امید … آخرین سنگر انسان در مقابل جنون است. با نقد و بررسی بازی Death Stranding 2: On The Beach همراه ما باشید.
داستان Death Stranding 2: On the Beach یازده ماه پس از اتفاقات نسخهی اول رخ میدهد؛ جایی که Sam به همراه دختر یا بهتر است بگویم دخترخواندهاش، Lou، جدا از هیاهو و اتفاقات مربوط به UCA زندگی آرام خود را پیش میبرند و هیچگونه ارتباطی با دوستانش و سازمان UCA ندارد. در همین شرایط، Fragile مخفیگاه او را پیدا کرده و مأموریت جدیدی را به او پیشنهاد میدهد. او Sam را مطلع میسازد که ساختار UCA به کلی دگرگون شده و تقریبا تمام دوستان مشترکشان راه خود را پیش گرفتهاند. دیگر از Porterهای انسانی برای انتقال کالا و بسته استفاده نمیشود و به لطف APAC، رباتهای هوشمند این وظیفه را برعهده گرفتهاند. خود Fragile نیز شرکتی به اسم Drawbridge را تاسیس کرده و مأموریتهای مختلفی را میپذیرد. پیشنهاد Fragile این است که Sam این بار به مکزیک رفته و آن را به Chiral Network متصل سازد. Sam میپذیرد و رهسپار سفر میشود و Fragile نیز وظیفه مراقبت از Lou را برعهده میگیرد.
بعد از سفری کوتاه که به اتصال چند منطقه مختلف به Chiral Network منتهی میشود، Sam در مسیر بازگشت به خانه متوجه میشود افرادی ناشناس به پایگاه او حمله کردهاند. او خود را به سرعت به آن جا رسانده و Fragile را زخمی و ناتوان مییابد. این که چه اتفاقی برای Lou افتاده است و خواهد افتاد را باید خودتان هنگام تجربهی بازی مطلع شوید پس به آن اشارهای نمیکنم.
بعد از این حادثه، Fragile از طریق UCA مأموریت اتصال استرالیا به Chiral Network را دریافت میکند. میپرسید چگونه؟ بعد از اتصال Chiral Network در آمریکا، دروازههای عظیمی به اسم Plate Gate ایجاد شدهاند که یکی از آنها آمریکا را به استرالیا میرساند و سم میبایست از این دروازه استفاده کند. Sam که هیچ ماموریت دیگری ندارد و از طرفی بدش نمیآید بار دیگر تجربیات گذشته را تکرار کند، میپذیرد و به گروه Drawbridge ملحق میشود. این بار شاهد یک کشتی و زیردریایی به اسم ماژلان هستیم که به نوعی بیس و پایگاه Sam و تیمش محسوب میشود و وظیفه Fast Travel و جابهجایی را نیز برعهده دارد.
این جاست که داستان اصلی بازی شروع میشود. چالشهای Sam در راه اتصال استرالیا به Chiral Network، خطرات و تهدیدات جدیدی که او و همراهانش را تهدید میکنند و شخصیتهای جدیدی که هر کدام میزبان راز و رمزهای مختلفی هستند.
اگر بازیهای کوجیما را تجربه کرده باشید، کاملا با استایل اغراق آمیز او در روایت آشنا هستید. کوجیما عاشق خلق شخصیتهای عجیب و غریب و مرموز است که به جای دیالوگهای عادی، از کلمات و جملات متفاوت استفاده میکنند و حتی نوع رفتار آنها با این رمز و راز و عجیب بودن عجین شده است. Death Stranding 2: On the Beach نیز کاملا از این قضیه پیروی میکند و به فرمول کوجیمایی خود وفادار است. نتیجه این میشود که شخصیتها غیرقابل پیشبینی و جالب هستند و کمتر نظیر آنها را در آثار دیگر دیدهایم. تعلیق داستان بازی بسیار بالاست و به لطف ساختار رمزآلود دنیا، اتفاقات و شخصیتها، این تعلیق از ابتدا تا انتهای بازی تا حد مناسبی وجود دارد. اما این استایل نسبتا اغراق آمیز و غیرمعمول شخصیتها، روایت و دنیاسازی، در کنار نقاط قوتی که دارد، مشکلاتی را نیز خلق کرده است.
