تصاویر؛ از ایران تا آلمان با منصوری؛ داستان برندی که ثروتمندان برایش سر و دست میشکنند
فلسفه برند و مأموریت شرکت
در آغاز دههی ۲۰۰۰ شخصیسازی خودرو غالباً به چند قطعه تزئینی یا تغییرات سطحی محدود میشد و از طرفی برابوس، کارلسن، اشنیتزر، تکآرت، گامبالا، ABT و بسیاری دیگر، انواع خودروهای آلمانی را بهینهسازی میکردند.
به همین دلیل او تصمیم گرفت با جسارت، سراغ مدلهایی برود که برای اغلب شرکتهای تیونینگ دنیا دور از دسترس بهنظر میرسید.
منصوری بخشی از بازار را هدف قرار داد که سایر رقبا جسارت ورود به آن را نداشتند
همین جاهطلبی بیپروا، پایههای ثابت برندی شد که نهتنها به موفقیتی مالی دست یافت، بلکه قواعد بازی را در صنعت تیونینگ خودروهای لوکس از نو تعریف کرد.
از همان ابتدا، پروژههای منصوری با همکاری نزدیک با خودروسازان خاصپسند، طراحان داخلی، مهندسان فیبر کربن و متخصصان پرفورمنس شکل گرفت. درحالیکه بسیاری از تیونرها به دنبال خریداران عامپسند بودند، منصوری مسیر مخالف را پیش گرفت: تمرکز بر افراد سختپسند و خبرهای که میخواستند بوگاتی، فراری یا بنتلیشان نسخهای بیبدیل و تکرارنشدنی باشد.
این نگاه، ریشه در همان فلسفهی سفارشیسازی سطح بالایی داشت که پیشتر تنها در «خانههای مد اوت کوتور» به چشم میخورد.
جایی که تیونرهای دیگر معمولاً بین «زیبایی» و «عملکرد» یکی را انتخاب میکردند، منصوری مصمم بود هر دو را در کنار هم ارائه دهد، یعنی آمیختن مهندسی پیشرفته باشکوه طراحی. همین ترکیب منحصربهفرد، فرمول اولیهی موفقیت برند را شکل داد:
تعهد خدشهناپذیر به متریالهای لوکس، خلاقیتی بدون مرز و مشتریانی که به دنبال فردیت، تمایز و نمایش جایگاه بودند.
شخصیت کوروش منصوری از برندش متمایز نیست. او عاشق جزئیات است، شم بینظیری در انتخاب رنگ و بافت دارد و در مصاحبههای بسیار معدودش تأکید میکند که هر پروژهی Mansory باید طوری باشد که مشتری، خودرو را به چشم یک جواهر ببیند.
لوکس، تهاجمی، متفاوت: زبان طراحی منصوری
زبان طراحی این برند، نه با متر و خطکش طراحی صنعتی سنجیده میشود و نه با اصول سنتی زیباییشناسی. منصوری خودرو نمیسازد، بلکه بیانیه صادر میکند و هر بیانیهاش یا عاشق پیدا میکند، یا دشمن.
فلسفهی طراحی منصوری عمدتاً با ۳ اصل تعریف میشود:
اغراق بهمثابه هویت
منصوری از اغراق نمیترسد و برعکس، آن را یکی از ابزارهای کلیدی خود میداند. چه در طراحی بیرونی، چه داخلی. سپرهای جلو و عقب معمولاً کاملاً بازطراحی میشوند تا ظاهری تهاجمیتر، خشنتر، و گاه حتی جنگجویانه به خودرو بدهند. خطوط بدنه تیزتر و برجستهتر از نسخهی کارخانهایاند. گاهی پنجرهها بازطراحی میشوند و در برخی پروژهها اصلاً نشانی از پنجرهی جلوی اورجینال باقی نمیماند.
برند با آغوش باز از این دوگانگی بازخوردها استقبال کرد. شعار نانوشتهشان این بود: «هر تبلیغی، خوب است». پس بدون لحظهای تردید، سراغ رنگهای غیرمعمول و کیتهای بدنهی نامتعارف رفتند و هیچگاه از امضای طراحی خود عقب ننشستند.
