعی مرتبط با قصه مهمانها هم بهنحوی درگیر میشد.
آوای باران | 1392
«اوای باران» به مساله کودکان کار و متکدیان ورود کرد.
«آوای باران» به کارگردانی حسین سهیلیزاده یکی از شناختهترین سریالهایی است که با موضوع آسیبهای اجتماعی ساخته شده. داستان این سریال در دو مقطع زمانی دهه هفتاد و نود روایت میشود. ماجرای اصلی سریال در رابطه با خانوادگی مردی به نام طاها ریاحی است؛ فردی که به خاطر یک پاپوش، مدتها از دخترش دور میماند. از طریق دختر این کاراکتر است که ماجرا به سمت پدیده تکدیگری و آسیبهای اجتماعی میرود. البته خود عوامل سریال همان زمان اعلام کردند ماجراها کاملا تخیلی است و ارتباطی با زندگی واقعی کودکان کار ندارد اما بهرحال از روی برخی واقعیتها وام گرفته شده است. از آنجایی که زیست کودکانی که در چنین شرایطی زندگی میکنند بسیار تلخ است، تصمیم گرفتهاند صرفا بخشی از آن را در داستان استفاده کنند.
بچههای خیابان | 1382
سال 1382 همایون اسعدیان مجموعه تلویزیونی «بچههای خیابان» را با همراهی کارگردانهایی مثل اصغر هاشمی، بهروز افخمی و رسول صدرعاملی تولید کرد. طرح اصلی براساس رفتار و کردار بچههای بزهکار کانون اصلاح و تربیت نوشته شده بود. دوراقع محور اصلی داستان با تمرکز روی زندگی یک نویسنده پیش میرفت و در هر اپیزود به داستانی در رابطه با کودکان خیابانی میپرداخت. یکی از ویژگیهای سریال این بود که علاوه بر بازگو کردن معضلات شهری و آسیبهای اجتماعی، سعی میکرد به برخی از راهها امکانات موجود برای ساماندهی این مشکلات هم بپردازد.
داستان یک شهر | 1378
«داستان یک شهر» یکی از صریحترین سریالها درباره معضلات اجتماعی و شهری بود.
اصغر فرهادی سال 1378 بعد از ساخت دو مجموعه «چشم به راه» و «مجمتمع مسکونی فرخ و فرج»، اولین قدم مهم کارگردانیاش را با «داستان یک شهر» برداشت. این سریال در ادامه موج موفقیت برنامه تخصصی «درشهر» در شبکه تهران ساخته شد. فرهادی در این مجموعه، چند بازیگر جوان را دورهم جمع کرد و یکجورهایی اتفاقهای پشتپرده تحریریه تیم «در شهر» را بازسازی کرد. او در این مجموعه روی سوژههای اجتماعی و آسیبهایی دست گذاشت که تا پیش از آن خیلی از کارگردانها جرئت پرداختن به آن را در تلویزیون نداشتند. برای همین هم سریال جذابیت زیادی داشت و در زمان پخش با استقبال فراوانی روبهرو شد. در ادامه موفقیت «داستان یک شهر»، فرهادی سه سال بعد، دوباره یک سری جوان را دور هم جمع کرد و «داستان یک شهر2» را کارگردانی کرد و بعد از آن سراغ کارگردانی سینما رفت و «رقص در غبار» را ساخت.
منبع: فیلم نیوز