اول اینکه علاقه کوجیما به خلق شخصیتها، سکانسها و لحظات سینمایی به قولی خفن و حیرتآور، باعث شده او برخی حفرهها و مشکلات داستانی را به جان بخرد و در طول تجربهی Death Stranding 2: On the Beach، به کرات این مورد را مشاهده خواهید کرد. حتی در همان اوایل بازی، این مسئله که Sam به راحتی ماموریت مکزیک را میپذیرد و هیچگونه سوال یا نگرانیای بابت Lou و آینده ندارد، با توجه به شخصیت Sam بسیار احمقانه است. این مشکلات و حفرههای بعضا عجیب و بسیار سطحی، در سرتاسر داستان بازی به چشم میخورند که برخی فاقد اهمیت هستند و برخی دیگر پررنگتر به شمار میآیند.
این مسئله در مورد شخصیتها نیز صادق است. هر چقدر رفتار و گفتار و پرداخت عجیب آنها به رمزآلود بودنشان کمک کرده است، به همان نسبت شاهد سکانسهای اضافی، دیالوگهای غیرضروری و موارد اینچنینی هستیم. گاهی اوقات ممکن است چندین کاتسین پشت سر هم در بازی حالت Filler یا اضافی داشته باشند و کوچکترین چیزی به دنیا، شخصیتها و اتفاقات اضافه نکنند که صرفا بازی را طولانی میکنند بدون آن که هدف و مقصودی داشته باشند. اما اگر این موارد منفی که به آن اشاره کردم را در نظر نگیریم، داستان بازی روی هم رفته عملکرد خوبی دارد. شخصیتهای معرفی شدهی جدید جالب و جذاب هستند و اکثر تعاملات شکل گرفته بین آنها نیز قابل توجه است. شخصیتهای نامآشنا نسخهی قبلی نیز به خوبی در دل روایت بازی جای گرفتهاند، هرچند نسبتا نقش کمرنگتری را ایفا میکنند.
خوشبختانه روایت در Death Stranding 2: On The Beach کمی سریعتر از نسخهی قبل است و با وجود این که همچنان شاهد روایت نسبتا آرامی هستیم، اما فاصلهی بین وقایع و اتفاقات مهم به مراتب کاهش یافته و کوجیما در ارائه اطلاعات به مخاطب، خساست کمتری به خرج داده است. از طرف دیگر، بازی یک بخش Corpus عظیم و دقیق دارد و تمام اطلاعات لازم در مورد وقایع، مفاهیم، شخصیتها و حوادث را برای مخاطبان توضیح میدهد که این مسئله خصوصا برای افرادی که نسخهی اول را تجربه نکردهاند، فوقالعاده ارزشمند است.
یکی دیگر از نقاط قوت اثر، استفاده از بازیگران خبره و نامدار است. از ال فنینگ گرفته تا خود نورمن ریدس، این بازیگران چیزی بیشتر از شهرت را به بازی اضافه کردهاند. توانایی بالای بازیگری آنها، یک پله سطح کاتسینها و لحظات دراماتیک را بالا برده است. این مسئله به طور بدیهی در قسمت صداگذاری نیز تأثیرگذار بوده و کیفیت کلی آن نیز فوقالعاده است.
روی هم رفته باید بگویم داستان، روایت و شخصیتپردازی بازی، ترکیبی است از نقاط مثبت بزرگ و تعدادی نقاط ضعف که در نهایت، برآیندشان مطولب است. هر چند مشکلاتی که به آنها اشاره کردم، مانع از این هستند که بازی به نهایت و صد درصد پتانسیل روایی و داستانی خود برسد.
گیمپلی بازی همان ساختار و پایهی نسخهی قبل را در دل خود جای داده، اما بسیار عمیقتر و گستردهتر است. هدف اصلی اکثر مراحل بازی هنوز انتقال بستهها و مرسوله به مقاصد مختلف و لینک کردن آنها به Chiral Network است، اما چگونگی رسیدن به هدف و مقصد و چگونگی مقابله با خطرات و موانع مختلف، از BTها گرفته تا شرایط جوی و مناطق صعبالعبور، به گیمپلی عمق داده.