منتقدان، منصوری را به زیادهروی و بیپروایی در طراحی متهم میکنند و میگویند او روح خودروهای اصلی را میکُشد
با گذشت زمان، شرکتی که در ابتدا کارگاهی کوچک بود، به پدیدهای جهانی تبدیل شد. کلید این رشد، پایبندی به همان زبان بصری بود که وفاداری مشتریان ممتاز و پرمنفعت را نیز برای منصوری تضمین کرد.
یکی از بارزترین نمودهای هویت برند را زمانی میبینیم که این شرکت لوگوی خود را جایگزین برند سازنده میکند تا تمایز محصولات خود را نسبت به نمونههای اصلی نشان دهد. معدود غولهای تیونینگ جهان نظیر منصوری، برابوس، کارلسون و چند شرکت دیگر، بهحدی از کیفیت و استاندارد در محصولات خود رسیدهاند که از تولیدکنندگان اصلی، مجوز دخل و تصرف در نماد تجاری را دریافت کردهاند.
عملکردی فراتر از تجمل: جایی که مهندسی، طراحی را همراهی میکند
بسیاری از منتقدان، منصوری را صرفاً برندی پرهیاهو میدانند که روی ظاهر تمرکز دارد. اما این تصور فقط نیمی از واقعیت را منعکس میکند. اگرچه کیتهای بدنهی چشمگیر و کابینهای مجلل تیتر خبرها را میدزدند، ولی آنچه در زیر پوست این خودروها جریان دارد، به همان اندازه عظیم و حسابشده است.
منصوری، سرمایهگذاری سنگینی در حوزهی تیونینگ فنی انجام داده و بسیاری از پروژههایش با تقویتهای قابلتوجهی در قدرت پیشرانه همراهاند:
از تبدیل یک پلتفرم ۵۰۰ اسببخاری به غول ۷۰۰ اسببخاری گرفته، تا اضافهکردن پیچیدگیهای آئرودینامیکی که در سرعتهای بالا واقعاً معنا پیدا میکنند. از توربوشارژرهای اصلاحشده و اینترکولرهای بزرگتر گرفته تا مپینگهای سفارشی ECU، هیچ گوشهای از سیستم مکانیکی خودرو نیست که در منصوری بازنگری نشود.
عملکرد منصوری علاوه بر طراحی، در بخش ازتقای فنی خودرو نیز خیرهکننده است
این تعهد همزمان به طراحی و مهندسی، بخشی از همان راز موفقیتی است که برند را به اوج میرساند. مشتریای که چند صدهزار یورو برای بازطراحی یک رولزرویس یا لامبورگینی با بدنهای تمامکربن پرداخت میکند، هیچگونه سازش یا نیمهکارهبودن را نمیپذیرد.
مهندسان و رانندگان تست برند منصوری، هر پروژه را بادقت تمام آزمایش میکنند تا نهتنها به سطح استاندارد شرکت سازنده برسند، بلکه از آن فراتر بروند. به همین دلیل است که ادعای برند مبنی بر ارائهی «بهترینهای هر دو دنیا»؛ یعنی هم از نظر شکوه بصری و هم از نظر عملکرد واقعی، با رضایت مشتریانش طنینانداز میشود.
کارخانهها و کارگاههای شرکت
منصوری در حال حاضر ۲ کارخانه تولید قطعات فیبر کربن در جمهوری چک و ۳ کارگاه اصلی در آلمان و سوئیس دارد. مراکز مستقر در جمهوری چک مسئول تولید اجزای فیبر کربن در اتوکلاوهای اختصاصی هستند، درحالیکه کارگاههای براند (آلمان)، زومیکون (سوئیس) و مانهایم (آلمان) به پروتوتایپ، تیونینگ، مونتاژ نهایی و تزیینات داخلی اختصاص یافتهاند.
منصوری بهعنوان یکی از معدود شرکتهای تیونینگ دنیا شناخته میشود که تمامی اجزای کار خود را بهطور مستقل و در خانه انجام میدهد. همچنین دپارتمانها مختلف این شرکت بهزیبایی با یکدیگر سازگار و مکملاند:
درکارخانه اصلی قطعات فیبرکربن به رنگهای سفارشی تولید میشوند و با دپارتمانهای چوب و کامپوزیت در هماهنگی کامل کار میکند. این همکاری بین بخشها منجر به خلق ترکیبهای بینظیری مانند داشبوردهای چوبی-کربنی میشود که نشان تجاری منحصربهفرد منصوری است.
