(تصاویر) سفر به ایران قدیم؛ پخش سریالهای پلیسی از تلویزیون ملی ممنوع شد!
شب سیزدهم آبان یکی از اولین واکنشهای تلویزیون به تحولات جاری کشور با پخش مستند خبری ۷ دقیقهای از تیراندازی مأموران فرمانداری نظامی بهسوی دانشجویان از خبر بیستوسی دقیقه شبکه اول رقم خورد. این نخستین باری بود که تلویزیون بهطور رسمی تصاویری از کشتار مردم معترض پخش میکرد. دلیل پخش این فیلم هم سماجت کارکنان واحد پخش و البته سیاستهای منعطفتر رادیو و تلویزیون در دولت جعفر شریفامامی بود.
مدیر سازمان رادیوتلویزیون ملی از سوی وزیر اطلاعات و جهانگردی که عضوی از کابینه بود انتخاب میشد و در زمان پخش این مستند هم دکتر ناصرالدین شاهحسینی مدیرعامل سازمان بود که قصد داشت قدری به وضع آشفته این سازمان که درگیر اعتصاب بخشی از نیروهایش بود سروسامان دهد. بعد از پخش این مستند ساواک فیلم مربوط به آن را ضبط کرد و دیگر هرگز از تلویزیون پخش نشد و حتی عدهای از کارکنان شبکه دو در اعتراض به پخش نشدن این مستند از این شبکه دست به اعتصاب زدند.
شبی که خیلیها گریستند
روزنامه اطلاعات در شماره ۱۵۷۵۱ مورخ ۱۴ آبان ۱۳۵۷ در صفحه ۴ در باکسی متمایز و مشخص با تیتر «دیشب، خیلیها گریستند» به پخش گزارش تیراندازی ۱۳ آبان پرداخت و نوشت: «تلویزیون ملی ایران بعد از لغو سانسور، دیشب برای نخستین بار در بخش خبری سیمای ایران توانست فیلمی را به نمایش بگذارد که تاکنون امکان نمایش امثال آن را نداشت. فیلمی که دیشب در بخش خبری سیمای ایران پخش شد تکاندهنده بود. تفاوت فیلم دیشب تلویزیون در بخش خبری ساعت 8.30 با اخبار روزنامهها این بود که مردم به چشم میدیدند که در دانشگاه چه اتفاقات ناگواری افتاده است.» در این متن، اسامی گروه سازنده این گزارش پرویز نبوی (فیلمبردار)، محسن صنعتی (دستیار)، نعمتالله ثقفیان (صدابردار) و مهدی صابر (گزارشگر) ذکر شده است.
تبعات یک گزارش
فقط افکار عمومی نبود که از پخش تصاویر روز ۱۳ آبان دانشگاه جریحهدار شد؛ عدهای از مسئولان هم به این فیلم واکنش نشان دادند. در همان شماره و همان صفحه روزنامه اطلاعات آمده که ابوالفضل قاضی، وزیر علوم و آموزش عالی، در نامهای به شریفامامی استعفا داد و در متن نامهاش به گزارش تلویزیون هم اشاره کرد: «از آنجا که حوادث تأسفآور دانشگاه تهران و تجاوز به استقلال و حرمت این محیط که در فیلم مستند تلویزیونی همه شاهد آن بودند درست برخلاف جهتی اتفاق افتاد که اصول آن را در برنامه وزارت علوم و آموزش عالی چند روز پیش اعلام کرد… استعفا میکنم …»
در واکنش دیگر به این فیلم، شهردار تهران، جواد شهرستانی، به شریف امامی در نامهای نوشت: «فیلم مستند جریان تکاندهنده هجوم مسلحانه به دانشجویان عزیز دانشگاه تهران که از برنامه دیشب سیمای ایران پخش شد، برای اهالی تهران و همه مردم ایران جای تردید باقی نگذاشت که دولت اسمی آشتی جنابعالی قادر نیست نهتنها مشکلات موجود مملکت را حل کند بلکه از درک اوضاع واقعی کشور و افکار عمومی نیز عاجز است.»