اول از همه، مراحل و ماموریتها تا حدی دچار تغییر شدهاند که تقریبا تمام این تغییرات مثبت ارزیابی میشوند. با وجود این که هنوز شاهد مراحل و سفارشهای Filler یا وقتپُرکن هستیم، اما تعداد آنها نسبت به نسخهی اول به مراتب کمتر شده است و بازی ارزش بیشتری برای وقت مخاطبان قائل میشود. از سوی دیگر، این بار شاهد ماموریتهای متنوعی هستیم که در نسخهی قبلی یا وجود نداشتند یا به ندرت به چشم میخوردند. برای مثال، شاهد اهداف و ماموریتهای مبارزاتی و جنگی بیشتری هستیم و مراحل اصلی بیشتری ما را مأمور به پاکسازی پایگاه دشمنان و یا نجات دادن گروگان میکنند که این مسئله المان اکشن و مبارزه را بیشتر دارای ارزش و اهمیت کرده است. در واقع Death Stranding 2: On The Beach، طیف به مراتب وسیعتری از اهداف و مراحل را پیش روی مخاطب قرار میدهد.
صحبت از اکشن شد، به این مسئله هم اشاره کنم که بخش اکشن و مبارزات بازی، چند پله ارتقاء یافتهاند. اول اینکه شاهد سلاحهای جدید و جذاب مثل Sniper Rifle هستیم که عمق بسیار خوبی به مبارزات میدهد که مخفیکاری بازی را به شدت ارتقاء داده و جذابتر کردهاند. در کنار این سلاحها، شاهد نارنجکها و ابزار جدید و مختلفی هستیم که هر کدام به نوبهی خود، مناسب یک سبک بازی و پیشروی هستند. از نارنجک دودزا گرفته تا نارنجکهای Decoy و هولوگرامی که برای فریب و مخفی کاری استفاده میشوند. از سوی دیگر، شاهد دشمنان به مراتب بیشتر و همچنین جدیدتری نیز هستیم. در کنار دشمنان معمولی، بازی یک نوع دشمن کاملا جدید، یعنی رباتها یا همان Mech، را معرفی میکند که آنها نیز انواع و دستههای مختلفی دارند؛ از سگهای رباتی گرفته تا رباتهای شکارچی. همین مسئله باعث شده انتخاب و چینش تجهیزات و سلاحها اهمیت فراوانی پیدا کند، چرا که شما میبایست سلاحها و آیتمهای خود را ضد انسان، ضد BT و ضد Mech قرار دهید و برای هر سناریو و اتفاقی آماده باشید.
شوتینگ و گانپلی بازی همان استایل، انیمیشنها و فیزیک نسخهی اول را دارد و فقط کمی انیمیشنها نرمتر شدهاند. هوش مصنوعی دشمنان اکثر اوقات عملکرد خوبی دارد اما با این وجود، گاهی اوقات در شناسایی Sam از طریق صدا احمقانه رفتار کرده و بعضا ممکن است سینوسی عمل کنند که این موضوع چندان در روند بازی تاثیرگذار نیست.
از سوی دیگر، هم تجهیزات و سلاحهای اضافه شده جذاب هستند و هم کارایی و تعادل خوبی دارند. برخلاف نسخهی قبل، سلاحهای چندکاره که گلولههای مختلفی استفاده میکردند، جای خود را به سلاحهای پیشرفتهای دادهاند که علیه تمام دشمنان قابل استفاده هستند و از سوی دیگر، در همان ساعات ابتدایی، بازی امکان ساخت سلاحهای متعدد را ممکن میسازد و قرار نیست مانند نسخهی اول مدتها برای داشتن و استفاده از سلاحها صبر کنید. همچنین باید اشاره کنم هر چه مراحل فرعی مختلف، چه Sub Order و چه Standard Order برای مناطق مختلف انجام دهید، به الگوهای ساخت سلاح (بلوپرینت) جذابتر و قدرتمندتر، مثل لولهای بالاتر سلاحها و نارنجکهای جدید دست پیدا خواهید کرد که کار شما را هنگام مقابله با انسانها، BTها و رباتها آسانتر میسازد و از طرف دیگر، شما را به انجام مراحل فرعی بیشتر ترغیب میکند.
همین پیشرفت و گستردگی، در زمینه ابزارها و آیتمهای مهم Sam برای انتقال کالاها نیز وجود دارد. در کنار آیتمهای قبلی مثل نردبان و Climbing Anchor و موارد پیشرفتهتر مثل Floating Carrier، شاهد آیتمهای جدیدی نیز هستیم. هر چند از آن جایی که تقریبا بلافاصله بعد از Prologue به وسایل نقلیه دسترسی دارید، بسیاری از این موارد را نیاز نخواهید داشت اما همچنان در برخی مراحل و لحظات، میتوانند فوقالعاده کارگشا باشند.
