آیا سریال Squid Game بر اساس واقعیت است؟
1
از زمانی که سریال بازی مرکب (Squid Game) در سال ۲۰۲۱ میلادی توانست مورد توجه مخاطبان جهانی قرار بگیرد، برخی از افراد متوجه شباهتهای تکاندهنده این سریال و فصلی تاریک از تاریخ کره جنوبی شدند. یک مرکز بدنام به نام Brothers’ Home در مرکز توجه همه قرار گرفته است. بسیاری از افراد ادعا کردند که پیشفرض این سریال ساخته هوانگ دونگ هیوک بر اساس اتفاقاتی است که در آن مرکز رخ داده است. با این حال، هوانگ دونگ هیوک هیچ وقت به این شایعه واکنش نشان نداده اما آشکار کرده که او ایده این سریال را بر اساس سختیهای شخصی پیدا کرده است.
با این حال، بسیاری از افراد همچنان معتقد هستند که مرکز Brothers’ Home الهامبخش واقعی سریال «بازی مرکب» بوده است. بازگوییهای بازماندگان از اردوگاههای کار اجباری واقعی که در اواخر دهه هشتاد میلادی فعالیت میکردند، شباهتهای عجیبی با آنچه دارد که در این سریال به تصویر کشیده میشوند. در بسیاری از موارد، داستان یک نسخه دراماتیزه شده از آنچه است که در زندگی واقعی رخ داده ولی هنوز مشخص نیست که در مورد سریال «بازی مرکب» نیز همین گونه است یا خیر.
شباهت عجیب رویدادهای Brothers’ Home با سریال بازی مرکب
Brothers’ Home یک اردوگاه کار اجباری واقعی در کره جنوبی در دهه ۱۹۸۰ میلادی بود. کره جنوبی در دوره رشد سریع قرار داشت. برای آماده شدن برای بازیهای المپیک سئول، دولت یک تغییر برند سراسری را راهاندازی کرد و اردوگاههای رفاهی را برای ارائه آموزش و پرورش به آسیبپذیرترین گروههای جامعه برای مشاغل آینده ایجاد کرد. این حداقل چیزی است که روی کاغذ نوشته شده است. این تأسیسات از حمایت دولتی و کمک مجری قانون برخوردار بودند اما مالکیت آنها خصوصی بود. خانه برادران، متعلق به پارک این کوئن بود که به همراه شوهر خواهرش لیم یانگ سون آن را اداره میکرد و یکی از ۳۶ مرکز موجود در کشور بود.
تفاوتهایی بین سریال و واقعیت وجود دارد اما ناپدید شدن افرادی که برای شرکت در بازی مرکب به جزیره برده میشدند، تقریباً شبیه به ناپدید شدن افرادی است که در این مراکز حضور داشتند. هان جونگ سون یکی از بازماندگان اردوگاه کار اجباری اظهار داشته که چطور این اتفاق رخ داده است. او بیان کرده که اتوبوسی در مقابل ایستگاه پلیس توقف کرد و او و خواهرش در آنجا بودند، جایی که پدرشان از آنجا برای کار رفته بود. آنها را به زور وارد اتوبوس کردند و به جایی نامعلوم بردند. هنگامی که مقاومت و گریه میکردند، مورد ضرب و شتم قرار میگرفتند.
آنها به یک مرکز به اصطلاح رفاهی برده شدند و آنهایی که از اینجا جان سالم به در بردند، بعداً وحشیگری و وحشت داخل این دیوارها را فاش کردند. هان و خواهرش سه سال و نیم در آنجا حضور داشتند. مراکز رفاهی اکثرا خصوصی بودند. بر اساس گزارشها، پلیس به دلیل پاکسازی خیابانها، افراد بیپناه، کودکان بیسرپرست، افراد دارای معلولیت، افراد فاقد هویت مناسب، افراد غیرقانونی و سایر افرادی که در موقعیتهای کم شانسی بودند، به مراکز رفاهی میفرستاد که بخشی از پروژههای پاکسازی اجتماعی بود.
