نیلی بلاگ

نقد و بررسی فیلم Rust | بازگشتِ خونینِ غربِ وحشی!

فیلم Rust، به کارگردانی جوئل سوزا و با بازی الک بالدوین، اثری در ژانر وسترن است که از همان ابتدا به دلیل حادثه‌ی تراژیک پشت صحنه‌اش در سال ۲۰۲۱، که منجر به مرگ فیلمبردار هالینا هاچینز شد، توجهات بسیاری را به خود جلب کرد. این فیلم، که پس از وقفه‌ای طولانی و چالش‌های متعدد سرانجام در سال ۲۰۲۴ اکران شد، نه‌تنها به‌عنوان یک اثر سینمایی بلکه به‌عنوان سندی از یک فاجعه‌ی سینمایی مورد بررسی قرار می‌گیرد. در این نقد، با نگاهی بی‌طرفانه به جنبه‌های مختلف فیلم، از داستان و کارگردانی گرفته تا بازیگری، فیلمبرداری و تأثیرات حاشیه‌ای آن، می‌پردازیم تا اثری را تحلیل کنیم که در سایه‌ی یک تراژدی بزرگ ساخته شده است.

تبلیغات

داستان و مضمون: سفری در دل گناه و رستگاری

نقد و بررسی فیلم Rust | بازگشتِ خونینِ غربِ وحشی! - گیمفا

داستان «راست» در کانزاس دهه‌ی ۱۸۸۰ جریان دارد و حول محور هارلند راست (با بازی الک بالدوین)، یک قانون‌گریز سالخورده، و نوه‌ی سیزده‌ساله‌اش، لوکاس هالیستر (پاتریک اسکات مک‌درموت)، می‌گردد. لوکاس به دلیل قتل تصادفی یک دامدار محلی محکوم به اعدام شده و هارلند، که سال‌ها از خانواده‌اش دور بوده، تصمیم می‌گیرد او را از زندان فراری دهد. این دو در سفری پرمخاطره به سوی مرز مکزیک، در حالی که تحت تعقیب مارشال وود هلم (جاش هابکینز) و شکارچی جایزه‌بگیر فنتون «پریچر» لانگ (تراویس فیمل) هستند، با چالش‌های متعددی روبه‌رو می‌شوند. داستان فیلم به مضامین کلاسیک وسترن مانند گناه، رستگاری، خانواده و چرخه‌ی خشونت می‌پردازد، اما در عین حال تلاش می‌کند با تمرکز بر رابطه‌ی بین‌نسلی میان هارلند و لوکاس، عمقی احساسی به روایت خود ببخشد.

فیلم «راست» از الگوی سفر قهرمان که الگویی پر تکرار در ژانر وسترن به شمار می‌رود، برای روایت داستانی احساسی و پرتنش در این ژانر بهره می‌برد. هارلند راست به‌عنوان قهرمانی معرفی می‌شود که نه‌تنها برای نجات نوه‌اش، بلکه برای مواجهه با گذشته خود سفری جسمانی و درونی را طی می‌کند. فیلم‌برداری چشم‌نواز و استفاده از مناظر طبیعی، این سفر را با عمق بصری و احساسی تقویت می‌کند.

روایت فیلم، که توسط سوزا و بالدوین نوشته شده، در لحظاتی موفق به خلق فضایی احساسی و انسانی می‌شود. رابطه‌ی هارلند و لوکاس، که از بی‌اعتمادی اولیه به پیوندی عمیق تبدیل می‌شود، یکی از نقاط قوت فیلم است. با این حال، داستان در برخی مواقع از ریتم کند و پیش‌پاافتادگی رنج می‌برد. دیالوگ‌ها، اگرچه در لحظاتی تأثیرگذارند، گاهی بیش از حد به کلیشه‌های ژانر وسترن متکی می‌شوند و فاقد نوآوری هستند. پایان‌بندی فیلم، که سعی دارد با یک فداکاری احساسی به اوج برسد، تا حدی قابل پیش‌بینی است و نمی‌تواند تأثیر عمیقی بر مخاطب بگذارد.

کارگردانی: تلاش برای احیای وسترن کلاسیک

نقد و بررسی فیلم Rust | بازگشتِ خونینِ غربِ وحشی! - گیمفا

جوئل سوزا، که هم نویسنده و هم کارگردان فیلم است، در «راست» رویکردی کلاسیک به ژانر وسترن دارد. او با الهام از فیلم‌هایی مانند «نابخشوده» (Unforgiven) کوشیده است تا داستانی ساده اما پراحساس را با تصاویری بصری قدرتمند ترکیب کند. با این حال، سوزا در ایجاد تعادل بین درام انسانی و اکشن وسترن چندان موفق عمل نکرده است. صحنه‌های اکشن، که در یک فیلم وسترن انتظار می‌رود نقطه‌ی قوت باشند، به دلیل کمبود بودجه و محدودیت‌های تولید، فاقد هیجان و پویایی لازم هستند. در مقابل، صحنه‌های آرام‌تر، به‌ویژه لحظات گفت‌وگو میان هارلند و لوکاس، از نظر احساسی قوی‌تر عمل می‌کنند و نشان‌دهنده‌ی توانایی سوزا در کارگردانی لحظات صمیمی هستند.