سانسور سریالها
تظاهرات و اعتراضاتی که در تهران و سایر شهرهای کشور در حال وقوع بود، مسئولان تلویزیون را به محتوای برخی سریالها حساس کرد. روزنامه اطلاعات در شماره ۱۵۷۴۲ به تاریخ ۳ آبان ۱۳۵۷ در صفحه ۴ در گزارشی با عنوان «پخش مجموعههای پلیسی از تلویزیون ممنوع شد» از وداع با کارآگاهان تلویزیون نوشت: «در پی نمایش یک قسمت از سریال پلیسی «کوجاک» در چند هفته قبل، که طی آن یک بیمار روانی زن، درون یک بطری بنزین ریخت و آن را بهصورت یک بمب آتشزا بهقصد انتقامجویی به درون یک کافهرستوران پرتاب کرد، «بازبین» کنندگان فیلمهای تلویزیونی مصمم شدند در مورد پخش سریالهای پلیسی تصمیمات تازهای را اتخاذ کنند… .
این تصمیم ظاهراً به سبب جلوگیری از جنبههای تحریککننده و خشونتبار اینگونه فیلمها گرفته شده تا از تحریک نوجوانان و جوانان به تخریب و خشونت که با جریانات روز ارتباط مستقیم دارد جلوگیری شود… لازم به یادآوری است که بعضی از مسئولان بهانه پخش نشدن سریالهای پلیسی را دوبله نشدن آنها میدانند درحالیکه مجموعههای تلویزیون تا قبل از شروع به پخش حداقل تا چندین قسمت به فارسی دوبله میشوند و بعد نمایش آنها آغاز میشود و این کار هفتهبههفته صورت نمیگیرد.»
همچنین، یکی از قسمتهای سریال «سفرهای دورودراز هامی و کامی در وطن» ساخته نادر ابراهیمی که هامی با سنگ شیشه مشروبفروشی پدر دوستش را میشکند نیز مشمول سانسور شد.
فیلمهای اینگمار برگمن و انقلاب ایران
قبل از اینکه اوضاع کشور بحرانی شود و تلویزیون به محتوای برنامههایش سوءظن پیدا کند و با سرعت گرفتن روند تحولات حتی به پخش برنامههای مذهبی آرشیوی مبادرت ورزد، در سال ۱۳۵۶ که هنوز اوضاع آرام بود، تلویزیون ابایی از پخش فیلمها و سریالهایی با صحنههای بیپروای جنسی نداشت. فستیوال فیلمهای اینگمار برگمن که از شبکه ۲ پخش میشد، فیلمهای «فریادها و نجواها»، «نور زمستانی»، «مهر هفتم»، «چشم شیطان»، «چهره»، «همچون در یک آینه»، «توتفرنگیهای وحشی» و «عاشق زنها» را از این کارگردان نامدار پخش کرد. صحنههایی از برخی فیلمهای برگمن برای جامعه مذهبی آن روزگار بسیار ناراحتکننده بود. همچنین پخش برنامههایی همانند «رقص زایمان» (اسفند ۱۳۵۶) و «مورچه داره» (نوروز ۱۳۵۷) سیل تلفنهای اعتراضآمیز را روانه تلویزیون کرد. کار به جایی رسید که تلویزیون به خاطر پخش «رقص زایمان» از مردم عذر خواست.
شاه و تلویزیون
سخنرانی شاه در ۱۵ آبان ۱۳۵۷ از تلویزیون که به سخنرانی «صدای انقلاب شما را شنیدم» معروف است، یکی دیگر از نقاط عطف برنامههای تلویزیون در روزهای منتهی به انقلاب بود. در مطلب مستقل دیگری راجع به ماجرای پوشش تلویزیونی ورود امام خمینی به ایران و قطع این برنامه خواهیم نوشت. درضمن، باید یادآور شویم در نگارش این گزارش کتاب «هنر در گرماگرم انقلاب» نوشته مجید جعفری لاهیجانی بهعنوان منبعی مفید کمک شایانی به ما کرد.
منبع: اطلاعات آنلاین