در روی کاغذ، این مراکز باید به مدت یک سال به افراد آموزش داده و سپس آنها را به خانوادههایشان برگردانند. در واقعیت، افراد بدون هیچ اثری از خیابان ناپدید میشدند. چوی سونگ وو پنج سالی را در یکی از مراکز بهعنوان زندانی گذرانده بود. او اظهار داشته که آنجا برای حفظ کنترل زندانیان، همانند یک ارتش بوده است. آنها به صورت گروهانی میخوابیدند و چوی سونگ وو تحت فرمان یکی دیگر از زندانیان بود، کسی که قدرت و اختیار آموزش و اجرای دستورات از جمله استفاده از نیروی فیزیکی را در اختیار داشت. تجاوز جنسی و همچنین کشته شدن برخی از افراد نیز در این اردوگاهها رخ داده است.
در سریال «بازی مرکب»، همه بازیکنان بزرگسال بودند اما در دهه هشتاد میلادی، بخش بزرگی از زندانیان در اردوگاههای کار اجباری کودک بودند. لی دونگ جین در ۱۰ سالگی به خانه برادران برده شد و هفت سال را در آنجا گذراند. او فاش کرده که شمارهای بهعنوان هویتش به او داده شده بود و او شماره ۱۱۰ را در اختیار داشت.
پارک این کیون یک مرد نظامی و بوکسور سابق بود که فرماندهی را در دست داشت و زندانیان را علیه یکدیگر قرار میداد. یکی دیگر از بازماندگان خانه برادران به نام پارک مین سونگ اظهار داشته که استراتژی آنها این بود که زندانیان را مجبور کنند تا از زندانیان دیگر سوء استفاده کنند. بسیاری از بازماندگان نیز اظهار داشتند که برخی از افراد بهعنوان نوعی مجازات و تنبیه مجبور به انجام بازیهای مرگبار میشدند.
طبق گزارشها، تا سال ۱۹۸۶ میلادی تعداد افرادی که در این مکانها زندانی شده بودند، به رقم ۱۶۰۰۰ نفر رسید. لی چای سیک در ۱۳ سالگی به خانه برادران فرستاده شد و در آنجا، در بخش پزشکی کار میکرد. او بیان کرده که زندانیان قویتر برای دریافت غذا و منابع، افراد ضعیفتر را مورد ضرب و شتم و تجاوز قرار میدادند. در این اردوگاههای کار اجباری، خاموش شدن چراغها به معنای آن بوده که در شب آزار جنسی شروع میشود.
خانه برادران به یک ماشین پولساز تبدیل شده بود و منافع بسیار زیادی برای گردانندگان آن داشت. به بهانه آموزش افراد برای کارهای آینده، آنها بهعنوان نیروی کار بدون پول و همانند برده مورد استفاده قرار میگرفتند. گردانندگان خانه برادران به خاطر دستاوردهای اجتماعی و رفاهی خودشان دو مدال کشوری دریافت کردند و این در حالی بود که هر گونه کار اشتباه در این مرکز را رد کردند.
پس از اینکه در سال ۱۹۸۸ میلادی این تأسیسات بسته شد، بسیاری از افراد بار دیگر وارد خیابانها شدند و این در حالی بود که تحت تأثیر بلایایی قرار گرفته بودند که بر سر آنها آماده بود و از همین رو سالها در مؤسسات روانی حضور داشتند. این در حالی است که آنها پس از خروج از این تأسیسات هیچ پولی نداشتند.
پارک که مالک خانه برادران بود، هیچ گاه به خاطر جرائم سنگین و نقض حقوق بشر گناهکار شناخته نشد و فقط به خاطر جرایم جزئی دو سال را در زندان سپری کرد و پس از آزادیاش بار دیگر وارد تجارت رفاه اجتماعی در کره شد. شوهر خواهر وی نیز در سال ۱۹۸۶ میلادی از کره رفت و زندگی جدیدی در استرالیا شروع کرد. پارک نیز در ادامه به استرالیا رفت و در شهر سیدنی کلیسای خودشان را دایر کردند.
با اینکه هیچ گاه مشخص نشده که خالق سریال «بازی مرکب» این سریال را بر اساس خانه برادران ساخته یا خیر اما کاملاً واضح است که این سریال بر اساس جنبههای اجتماعی دنیای واقعی ساخته شده و بینندگان را با خودش همراه میکند و نگاهی به تاریخ کره جنوبی را ارائه میکند.
منبع cbr