دپارتمان چرم و خیاطی منصوری، قلب هنری این شرکت محسوب میشود. اینجا صنعتگران ماهر با دستهای هنرمند و ماشینهای برش CNC، طرحهای پیچیدهای را اجرا میکنند که بدون این فناوریها غیرممکن مینمود. صندلیها، داشبوردها و تزئینات داخلی خودروهای منصوری، شاهکارهایی از دقت و خلاقیت هستند.
دپارتمان تولید رینگ نیز یکی از سودآورترین بخشهای منصوری است. بیش از ۳۰ طرح انحصاری و ثبتشده رینگ از آلومینیوم و فیبرکربن در این بخش تولید میشود که علاوه بر استفاده در خودروهای سفارشی، به صورت مستقل نیز به فروش میرسند.
فرمان برای منصوری فقط یک قطعه نیست، بلکه بوم هنری است. این شرکت برخلاف غولهایی چون برابوس، بخش ویژهای را صرفاً برای طراحی فرمانهای اختصاصی ایجاد کرده است. فرمانهای منصوری با حفظ تمام قابلیتهای الکترونیکی اصلی، ظاهری کاملاً متفاوت و هماهنگ با فضای داخلی خودرو دارند.
فرایند تیونینگ منصوری چگونه انجام میشود؟
تیونینگ خودرو به شیوهی منصوری، در مراحلی ظریف و پیچیده پیش میرود و مهارت انسانی پایاپای فناوری در تکامل آن نقش دارد:
۱) اسکن سهبعدی خودرو با فناوریهای پیشرفته
وقتی یک خودروی لوکس وارد کارگاه منصوری میشود، اولین کار اسکن سهبعدی دقیق آن است. تیم فنی خودرو را در اتاقی با نور و دمای کاملاً کنترلشده قرار میدهد و با استفاده از دوربینهای فوتوگرامتری، هر میلیمتر از بدنه را ثبت میکند.
اسکنرهای پیشرفته StereoScan neo با نور ساختاریافته، میلیونها نقطه از بدنه را در هر ثانیه برداشت میکنند. برای سطوح براق یا کرومی، از اسپریهای مخصوص ماتکننده استفاده میکنند تا دقت اسکن بالاتر برود.
نرمافزار OptoCat تمام این دادهها را یکپارچه میکند و مدلی سهبعدی میسازد که پایه تمام طراحیهای بعدی خواهد بود. این فناوری پیشرفته، زمان طراحی را تا ۳۰ درصد کاهش میدهد و دقت قطعات را به طرز شگفتانگیزی بالا میبرد.
۲) طراحی دیجیتال؛ آیرودینامیک به سبک منصوری
پس از اینکه مدل دقیق خودرو مشخص شد، طراحان شرکت دستبهکار میشوند و با تمرکز بر خطوط تهاجمی و مدرن، قطعات الحاقی را در نرمافزارهای CAD طراحی میکنند. هر منحنی و زاویه باهدف بهبود آیرودینامیک و افزایش نیروی روبهپایین طراحی میشود.
طراحی دیجیتال، تست در محیطهای شبیهسازی شده و پرینت سه بعدی نمونههای اولیه، بین ۲ تا ۳ ماه زمان میبرد.
طرحها در محیطهای شبیهسازی مورد آزمایش قرار میگیرند تا عملکرد آیرودینامیکی آنها در سرعتهای مختلف بررسی شود. پس از تأیید طرحها، نوبت به ساخت نمونههای اولیه با پرینتر سهبعدی میرسد تا میزان انطباق و ارگونومی آنها روی خودرو آزمایش شود.
در پروژههای پیچیدهای مثل لامبورگینی هوراکان استراتو، مهندسان چندین نسخه پروتوتایپ مختلف میسازند تا از کیفیت و عملکرد هر قطعه مطمئن شوند. این مرحله معمولاً بین ۲ تا ۳ ماه زمان میبرد.
۳) تولید قطعات فیبر کربن و فایبرگلاس: ترکیب سبکی و استحکام
برای ساخت بدنهی جدید، منصوری غالباً از دو روش استفاده میکند:
در روش اول؛ لایههای فیبر کربن با رزینهای مخصوص آغشته میشوند و داخل قالبهای آلومینیومی قرار میگیرند تا سبکترین و مستحکمترین قطعات ممکن تولید شود.
در روش وکیوم اینفیوژن یا پخت اتوکلاو، قطعات تحت فشار بالا و دمای کنترل شده قرار میگیرند تا ساختاری بدون حباب هوا یا نقص داخلی به دست آید. در برخی پروژهها نیز منصوری از ترکیب فایبرگلاس و کربن استفاده میکند: ابتدا لایههای فایبرگلاس کامپوزیت میشوند و سپس جزئیات فیبرکربن بهصورت دستی روی آنها اضافه میشود. این روش ترکیبی هم قیمت را کاهش میدهد و هم زیبایی بصری فیبر کربن را حفظ میکند.
استفاده از فیبر کربن خشک در قالبهای آلومینیومی به انطباق بینقص قطعات با بدنهی خودرو منتهی میشود
مزیت اصلی استفاده از فیبر کربن خشک با قالبهای آلومینیومی، انطباق بینقص قطعات با بدنهی خودرو است که نیاز به تنظیمات دستی را کاهش میدهد. قالبها با دستگاههای CNC و با دقت میکرونی ساخته میشوند و کیفیت هر قطعه با اسکن لیزری مورد ارزیابی قرار میگیرد.
پس از اینکه قطعات را از قالب خارج کردند، زمان عملیات برش، سمبادهزنی و پولیش فرامیرسد تا سطحی یکنواخت حاصل شود. این مرحله حدود یک تا ۲ هفته طول میکشد و پس از آن قطعات آمادهی رنگآمیزی میشوند.
۴) رنگآمیزی و آمادهسازی نهایی
رنگآمیزی قطعات در کارگاه منصوری فرایندی چندمرحلهای است: ابتدا یک لایه پرایمر اپوکسی روی سطح مینشیند، بعد رنگ اصلی اسپری میشود و درنهایت چندلایه پوشش شفاف مقاوم در برابر UV، دوام و زیبایی کار را تضمین میکنند.
پخت رنگ در کورههای مادونقرمز انجام میشود و کیفیت نهایی با نورهای LED و دوربینهای میکروسکوپی بررسی میشود تا حتی کوچکترین نقص هم شناسایی شود.
۵) تیونینگ موتور و ارتقای عملکرد
در این مرحله، ECU خودرو بازخوانی میشود. مهندسان نقشهی موتور را بازنویسی میکنند تا نسبت هوا به سوخت، زمانبندی جرقه و فشار توربو دقیقاً مطابق با قدرت جدید تنظیم شود.
در بعضی مدلها، توربوشارژر و اینترکولر ارتقا مییابد و سیستم اگزوز اسپرت از جنس تیتانیوم نصب میشود. برای مثال:
Ferrari 296 GTB: افزایش توان از ۶۳۰ به ۸۷۰ اسببخار، شتاب صفر تا صد در ۲٫۸ ثانیه
Le MANSORY: ارتقا تا ۷۱۰ اسببخار و سرعت نهایی ۳۵۴ کیلومتر در ساعت
۶) مونتاژ نهایی؛ تولد دوباره
در کارگاه مرکزی براند آلمان، استادکاران ماهر تمام قطعات را با دقت میلیمتری روی خودرو نصب میکنند: از کیتهای بدنه گرفته تا رینگهای فورجشدهی ۲۲ اینچی و اجزای داخلی سفارشی.
خودرو پس از مونتاژ، تحت انواع تستهای دقیق و سختگیرانه قرار میگیرد
پس از مونتاژ، خودرو تحت آزمایشهای سختگیرانه قرار میگیرد: تست دینامومتر برای اندازهگیری توان و گشتاور، و آزمایشهای پایداری و هندلینگ در پیست اختصاصی.