صحبت از وسایل نقلیه شد، باید به این نکته اشاره کنم که این بار امکان شخصیسازی وسایل نقلیه وجود دارد و میتوانید آنها را به مراتب مفیدتر و بهتر کنید. از اضافه کردن چندین باتری اضافه گرفته تا قرار دادن مسلسل برای مبارزه خودکار با دشمنان و بازوهای رباتیک که خودکار Cargoهای نزدیک را جذب میکنند و در وسیله نقلیه قرار میدهند. به شخصه بسیار از این بخش لذت بردم و زمان زیادی را از وسایل نقلیه استفاده کردم؛ در Death Stranding 2: On the Beach، لذت بیشتری از رانندگی وسایل نقلیه خواهید برد و همچنین امکان شلیک سلاح هنگام رانندگی نیز فراهم شده که خود یک نقطهی جذاب دیگر به شمار میآید.
در اینجا باید به باسفایتها هم اشاره کنم. در این نسخه شاهد باسفایتهای نسبتا بیشتر و متفاوتتری هستیم؛ از رباتهای غولپیکر گرفته تا انواع و اقسام BTها. با وجود تنوع ظاهری آنها، اعتقاد دارم باسفایتهای بازی میتوانستند به مراتب از لحاظ مکانیزم و عملکرد جذابتر و متفاوتتر باشند. به طور خاصBTها اصلا جذاب نیستند و نه تنها مبارزه با آنها میتوانست بهتر باشد، بلکه شکل ظاهری آنها نیز به نظرم فاقد خلاقیت است. البته همچنان از باسفایتهای بازی لذت خواهید برد، اما به عنوان اثری که تقریبا در تمامی جنبههای خود خاص عمل میکند، طبیعتا انتظار میرود در زمینه باسفایتها نیز این رویکرد حفظ شود.
بسیاری از مواردی که در نسخهی اول وجود داشتند، به همان قوت در Death Stranding 2: On the Beach حضور دارند. از امکان احداث پل و سازههای مختلف مثل ژنراتور گرفته تا زیپلاین و موارد مشابه مختلف. همچنین بخش آنلاین بازی که حول به اشتراکگذاری وسایل، سازهها و آیتمها میچرخد نیز همچنان عملکرد جذابی دارد و خاص بودن خودش را حفظ کرده است.
شاهد المانهای کاملا جدیدی نیز در دنیای باز هستیم. برای مثال، معادن مختلفی در سرتاسر استرالیا وجود دارند که بعد از پاکسازی و الحاق به Chiral Network، میتوانید به صورت اتوماتیک به استخراج منابع آنها بپردازید.
در کل، Death Stranding 2: On The Beach بسیاری از موارد بعضا آزاردهنده نسخهی اول که شاید به راحتی قابل برطرف شدن بودند را در این نسخه اصلاح کرده است. همانطور که گفتم، مأموریتهای اضافی کمتر شدهاند و تجهیزات کارآمد مثل سلاحها، نارنجکها و وسایل نقلیه به سرعت در دسترس قرار میگیرند که این مسئله جابهجایی، مبارزه و نقل و انتقال وسایل و مرسولهها را به شدت لذتبخشتر ساخته است. از طرف دیگر، از آن جایی که اکشن و مبارزات پررنگتر شدهاند، بازی از یکنواختی خارج میگردد و ریتم پیشروی مخاطب نیز کمتر کند میگردد.
اما حقیقت این است هنوز با وجود تغییرات و اصلاحات، بازی Death Stranding 2: On the Beach اثری عامهپسند نیست. روایت داستان، تعامل شخصیتها و موارد اینچنینی از بسیاری الگوهای رایج گیمینگ پیروی نمیکند. بازی وابسته به اکشن و مبارزات نیست و در بسیاری از لحظات، شاهد ریتمی آهسته و پیوسته هستیم. اما اگر بتوانید با ساختار کلی بازی کنار بیایید، شکی وجود ندارد که این اثر یکی از خاصترین و متفاوتترین تجربههای گیمینگ شما را رقم خواهد زد.