یکی از نکات قابل توجه در کارگردانی سوزا، استفاده‌ی هوشمندانه از مناظر طبیعی است. فیلمبرداری در نیومکزیکو، با دشت‌های وسیع و آسمان‌های بی‌کرانش، حس و حال وسترن را به خوبی منتقل می‌کند. با این حال، سایه‌ی تراژدی پشت صحنه بر کارگردانی سوزا سنگینی می‌کند. او خود در مصاحبه‌ای اظهار کرده که «ای کاش هرگز این فیلم را ننوشته بودم»، و این حس پشیمانی در برخی انتخاب‌های روایی و بصری فیلم قابل لمس است. انگار کارگردان در تلاش بوده تا پروژه‌ای را که با درد و رنج همراه شده، به سرانجام برساند، اما روح فیلم تحت تأثیر این بار احساسی قرار گرفته است.

بازیگری: الک بالدوین و سایه‌ی تراژدی

نقد و بررسی فیلم Rust | بازگشتِ خونینِ غربِ وحشی! - گیمفا

الک بالدوین، که علاوه بر بازیگری یکی از تهیه‌کنندگان و نویسندگان داستان فیلم است، در نقش هارلند راست عملکردی قابل قبول ارائه می‌دهد. او شخصیتی خسته و پشیمان را به تصویر می‌کشد که گذشته‌ی تاریکش همچنان او را تعقیب می‌کند. بالدوین با استفاده از زبان بدن و حالت‌های چهره، عمق احساسی هارلند را به خوبی منتقل می‌کند، اما نمی‌توان انکار کرد که حضور او در فیلم تحت تأثیر حادثه‌ی مرگبار پشت صحنه قرار دارد. تماشای بالدوین با اسلحه در دست، حتی در یک اثر داستانی، برای بسیاری از مخاطبان ناخوشایند است و این موضوع، چه عادلانه باشد چه نه، بر تجربه‌ی تماشای فیلم تأثیر می‌گذارد.

پاتریک اسکات مک‌درموت در نقش لوکاس نیز بازی امیدوارکننده‌ای ارائه می‌دهد. او با وجود سن کم، موفق می‌شود معصومیت و آسیب‌پذیری شخصیتش را به نمایش بگذارد. رابطه‌ی بین او و بالدوین، به‌ویژه در صحنه‌های آرام‌تر، از نقاط قوت فیلم است.

نقد و بررسی فیلم Rust | بازگشتِ خونینِ غربِ وحشی! - گیمفا

تراویس فیمل در نقش شکارچی جایزه‌بگیر، فنتون لانگ، حضوری کاریزماتیک دارد، اما شخصیت او به دلیل عدم توسعه‌ی کافی در فیلمنامه، تا حدی یک‌بعدی باقی می‌ماند. جاش هابکینز نیز در نقش مارشال وود هلم عملکردی قابل قبول دارد، اما شخصیت او نیز از کلیشه‌های ژانر وسترن فراتر نمی‌رود.

فیلمبرداری و طراحی بصری: ادای دین به هالینا هاچینز

نقد و بررسی فیلم Rust | بازگشتِ خونینِ غربِ وحشی! - گیمفا

فیلمبرداری «راست» یکی از جنبه‌های برجسته‌ی فیلم است، به‌ویژه با توجه به اینکه بخش‌هایی از آن پیش از حادثه‌ی مرگبار توسط هالینا هاچینز فیلمبرداری شده بود. تصاویر فیلم، با استفاده از نور طبیعی و مناظر بکر نیومکزیکو، حس و حال یک وسترن کلاسیک را به خوبی بازسازی می‌کنند. پس از درگذشت هاچینز، تیم فیلمبرداری جدید تلاش کرد تا سبک بصری او را حفظ کند، و این تداوم در کیفیت بصری فیلم مشهود است. با این حال، برخی از صحنه‌ها، به‌ویژه در بخش‌های اکشن، از نظر فنی ضعیف‌تر ظاهر می‌شوند و نشان‌دهنده‌ی محدودیت‌های تولید هستند.

