عکس؛ سفر در زمان؛ گروهی از مجاهدین مشروطهخواه
در روزگاری که صدای گلوله و فریاد آزادیخواهی در خیابانهای تبریز و تهران طنین انداخته بود، گروهی از مردم عادی، داوطلبان مسلح و روشنفکران با نام «مجاهد» به صفوف نبرد پیوستند. تصویری کمتر دیدهشده از آن دوران، مجاهدان مشروطهخواه از تبریز، رشت و قفقاز را در کنار فرماندهانشان نشان میدهد؛ چهرههایی مصمم که پرچم اتحاد و مبارزه را برافراشتهاند. این تصویر، تنها یک عکس تاریخی نیست؛ روایتی است گویا از اراده مردمی برای تحقق آزادی و مشروطه در دل استبداد.
کد خبر :
۲۴۵۲۲۱
۱۵ خرداد ۱۴۰۴ –
۱۷:۴۵
این تصویر تاریخی، گروهی از مجاهدان مشروطهخواه را در کنار فرماندهانشان را نشان میدهد؛ چهرههایی مصمم، مسلح به تفنگهای بلند که یا در دست گرفتهاند یا در برابرشان بر زمین نهادهاند. روی تصویر نوشته شده: «معزالسلطان رشتی و آقا میرزا علیمحمدخان تبریزی و مجاهدین قفقاز، تبریز و رشت». در میانه جمع، پرچمی برافراشته دیده میشود؛ نشانی روشن از اتحاد، آرمان و مبارزهای که مشروطهخواهان برای تحقق آن برخاستند.
به گزارش فرارو، در دوران نخستین مجلس شورای ملی، عنوان «مجاهد» به داوطلبان مسلحی اطلاق میشد که برای دفاع از مشروطه و مقابله با استبداد به میدان آمدند. این نیروها، فراتر از یک نیروی نظامی، به بازیگرانی مؤثر در تحولات سیاسی و اجتماعی بدل شدند. احمد کسروی، مورخ نامآشنا، مجاهدان تبریز را به دو گروه تقسیم میکند: گروهی که از قفقاز آمده بودند و به دلیل پوشش خاصشان «قفقازی» نام گرفتند و گروهی دیگر از مردم تبریز بودند که در کنار آنها ایستادند.
بنابر روایت ایوانف، مجاهدان سازمانی غیرعلنی داشتند که تحت تأثیر مستقیم جنبش انقلابی روسیه قرار داشت و با سازمانهای چپگرای منطقه قفقاز همچون «همت» در ارتباط بودند. با این حال، تمایز مشخصی میان اعضای این گروهها و مجاهدان اعزامی از سوی فرقه اجتماعیون عامیون وجود نداشت؛ زیرا در نهایت، هرکه از قفقاز برای یاری به انقلاب مشروطه به ایران میآمد، در زمره مجاهدان قرار میگرفت.
در روزهای تاریک استبداد صغیر، مجاهدان تبریز پرچم مشروطهخواهی را برافراشتند و در برابر نیروهای قزاق و حکومتی ایستادند. در شمال کشور نیز، نیروهای مجاهد همراه با بختیاریها راهی تهران شدند. در ۲۳ تیر ۱۲۸۸ شمسی، پس از نبردی سنگین با قوای دولتی، از دروازه بهجتآباد وارد پایتخت شدند و به سوی میدان بهارستان حرکت کردند.
تهران صحنه نبرد خیابانی شد و صدای گلوله در گوشه و کنار شهر پیچید اما مردم از خانهها بیرون آمدند، به استقبال مجاهدان رفتند و آن روز را «روز آزادی» نام نهادند. محمدعلی شاه که از پیشروی مشروطهخواهان به هراس افتاده بود، با جمعی از درباریان به کاخ سلطنتآباد پناه برد. وقتی دریافت دیگر خبری از حمایت روسها نیست، ناچار شد در ۲۵ تیر، به سفارت روسیه پناه ببرد. به این ترتیب، انقلاب مشروطه که گمان میرفت شکست خورده، دوباره جان گرفت و مسیر تازهای یافت.
اما سرنوشت مجاهدان پس از پیروزی نیز پیچیده بود. با آغاز دوران دوم مشروطه، صفوف آنان چندپاره شد؛ برخی وارد عرصه سیاست شدند، برخی به جناحهای رادیکال گرایش یافتند و نهایتاً با انحلال مجلس دوم، این نیروی مردمی از صحنه سیاست حذف شد.
عکس حاضر نهفقط یک سند تصویری، که گواهی زنده از حضور مردم و مجاهدان در خط مقدم مبارزه برای آزادی است. ترکیب سازمانیافتگی نظامی، انگیزه آرمانگرایانه و حضور مردمی در این تصویر جلوهگر شده است. از چنین اسنادی میتوان در پژوهشهای تاریخی، جامعهشناسی سیاسی و مردمشناسی بهره بسیار برد؛ چراکه زبان عکس، بیواسطهترین روایتگر دورانهای سرنوشتساز است.