۲۰ شخصیت دنیای سریال وجود دارند که هیچ بازیگر دیگری نمیتوانست به این شکل آنها را برای مخاطبان به نمایش در بیاورد.
برخی از بازیگران دنیای سریال آنچنان برای نقشهای ماندگار خود مناسب بودهاند، برای مثال برایان کرنستون در نقش والتر وایت یا ایمی پولر در نقش لزلی نوپ که تصور این نقشها با بازیگر دیگری غیرممکن است. هنر انتخاب بازیگر در پیدا کردن فردی مناسب برای نقش خلاصه میشود، اما معمولاً چند گزینه جایگزین هم در نظر گرفته میشود تا در صورت بروز مشکلاتی مانند تداخل برنامهها یا نبود شیمی بین بازیگران، فرد جایگزین وجود داشته باشد. به همین دلیل، وقتی ترکیب بازیگر و شخصیت به شکلی بینقص شکل میگیرد، اهمیتی دوچندان مییابد.
هیچکس جز آل پاچینو نمیتوانست مایکل کورلئونه باشد. هیچکس جز دنیل دی-لوییس نمیتوانست دنیل پلینو را بازی کند. بسیاری از بازیگران دنیای سریال نیز آنچنان در نقشهای ماندگار خود درخشیدهاند که مخاطبان نمیتوانند آن شخصیت را با چهرهای غیر از آنها تصور کنند.
۲۰. لورن گراهام در نقش لورلای گیلمور – سریال Gilmore Girls
رابطه مادر و دختری در قلب داستان سریال Gilmore Girls باعث جذابیت این سریال بین نسلهای مختلف شد. اگر بازیگر دیگری نقش لورلای را بازی میکرد، ممکن بود باورپذیر نباشد که روری دوست دارد مدام با مادرش وقت بگذراند. اما چه کسی نمیخواهد همیشه با لورن گراهام وقت بگذراند؟
۱۹. مایکل ریچاردز در نقش کازمو کرِیمر – سریال Seinfeld
همسایه فضول، کلیشهای رایج در کمدیهای تلویزیونی است، اما کازمو کرِیمر آنقدر خاص و عجیب است که در میان دیگران میدرخشد. اجرای مایکل ریچاردز در نقش کرِیمر نمونهای درخشان از کمدی فیزیکی است. نویسندگان میتوانستند ایدهای ساده مثل توپجمعکن شدن کرِیمر یا ریختن سیمان در لباسشویی را مطرح کنند و ریچاردز آن را به شکلی خندهدار اجرا میکرد.
۱۸. نورمن ریدس در نقش دریل دیکسون – سریال The Walking Dead
هیچکس جز نورمن ریدس نمیتوانست نقش دریل دیکسون را بازی کند، چون این شخصیت مشخصاً برای او خلق شده بود. نورمن ریدس در ابتدا برای نقش مرل تست داد، اما تهیهکنندگان او را بیش از حد دوستداشتنی و همدلانه یافتند. با این حال، اجرای او را تحسین کردند و برایش برادری مهربانتر از مرل ساختند و یکی از بهیادماندنیترین شخصیتهای تلویزیونی شکل گرفت.
۱۷. دنی مکبراید در نقش کنی پاورز – سریال Eastbound & Down
شخصیت کمیک خاص دنی مکبراید بهخوبی در نقش بازیکن بیادب و گستاخ بیسبال، کنی پاورز، جلوه مییابد. این شخصیت بهشدت خودخواه و زننده است و در دست هر بازیگر دیگری غیرقابلتحمل میبود. اما مکبراید با نشان دادن جنبه آسیبدیده و شکسته این افراد، عمق تازهای به آنها میبخشد.
۱۶. آنتونی استار در نقش هوملندر – سریال The Boys
بسیاری از بازیگران میتوانند چهرهای دوستانه را پشت روانپریشی پنهان کنند، اما آنتونی استار با نقش هوملندر، رویکردی کاملاً نو در پیش گرفته است. ظاهر فریبنده او قابلباور است، اما ترس و خشونت همچنان از چشمانش نمایان است. هر بار که هوملندر وارد صحنه میشود، مشخص نیست چه کسی زنده از آنجا خارج میشود و همه اینها به نگاه استار بازمیگردد.
۱۵. ماری تایلر مور در نقش لورا پتری – سریال The Dick Van Dyke Show
ماری تایلر مور ابتدا فقط بهعنوان مکمل بازیگر اصلی انتخاب شد، اما خیلی زود تواناییهایش را در بازی کمدی، درام و حتی اجراهای موزیکال نشان داد. او با انرژی و گرمای ذاتی خود، باورپذیری هر موقعیت طنزآمیزی را بالا میبرد. بعدها خودش ستاره یک سریال مستقل شد.
۱۴. تاتیانا مازلنی در نقش تمام نسخههای کلون پروژه لدا – سریال Orphan Black
نقش تاتیانا مازلنی در سریال Orphan Black تنها محدود به یک شخصیت نبود، بلکه او باید چندین شخصیت مختلف را که همگی نسخههایی از یک فرد بودند، اجرا میکرد و اغلب با خودِ دیگرش همبازی بود. کمتر بازیگری جسارت چنین کاری را دارد، اما مازلنی آن را بینقص و روان اجرا کرد. جادوی واقعی آن بود که پس از مدتی فراموش میکردید همه این شخصیتها را یک نفر بازی میکند.
۱۳. جان هم در نقش دان دریپر – سریال Mad Men
جان هم با کاریزمای بازیگران کلاسیک سینما مثل کری گرانت یا کلارک گیبل، نقش دان دریپر را زنده کرد. بازیگر دیگری ممکن بود سریال Mad Men را زیادی مدرن جلوه دهد، اما جان هم آن را عمیقاً در فضای دهه شصت ریشهدار کرد. او هم توانایی اجرای ظرافتهای نویسندگی را داشت و هم طنز موقعیتهای عجیب سریال را بهخوبی ارائه داد.
۱۲. آندره براور در نقش کاپیتان هولت – سریال Brooklyn Nine-Nine
در آغاز، نقش کاپیتان هولت به بازیای خشک و بیحالت نیاز داشت. اما با پیشرفت سریال و باز شدن ابعاد مختلف شخصیت، به بازی دراماتیکتری نیز نیاز بود. کمتر بازیگری میتوانست هر دو جنبه را با این دقت اجرا کند، اما آندره براور در هر دو زمینه درخشید.
۱۱. ویلیام شتنر در نقش جیمز تی. کرک – سریال Star Trek
هیچکس به سبک ویلیام شتنر بازی نمیکند. همانند نیکلاس کیج یا کریستوفر واکن، او انتخابهایی میکند که دیگران حتی به آنها فکر نمیکنند. هر کسی میتوانست کاپیتان کرک را بهعنوان یک قهرمان علمی تخیلی کلیشهای بازی کند، اما فقط شتنر توانست به او شخصیتی خاص و ماندگار ببخشد.
۱۰. ایمی پولر در نقش لزلی نوپ – سریال Parks & Recreation
ایمی پولر در برنامه Saturday Night Live با انرژی خاص خود درخشید و پس از آن این انرژی را به نقش لزلی نوپ منتقل کرد. هیچکس دیگری نمیتوانست دیوانگیهای لزلی را در عین حال با الهامبخشی و صداقت درونی او ترکیب کند. لزلی الگویی از یک کارمند وفادار و مثبتنگر است که به بهبود جامعهاش متعهد است.
۹. باب اودنکرک در نقش جیمی مکگیل / ساول گودمن – سریالهای Breaking Bad / Better Call Saul
باب اودنکرک هنگام ایفای نقش ساول گودمن بیشتر بهعنوان کمدین شناخته میشد و نقش ساول در سریال Breaking Bad هم بیشتر جنبه طنز داشت. اما وقتی سریال مستقل او ساخته شد، اودنکرک تواناییهای دراماتیک خود را نیز نشان داد و شخصیتی چندلایه و انسانی خلق کرد که فراتر از یک وکیل دغلباز بود.
۸. دنی دویتو در نقش فرانک رینولدز – سریال It’s Always Sunny in Philadelphia
دنی دویتو در فصل دوم به سریال پیوست و به عامل کلیدی آن تبدیل شد. فرانک رینولدز از یک پدر ساده به تجسم انحطاط بشری تبدیل شد. کمتر بازیگری میتوانست با چنین جسارتی در صحنههایی عجیب حضور یابد.
۷. پیتر دینکلیج در نقش تیریون لنیستر – سریال Game of Thrones
تیریون لنیستر در نگاه اول فقط یک شخصیت طنزپرداز است، اما در واقع یکی از پیچیدهترین شخصیتهای سریال محسوب میشود. پیتر دینکلیج هم طنز کلامی او را استادانه اجرا کرد و هم لایههای درونی و دردهای شخصیتی او را بهخوبی نشان داد.
۶. جولیا لوئی-دریفوس در نقش سلینا میر – سریال Veep
جولیا لوئی-دریفوس با ایفای نقش الین در سریال Seinfeld در طنز کلامی درخشید، اما در نقش یک سیاستمدار بیادب و بیرحم در سریال Veep به اوج رسید. هیچکس نمیتوانست بددهنیهای سلینا را با چنین ظرافتی اجرا کند و در عین حال مخاطب را نسبت به او دلگرم نگه دارد.
۵. کلسی گرمر در نقش دکتر فریزر کرین – سریال Cheers / Frasier
در دستان هر بازیگر دیگری، فریزر کرین شخصیتی غیرقابلتحمل جلوه میکرد: یک روشنفکر خودبزرگبین. اما گرمر با نمایش رگههایی از غم و اندوه درونی، از او شخصیتی همدلانه ساخت. اجرای او حالتی شکسپیری داشت و همین آن را متمایز کرد.
۴. مایکل کی. ویلیامز در نقش عمر لیتل – سریال The Wire
شخصیت عمر لیتل، هم خلافکار است و هم نوعی قهرمان خیابانی. کسی غیر از مایکل کی. ویلیامز نمیتوانست این ترکیب عجیب از خشونت بیرونی و لطافت درونی را تا این حد باورپذیر و جذاب اجرا کند.
۳. استیو کارل در نقش مایکل اسکات – سریال The Office
ریکی جرویس با خلق دیوید برنت معیاری تازه برای کمدی تلویزیونی گذاشت، اما برای مخاطب آمریکایی، مایکل اسکات باید همدلیبرانگیزتر میبود. استیو کارل با گرما و شیرینی ذاتیاش توانست این نسخه از شخصیت را خلق کند و آن را به قلب تپنده نسخه آمریکایی The Office بدل سازد.
۲. جیمز گاندولفینی در نقش تونی سوپرانو – سریال The Sopranos
تونی سوپرانو هم باید در خانه پدر مهربان میبود و هم در بیرون یک رئیس مافیا ترسناک. فقط گاندولفینی میتوانست این دوگانگی را با چنین دقت و صداقتی به تصویر بکشد؛ از شکنجه کردن خیانتکاران تا اعتراف به آسیبهای روانی در جلسات رواندرمانی.
۱. برایان کرنستون در نقش والتر وایت – سریال Breaking Bad
پیش از انتخاب کرنستون، چند بازیگر دیگر برای این نقش مطرح شده بودند، اما هیچکس نمیتوانست همانند او تحولی چنین عظیم را در شخصیت نمایش دهد: از یک معلم ساده، به یک پادشاه مواد مخدر. کرنستون قبلاً نقش پدری خجالتی را در سریال Malcolm in the Middle ایفا کرده بود و توانست همان انرژی را با بازی درخشان در سیر سقوط والتر وایت ترکیب کند. هیچکس جز او نمیتوانست این نقش را چنین کامل اجرا کند.
منبع: screenrant
نظرات کاربران