نقد و بررسی فیلم Rust | بازگشتِ خونینِ غربِ وحشی! - گیمفا

طراحی صحنه و لباس نیز به خوبی فضای دهه‌ی ۱۸۸۰ را بازسازی می‌کند. از کلاه‌های گاوچرانی گرفته تا اسلحه‌های قدیمی، جزئیات بصری فیلم به ایجاد حس اصالت کمک می‌کنند. موسیقی متن فیلم، که توسط آهنگسازی ناشناخته ساخته شده، در لحظاتی احساسی و دراماتیک عمل می‌کند، اما در کل فاقد نوآوری یا تأثیرگذاری عمیق است.

حاشیه‌ها و تأثیرات فرهنگی

نقد و بررسی فیلم Rust | بازگشتِ خونینِ غربِ وحشی! - گیمفا

نمی‌توان درباره‌ی «راست» صحبت کرد بدون اشاره به حادثه‌ی مرگبار سال ۲۰۲۱، که در آن هالینا هاچینز، فیلمبردار فیلم، بر اثر شلیک تصادفی گلوله‌ای واقعی توسط الک بالدوین کشته شد و جوئل سوزا نیز زخمی شد. این فاجعه نه‌تنها تولید فیلم را برای مدتی متوقف کرد، بلکه بحث‌های گسترده‌ای را درباره‌ی ایمنی در صحنه‌های فیلمبرداری و استفاده از سلاح‌های واقعی در سینما به راه انداخت. اتهامات علیه بالدوین، که در نهایت در سال‌های ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ رد شدند، سایه‌ای سنگین بر فیلم انداختند و باعث شدند «راست» بیش از آنکه به‌عنوان یک اثر سینمایی دیده شود، به‌عنوان نمادی از یک تراژدی شناخته شود.

این حاشیه‌ها تجربه‌ی تماشای فیلم را به شدت تحت تأثیر قرار می‌دهند. برای بسیاری از مخاطبان، تماشای «راست» همراه با آگاهی از مرگ هاچینز، احساسی دوگانه ایجاد می‌کند: از یک سو، تلاش برای ارزیابی فیلم به‌عنوان یک اثر هنری، و از سوی دیگر، تأثر و ناراحتی از فاجعه‌ای که در پشت صحنه رخ داده است. این موضوع باعث شده که نقدهای فیلم نیز دوگانه باشند؛ برخی منتقدان فیلم را به دلیل کیفیت متوسط آن نقد کرده‌اند، در حالی که دیگران به احترام هاچینز و تلاش تیم برای تکمیل پروژه، رویکردی ملایم‌تر اتخاذ کرده‌اند.

جمع‌بندی: فیلمی در سایه‌ی تراژدی

نقد و بررسی فیلم Rust | بازگشتِ خونینِ غربِ وحشی! - گیمفا

«راست» فیلمی است که نمی‌توان آن را جدا از زمینه‌ی تولیدش بررسی کرد. به‌عنوان یک وسترن، این اثر داستانی ساده اما احساسی را روایت می‌کند که در لحظاتی موفق به جلب توجه مخاطب می‌شود. بازیگری قوی، به‌ویژه از سوی بالدوین و مک‌درموت، و تصاویر بصری زیبا، از نقاط قوت فیلم هستند. با این حال، ریتم کند، کلیشه‌های ژانر و تأثیرات حاشیه‌ای، مانع از آن می‌شوند که «راست» به یک اثر ماندگار تبدیل شود.

در وب‌سایت راتن تومیتوز، فیلم با ۵۵ درصد تأیید از ۴۰ نقد، به‌عنوان اثری «متوسط» ارزیابی شده است، و در متاکریتیک امتیاز ۴۶ از ۱۰۰ را کسب کرده که نشان‌دهنده‌ی نقدهای مختلط است. این اعداد تأیید می‌کنند که «راست» نه یک شاهکار است و نه یک شکست کامل. این فیلم برای طرفداران وسترن‌های کلاسیک و کسانی که به دنبال داستانی احساسی درباره‌ی خانواده و رستگاری هستند، می‌تواند جذاب باشد، اما برای مخاطب عام، ممکن است تجربه‌ای سنگین و تحت تأثیر حاشیه‌ها باشد.

در نهایت، «راست» بیش از آنکه یک فیلم باشد، یک یادآوری تلخ از شکنندگی زندگی و پیچیدگی‌های صنعت سینماست. تماشای آن، هم ادای احترامی به هالینا هاچینز است و هم تأملی بر مسئولیت‌های اخلاقی در سینما. این فیلم شاید هرگز نتواند از سایه‌ی تراژدی‌اش خارج شود، اما به‌عنوان تلاشی برای تکمیل یک پروژه‌ی ناتمام، شایسته‌ی احترام است.

امتیاز نویسنده به این فیلم: ۶ از ۱۰

منبع خبر

اشتراک‌گذاری در شبکه‌های اجتماعی

برچسب‌ها

برچسبی برای این مطلب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

نظرات کاربران

ارسال نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *