تصاویر؛ باغهای شیرین تهران؛ کجای تهران توت بخوریم؟
یکی از قطبهای توت تهران، محله طرشت است؛ محلهای تاریخی که زمانه، بسیاری از باغهای توتش را به یغما برد، اما همچنان آنجا را به توتهایش میشناسند.
محلهای به قدمت توتهایش
تنها یک نشانه برای اثبات قدمت محله طرشت کافی است و آن، درختان توت کهنسالی است که از دل تاریخ در این محله بهجای ماندهاند و هنوز هم سر به آسمان دارند و کام محله را شیرین میکنند، اما باید گفت که این محله در گذشته، روستایی مصفا بوده که در مسیر ییلاقهای روستای کن قرار داشته و پس از توسعه تهران، بخشی از محلههای پایتخت شده. اکنون بزرگراههایی چون شیخ فضلالله و جناح و خیابانهایی چون آزادی در جنوبش و ستارخان در میانهاش، این محله را به یکی از محلههای پررفتوآمد تهران تبدیل کرده است.
نشانههای قاجار
روستای طرشت با وجود توتستانها و آب و هوای مطبوعش چندان باب دل درباریان قاجار نبود و تنها از این روستا، برای رسیدن به روستای کن استفاده میکردند. به همینخاطر در این محله، چندان ردی از عهد قاجار باقی نمانده است. شاید تنها نشانه، باغی به نام باغ اسکندری باشد که به دستور فتحعلیشاه قاجار ساخته شده و در آن قناتی هم وجود داشت که بهخاطر ساختوساز، کور و بیآب شده و دیگر نشانی از آن باقی نمانده است. البته طرشت، ۴ قنات دیگر هم داشت که تنها ۲ قنات در آن همچنان جوشان است. یکی از قناتهای این محله، اکنون بوستان پردیسان و دیگری بوستان نهجالبلاغه را سیراب میکند.
بقعه شیخ
در این محله، بوستانی مصفا به نام بوستان طرشت است که در آن بقعهای به چشم میآید که به ما قدمت محله را یادآور میشود. مقبره عالم و محدثی شیعی به نام شیخ عبدالله طرشتی که در قرن ششم قمری در این محله میزیسته، از شاگردان شیخ توسی بوده و در همینجا به خاک سپرده شده است. سبک بنای مربعی شکل بقعه و نمای آجری ساده آن، شیوه بناهای عهد صفوی را به یاد ما میآورد و البته تاریخ سنگ قبرهای بهجای مانده در اطراف بقعه نیز همین موضوع را تأیید میکند. میگویند این بوستان، در دوره شیخ، توتستانی وسیع بوده که حالا به بوستانی با چند درخت توت کهنسال در اطراف بقعه تبدیل شده که از آن روزگار باقی ماندهاند. البته این روزها، بنای قدیمی شیخ کمی توسعه یافته و در این بوستان، کتابخانهای هم به همین نام ساخته شده است.
میدانی برای گفتوگو
از برخی نامها در برخی محلهها نباید بهراحتی گذشت؛ مثلا در محله طرشت جنوبی، کوچهای است به نام شاه قاسم که در گذشته، میدانی به این نام بوده است. اینکه شاهقاسم که بود و چرا نامش را بر این میدان یا کوچه گذاشتند، البته موضوعی تاریخی است که چندان هم در آن اتفاق نظر وجود ندارد، اما موضوعی مهمتر که قدیمیهای محله طرشت، به این مینازند، آن است که در گذشتههای دور، باغداران محله طرشت برای تبادل نظر و مشورت، در میدان شاهقاسم دور هم جمع میشدند و درباره موضوعهای مهم، با هم مشورت میکردند. همین موضوع نشان فرهنگ بالا در محله طرشت است.
قطب آموزش صنعت
قرار بود در زمان پهلوی اول، بهخاطر توسعه صنعتی کشور و لزوم تربیت دانشآموختگانی در این زمینه، دانشگاهی صنعتی در تهران تاسیس شود. برای ساخت این دانشگاه، زمینهای گوناگونی هم درنظر گرفته شد، اما زمینی وسیع در محله طرشت انتخاب و دستور ساخت آن در پاییز سال ۱۳۴۴صادر شد. البته که محله طرشت، قبل از تاسیس دانشگاه صنعتی شریف هم محل پرورش بزرگان علم و ادب بود، اما بعد از ساخت این دانشگاه، پای دانشجویان برتر کشور هم در حوزه صنعت به این محله باز شد و کفه علم را در این محله سنگینتر کرد. محمدعلی مجتهدیگیلانی، همان مدیر دبیرستان البرز تهران، یکی از بنیانگذاران اصلی این دانشگاه بود که برای ساماندادن به این مرکز علمی تلاشهای فراوانی کرد. یکی از بناهای قابل توجه در این دانشگاه، مسجد دانشگاه است که به سبک معماری عهد صفوی ساخته شده و دانشجویان و استادان از حدود سال ۶۴، با وجود نیمهکاره بودن، در آن نماز اقامه میکردند. سردر دانشگاه هم شهریور سال ۱۳۹۶، به مناسبت پنجاهمین سالگرد تاسیس این دانشگاه نوسازی شد.
نخستین پل سوارهرو تهران
تصویر اول، مربوط به سال ۱۳۴۸است و تقاطع خیابان تاج یا ستارخان کنونی را با خیابان طرشت یا بزرگراه شیخ فضلالله کنونی را نشان میدهد و عکس دوم، همین مکان را در سال ۱۳۵۳به تصویر کشیده است؛ آن روزهایی که در حال ساخت نخستین پل سوارهرو تهران روی این تقاطع بودند. این پل با مساحت ۹۵۱مترمربع، پلی سه دهانه است که طول کل عرشه آن به ۱۰۱متر میرسد و براساس مطالعات انجام شده در مرکز مطالعات شهرداری تهران، پل ستارخان یکی از مهمترین پلهای تهران از دیدگاه شریانهای حیاتی شهر است.