اضافه شدن مواردی مثل زمینلرزههای تصادفی با قدرتهای گوناگون، سیلهای موقتی و طوفان شن، یک پله غوطهوری بازی را بالاتر بردهاند و صد البته پیادهسازی فوقالعاده این المانها از لحاظ بصری، مثل طوفان شن، در جذاب بودن این موارد بیتاثیر نبوده است.
بر خلاف نسخهی اول، این بار شاهد سیستم پیشرفت خود Sam نیز هستیم که در قالب APAS Enchantment رقم میخورد. با تحویل سفارشات، امتیاز دریافت میکنید و سپس میتوانید مهارتهای گوناگون را باز کنید. برخی مربوط به مبارزات هستند، برخی کارهای عادی Sam را تقویت میکنند و برخی دیگر تجهیزات و وسایل او را بهبود میدهند. با انجام هر فعالیت و به مرور زمان، مهارت Sam بهتر میشود. برای مثال هر چه بیشتر از سلاح AR استفاده کند، او ماهرتر میشود و هر چه مرسوله سنگینتر حمل کند، قویتر میگردد. با این که این موارد را نمیتوان تغییرات بزرگ نامید، اما اضافه شدن آنها قطعا برای مخاطبان مطلوب است.
بازی Death Stranding 2: On the Beach از لحاظ گرافیکی یک شاهکار تمام عیار است. مهم نیست به طراحی چهرهها و حالات آنها دقت کنیم یا به دریاچه آب و رودخانهها یا مناطق جنگلی یا کوهستانی، بازی از لحاظ بصری خارقالعاده است. بافتها کیفیت واقعگرایانهای دارند، نورپردازی و سایه زنیها بی نقص است و مهمتر از همه، تمامی این موارد بدون رهگیری پرتو یا ری تریسینگ صورت گرفته است و در کنار این موضوع، چه هنگام مبارزات و چه هنگام سنگینترین لحظات پردازشی، بازی هیچگونه افت فریمی ندارد! نه تنها افت فریمی به چشم نمیخورد، بلکه به شخصه هیچگونه مشکل فنی، گرافیکی یا باگهایی از این دست نیز مشاهده نکردم.
در دپارتمان صداگذاری و موسیقی، بعید میدانم حتی سختگیرترین افراد بتوانند مشکل یا ضعف خاصی پیدا کنند. صداگذاری کرکترها و افکتهای صوتی بینقص و عالی است و از طرف دیگر، مانند دیگر بازیهای کوجیما، طیف وسیعی از موسیقیهای جدید لایسنس شده در بازی وجود دارد که میتوانید از آنها لذت ببرید.
گالری اختصاصی گیمفا:
Death Stranding 2: On The Beach
بازی Death Stranding 2: On the Beach نه تنها یکی از خاصترین بازیهای نسل به شمار میآید، بلکه به راحتی در زمره بهترین و باکیفیتترین آثار این صنعت نیز قرار میگیرد.
نکات مثبت:
تعلیق بالای داستان بازیشخصیتهای جالب، غیرقابل پیشبینی و متفاوتحفظ نقاط قوت نسخهی قبلی و عمیقتر کردن المانها و مکانیزمهای مختلفاکشن و مبارزات عمیقتر نسبت به بازی اولتنوع بالای گزینههای شخصیسازی در قسمتهای مختلفسیستم پیشرفت، ارتقاء و گسترش شخصیت، امکانات و وسایل پیادهسازی عالیای داردگرافیک هنری محشر و پیشگامبهینهسازی بینظیر فنی و گرافیکی در تمامی لحظاتصداپیشگی و بازیگری درجه یکاکثر مکانیزمهای بازی از عمق بالایی برخوردارند
نکات منفی:
برخی حفرههای داستانی و شخصیتی که به علت روایت و پرداخت اغراق آمیز به وجود آمده استبرخی از کاتسینهای بازی بیهدف بوده و اضافی هستندباسفایتها، خصوصا BTها میتوانستند طراحی و پیادهسازی جذابتر و خلاقانهتری داشته باشندپاسخ ندادن به برخی اتفاقات و سوالها پیرامون دنیا و حوادث نسخه اول
۹
این بازی براساس کد ارسالی ناشر (Sony) و روی PS5 تجربه و بررسی شده است
نظرات کاربران