غرور، محبوبترین گناه من است.
1
شیطان اینگونه میگوید. غرور؛ در کتابهای مقدس از بزرگترین گناهان به شمار میرود. تحقیر کردن، روی گرداندن، خودستایی… همگی به جای نوشیدن آب زمزم زندگی، زهر آن را نوشاندن است. غرور دروازهها را به زندان تبدیل میکند. حقوق بین «من» و «دیگری» را نقض میکند. غرور، که قدرت را آلوده میکند، خطرناکترین رویکرد است.
با ترساندن، فریاد زدن و تمسخر، دیگران را سرکوب میکند و مانع ظهور ایدههای نو میشود. خفه میکند. ممکن است به موفقیت خود افتخار کنید، به استعدادتان اعتماد داشته باشید و از آن لذت ببرید. اما اگر در این مسیر شروع به نگاه از بالا به دیگران کردید، از غرور صحبت میکنیم.
فروتنی، قدرت را از غرور دور میکند
کسی که برای جلسات دعوت میکند، بدون مهلت دادن به مدعوین، میگوید: «جلسه دارم، همین حالا بیا». رویکرد کسی که دچار غرور است، به سمت خودشیفتگی میرود و به حالتی میرسد که انگار «خودش را میپرستد». مگر نه اینکه شیطان گفته است: «غرور، محبوبترین گناه من است»؟ تاریخ نمونهای را ثبت نکرده که غرور آن را نابود نکرده باشد.
غرور تاج و تختها را سرنگون میکند، حکومتها را از قدرت خلع میکند و مدیریت را از بین میبرد. برندها را نابود میکند. در ذات غرور، نوعی نیرنگ نهفته است. اما وقتی غرور در وجود کسی نفوذ کند، چه اتفاقی میافتد؟ بگذارید فرد خود را برتر از همه ببیند و اعتمادبهنفس بالایی داشته باشد. مشکل کجاست؟ مشکل اینجاست که غرور صاحب خود را همچون اسید میخورد و از بین میبرد.
دو پرسش و دو پاسخ درباره استراتژی
غرور چه مشکلاتی ایجاد میکند؟
غرور دو نوع مشکل ایجاد میکند؛ اول اینکه اطرافیان را میرنجاند، به جای دیگران تصمیم میگیرد، به جای آنها حرف میزند، به جایشان فکر میکند و آنها را با قدرت خود میترساند. دوم اینکه به خودش آسیب میزند؛ ارتباطش با واقعیت ضعیف میشود، نسبت به اشتباهات در فرآیند تصمیمگیری کور میشود و در نهایت سیستم فرو میپاشد.
آیا غرور درمان دارد؟
به همین دلیل است که زکات قدرت، فروتنی است. اگر زکات قدرت پرداخت نشود و آن را با طلب قدرت بیشتر آلوده کنند، غرور سختتر و محکمتر میشود. ویران میکند و باعث ویرانی میشود. همهچیز از نازکترین نقاط میشکند، اما غرور از ضخیمترین نقاط. کسی که نتواند بر غرور خود غلبه کند، حتی فکر موفقیت پایدار را هم نباید در سر داشته باشد. چراکه دیر یا زود، زمین خواهد خورد.
توجه:
غرور برندها را نابود میکند، مشتریان را میرماند و کارکنان را دور میکند. واژه «غرور» از ریشه عربی «کِبر» به معنای «بزرگی» میآید. این واژه زمانی استفاده میشود که خودستایی از حد فراتر رود. ممکن است هر خودستایی، غرور نباشد، اما هر غروری حتماً در خود خودستایی دارد.
مرموزترین نوع غرور، آن است که در قالب فروتنی ارائه شود. یک پیشنهاد پارادوکسال این است: «من متواضعترین انسان دنیا هستم.» این ادعا، بستهای از فروتنی است که غروری در آن نهفته است و آنقدر بزرگ است که نمیتوان آن را پنهان کرد. نباید فراموش کرد که غرور میتواند هر ارزشی را از بین ببرد.
دقت کنید؛ اگر در فروتنی صداقت نباشد، حتماً نوعی غرور مرموز در آن نهفته است. همچنین فروتنی بیشازحد اغراقشده هم، با کمی کاوش، مانند قابلمهای که پوشش نچسب آن از بین رفته، زنگ و کثیفی غرور را نشان میدهد. به علاوه، فروتنی بیدلیل نیز فوراً قابل تشخیص خواهد بود. مرموزترین نوع غرور، با فروتنی ارائه میشود.
در دنیای کسبوکار، کسی که میخواهد موفقیت خود را با فروتنی بیاراید، بهتر است کمک کند و سعی کند خیریهای مخفی باشد. کسی که خیرخواهی خود را بیشازحد بیان میکند، بهسمت غرور متمایل خواهد شد. البته ممکن است بخواهید دیگران از کار خیری که انجام دادهاید مطلع شوند تا به آنها نیز الهام ببخشید، اما زیادهروی در این امر به تبلیغات شخصی یا شرکتی تبدیل خواهد شد.
فروتنی واقعی، انسان را بالا میبرد. کسی که فروتن باشد، مورد لطف الهی قرار میگیرد. کافی است هر کاری که انجام میدهید، با دل و اخلاص انجام دهید. تنها در این صورت است که میتوانید غرور خود را از بین ببرید.