پس از مونتاژ، خودرو تحت آزمایشهای سختگیرانه قرار میگیرد: تست دینامومتر برای اندازهگیری توان و گشتاور، و آزمایشهای پایداری و هندلینگ در پیست اختصاصی.
افراطیترین خودروهای منصوری در گذر زمان
سالها است که منصوری با معرفی هر یک از خودروهای خود، بههمان اندازه که طرفداران پرشور را به هیجان میآورد، با نگاه تیز منتقدان نیز مواجه میشود. اما شرکت صرفنظر از هر بازخوردی، مسیر خود را ادامه میدهد و به جذب مشتریان ثروتمند و وفادارشهرت دارد. بیایید نگاهی بیندازیم به برخی از جسورانهترین و افراطیترین خودروهایی که این شرکت خلق کرده است:
Le Mansory Ford GT
مشتریان جهانی
مشتریان برند منصوری مسلماً همان گروهی نیستند که در نمایشگاههای معمولی یا وبسایتهای فروش آنلاین سراغ خودرو بگردند. این برند بهجای تعقیب هزاران خریدار متوسط، تصمیم گرفت تنها به دستهای بسیار خاص و محدود خدمات بدهد: شاهزادهنشینهای خاورمیانه، غولهای فناوری در سیلیکونولی، کلکسیونرهای اروپایی و مولتیمیلیاردرهایی که دنبال چیزی فراتر از کمیاباند.
ساخت هر خودرو ممکن است هفتهها یا حتی ماهها زمان ببرد و در طول این مدت، مشتری با تیم طراحی و مهندسی برند در انتخاب رنگ، متریال، تریمها و حتی تنظیمات فنی همکاری مستقیم دارد. این سطح از مشارکت، نه فقط وفاداری ایجاد میکند، بلکه رابطهای احساسی و عمیق با خودرو میسازد.
منصوری با آغوش باز از سفارشهای ریسکپذیری استقبال میکند که دیگر برندهای تیونینگ از آنها طفره میروند
برخی مشتریان گاه تقاضاهایی دارند که دیگر برندهای تیونینگ از آنها طفره میروند؛ مثل ترکیب رنگدانهای نادر در رنگآمیزی، استفاده از چرم دستدوز با نقوش خانوادگی، یا حتی قطعات طلاکوب و جواهرنشان. با این حال منصوری با آغوش باز از سفارشهای ریسکپذیر استقبال میکند.
در طول زمان، این رویکرد شخصیسازی افراطی، بهجای تبلیغات پرخرج، برای منصوری اعتبار آفریده است. تعاریف دهانبهدهان میان افراد خاص و ثروتمند، بیش از هر کمپین بازاریابیای عمل کرده و امروز، این برند برای آنهایی که به دنبال تعریف جدیدی از «لوکس» هستند، مقصدی امن محسوب میشود.
گرچه شخص کورش منصوری در مصاحبههای خود تمایل چندانی به افشای نام مشتریانش نشان نمیدهد و کسب اعتماد آنان را به حواشی ترجیح میدهد، ولی طبق گزارشها چهرههایی مانند دیجی مارشملو، لیل اوزی ورت (رپر آریکایی)، ساموئل اتوئو، مارکوس رشفورد و مارکو آرناتوویچ از مشتریان این برند هستند.
در حال حاضر نمایشگاههای رسمی عرضهکنندهی محصولات منصوری در سراسر جهان، به ۲۰ مرکز میرسند که علاوهبر اروپا، کشورهای امریکا، افریقا جنوبی، هند، چین، کرهجنوبی و ژاپن را شامل میشود.
در سال ۲۰۲۵، منصوری همچنان بهعنوان یکی از شاخصترین برندهای تیونینگ خودروهای فوقلوکس شناخته میشود و با پروژههای جدیدی همچون نسخههای بازطراحیشده رولزرویس کالینان، مرسدس G63 و فراری پوروسانگو، دامنهی نوآوریهای خود را گسترش میدهد.
ورود رسمی به بازار آمریکا، تمرکز ویژه بر بازار چین و مشارکت در پروژههای املاک لوکس دبی نیز نشان میدهند که منصوری دیگر صرفاً یک تیونر خودرو نیست و میخواهد در افقی بالاتر، جایگاه برتری در در سبک زندگی لاکچری پیدا کند.